به گزارش فرارو در ادامه این مطلب آمده است: در این مقاله عملا هیچ اشاره‌‌‌ای به مذاکرات دوجانبه در حال انجام بین ایران و عربستان سعودی و ایران و امارات متحده عربی و هیچ توجهی به روابط عمیق دوحه و مسقط با تهران نشده است. آنان تا حد زیادی نسبت به هرگونه گفت‌وگوی منطقه‌‌‌ای بدبین هستند و گفت وگوها در مورد همکاری منطقه‌‌‌ای فراگیر را رد می‌‌‌کنند. عامل اسرائیل در این زمینه کلیدی است. با توافق ابراهیم که منجر به مشارکت‌‌‌های سیاسی و اقتصادی جدید به ویژه بین امارات و اسرائیل شد کاخ سفید مشتاق است تا جواهر تاج را بر این توافق اضافه کند: عادی‌‌‌سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل. در طول سال‌‌‌های ریاست جمهوری ترامپ، عربستان سعودی و همچنین امارات و بحرین به طور کامل از کارزار فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران حمایت کردند. هم عربستان سعودی و هم امارات با حملات پهپادی و موشکی‌‌‌ای مواجه شدند. این حملات ریاض و ابوظبی را بر آن داشت تا شروع به بازگشایی درهای دیپلماسی با ایران کنند که در سال ۲۰۱۶ میلادی بسته بودند. اندکی پس از حملات در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی عربستان سعودی در ابتدا با میانجی‌‌‌گری عراق وارد گفت‌وگوهای پشت پرده با ایران شد. «کوک» و «ایندیک» به جای در نظر گرفتن این تحولات استدلال می‌‌‌کنند که بایدن باید از قانون روابط تایوان الگوبرداری کرده و متعهد شود که حمله به عربستان سعودی را تهدیدی برای صلح و امنیت خلیج‌فارس تلقی کند. به گفته آنان راه‌حل، دیپلماسی با ایران نیست بلکه تشدید تنش‌‌‌ها و رویارویی با قدرت سخت در منطقه خلیج فارس است.

در چنین سناریویی، ایران مجبور می‌‌‌شود یک بار دیگر مانند سال‌‌‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی از ابزارهای چانه‌زنی خود برای ایجاد اهرم فشار در برابر دشمنان‌‌‌اش استفاده کند و همان چرخه تشدید تنش و تنش دوباره به منطقه بازگردد. دیپلماسی منطقه‌‌‌ای که بین ایران، عراق و کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در جریان است عامل مهمی در نظم چند قطبی جدید در خلیج فارس است و باید در سیاست‌‌‌های واشنگتن در قبال منطقه لحاظ شود. دولت بایدن باید سیاست جدیدی را در خاورمیانه راه‌اندازی کند که فضا را برای کشورهای منطقه برای مشارکت در دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه بازکند. اگر آمریکا بخواهد ردپای خود را در منطقه کاهش دهد  یا میزان نفوذ و حضورش را تعدیل کند احیای برجام امری کلیدی خواهد بود.