ماجرا چیست؟

 کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی ۶۰ صفحه‌ای زیر و بم ناباروری و تغییر نگرش زنان و خانواده‌های ایرانی را نسبت به داشتن فرزندان بیشتر منتشر کرده‌اند. با استناد به این گزارش، نگرانی نسبت به آینده فرزند و سخت بودن تربیت فرزند در پیمایش‌های مختلف به عنوان چالش‌برانگیز‌ترین علل تمایل نداشتن خانواده‌ها به فرزند‌آوری شناسایی و معرفی شده است، ولی موضوعی که گزارش مرکز پژوهش‌ها به آن اشاره دارد این است که این عناوین کلی و مبهم است.   با استناد به گزارش این مرکز، داشتن فرزند در جامعه ما همچنان یک ارزش هنجارین محسوب می‌شود و نتایج تمام نظر‌سنجی‌ها موید این است که فقط نیم درصد جامعه نمونه، ‌مخالف فرزند‌آوری بودند و در حال حاضر تغییر گفتمان در جامعه نسبت به فرزندآوری در کشور وجود دارد به نحوی که دیگر سه فرزندی مطلوبیت بیشتری نسبت به دو فرزندی ندارد.  کارشناسان مرکز پژوهش‌ها در گزارش خود اعلام کرده‌اند که طرح دلایلی مانند نگرانی از آینده فرزند یا سخت بودن تربیت فرزند که در پیمایش‌ها به عنوان مهم‌ترین علل کم فرزندی مطرح شده است، نشان می‌دهد که زوجین بیشتر از آنکه درگیر نیازهای اولیه کودک در سال‌های ابتدایی عمر او باشند‌، در یک اقدام باز اندیشانه بیشتر در فکر تامین آینده‌ای مطلوب برای کودک در بازه زمانی طولانی هستند و این موضوع نشان‌دهنده تغییر نگرش خانواده ایرانی به مساله فرزند‌آوری است. این گزارش حاکی است: رفتارهای باروری و سیاستگذاری د‌ر این حوزه به‌طور دقیق فهمیده نشده است، زیرا خلأ اطلاعاتی وجود دارد و پژوهش‌های ملی درحوزه موانع و چالش‌های پیش روی خانواده‌ها در حوزه فرزند‌آوری به تفکیک گروه‌های مختلف انجام نشده است.   همچنین این گزارش می‌افزاید: برای سنجش رفتارها‌ی باروری مردم در گروه‌های مختلف اجتماعی نیاز است که نگرانی‌های اصلی مردم و الگوهای نگرشی فرزند‌آوری شناخته شود.

باروری نکاحی دیرهنگام

شکاف موجود بین رفتارها و نگرش‌های تولید‌مثل نشان می‌دهد که نگرش جمعیت دهه ۶۰ نسبت به داشتن دو فرزند در حال تغییر است، اما در عمل ازدواج کاهش یافته و باروری نیز به تبع آن کاهش یافته است. بنا به گزارش مرکز پژوهش‌ها در صورت افزایش میزان ازدواج جوانان شاهد افزایش نرخ موالید خواهیم بود، اما ازدواج یک روی سکه است.  با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، نرخ باروری نکاحی در ۱۱ استان از ۳۱ استان کشور بیش از ۵‌/ ‌۲فرزند شناسایی شده که نشان می‌دهد زوجین بالفعل کم فرزندند.  با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌ها، زوج‌ها با گذشت ۵ سال یا حتی بیشتر ا‌ز ازدواج‌شان تمایل دارند بارور شوند و این مساله یکی از علل مهم در کاهش میزان موالید یا حتی ناباروری است. بنا به اعلام سازمان ثبت احوال کشور، ۶۵ درصد تولدها در سال ۹۹ با فاصله زمانی پنج سال و بیشتر از ازدواج والدین رخ داده است. نکته مهم دیگر اینکه ثبت احوال اعلام نکرده است که چه میزان از این تولدها فرزند اول خانواده هستند و حتی مرتبه فرزندان متولد شده هم ذکر نشده است. همچنین در این گزارش با استناد به برخی از نظریه‌ها اعلام شده است که کاهش باروری ناشی از اشاعه ایده‌های جدید و آگاهی از تنظیمات باروری هم هست.

نگرانی از وضعیت جامعه ایران و کاهش باروری

در بخشی از گزارش مرکز پژوهش‌ها آمده است: نتایج بررسی پدیدار شناسانه آگاهی زنان متاهل از فرزندآوری که در سال ۹۹ انجام شده است، بیان می‌دارد که زنان متاهل از وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران احساس نگرانی کرده و تمایل نداشتند که بچه‌دار شوند.  در این میان عوامل روانی نیز در این ماجرا دخیل است. ترس از زایمان و بارداری، ‌ترس از بروز اختلال در روابط صمیمانه با همسر پس از بارداری و تولد فرزند و همچنین تمایل به پیشرفت و ممانعت فرزند از جمله علل روانی ذکر شده در این گزارش است.

تثبیت میانگین سن ازدواج دختران

 با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، میانگین سن ازدواج دختران در دو سال ۹۸ و ۹۹ از سوی سازمان ثبت‌احوال ۲۴ سال اعلام شده است. از سوی دیگر بیشترین درصد موالید در سال ۹۸ نیز در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال و در سال ۹۹ نیز در گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ رخ داده که این تغییر قابل تامل است. بالارفتن میانگین سن مادران به کاهش سن تولد منجر می‌شود و با توجه به رعایت فاصله‌گذاری در بارداری‌ها، تعداد فرزندان متولد شده در هر خانواده کمتر می‌شود.  همچنین بنا به آمار‌های موجود از ثبت احوال، مقایسه کل ولادت‌های رخ داده در سال ۱۳۹۹ با سال ۱۳۹۸ نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۹، معادل ۴۰ درصد ولادت‌ها برای مرتبه اول(فرزند اول)، ۸‌/ ‌۴۰ درصد ولادت مرتبه دوم (فرزند دوم)، ۲‌/ ‌۱۴ درصد ولادت مرتبه سوم (فرزند سوم) و ۳‌/ ‌۴ درصد ولادت مرتبه چهارم و بیشتر بوده است. این در حالی است که در سال ۱۳۹۸، معادل ۱‌/ ‌۴۳ درصد ولادت مرتبه اول (فرزند اول)،

۵‌/ ‌۴۰درصد ولادت مرتبه دوم (فرزند دوم)، ۵/ ‌۱۲ درصد ولادت مرتبه سوم(فرزند سوم) و ۲‌/ ‌۳درصد ولادت مرتبه چهارم و بیشتر بوده است. بر این اساس میزان تولد فرزندان سوم، چهارم و بیشتر طی این دو سال رشد داشته است. این در حالی است که نسبت تولد فرزندان اول کاهش یافته است. امری که می‌تواند تاحدودی نشان‌دهنده تغییر رفتارهای باروری به سمت افزایش فرزند تلقی شود، اگرچه قضاوت درخصوص این مساله براساس داده‌های دو سال بسیار دشوار بوده و نیازمند بررسی بیشتر است.

 تشتت آمار نرخ باروری کل

 گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس حاکی است با آنکه، شاخص نرخ باروری کل در مقایسه با سایر شاخص‌ها مانند بعد خانوار، تعداد موالید و نرخ ناخالص موالید توانایی بهتری در ترسیم وضعیت فرزندآوری در کشور دارد، اما با این حال در این شاخص شاهد تشتت بیش از اندازه آ‌مارها طی سال‌های اخیر هستیم و ابهامات شکل گرفته در این راستا در کنار عدم «نرخ باروری کل»  و تشتت در داده‌های انتشار گزارش تحلیل توسط مرکز آمار  نیازمند مطالبه‌گری جدی سیاستگذاران در این زمینه است.

تهرانی‌ها و تمایل به بی‌فرزندی

بنا به اعلام مرکز پژوهش‌ها بیشترین تمایل به بی‌فرزندی در استان تهران، تک فرزندی در مازندران، دوفرزندی در اردبیل، سه فرزندی در قم، چهار فرزندی در سیستان و بلوچستان و یزد و درخصوص پنج فرزند و بیشتر، استان سیستان و بلوچستان وجود دارد و این نگرش‌ها به‌طور نسبی با رفتارهای باروری استانی مطابقت دارد.  با استناد به نظر‌سنجی انجام شده در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران‌(ایسپا) که در دی ماه ۱۴۰۰ با شیوه مصاحبه تلفنی و جامعه آماری کلیه شهروندان ۱۸ سال به بالای ساکن در مناطق شهری و روستایی کل کشور و تعداد هزار و ۵۸۴ نمونه انجام شده است.  ۱۲درصد پاسخگویان در پاسخ به این پرسش که چند فرزند برای یک خانواده مناسب است، نداشتن فرزند را مطلوب می‌دانند.   ۷‌/ ‌۲۰ درصد یک فرزند، ۷‌/ ‌۳۲ درصد دو فرزند، ۱۶ درصد سه فرزند، ۶‌/ ‌۱۱ درصد چهار فرزند و ۶‌/ ‌۵ درصد پنج فرزند و بیشتر را برای یک خانواده مطلوب دانسته‌اند. ۴‌/ ‌۱ درصد نیز به این پرسش پاسخ نداده‌اند. میانگین تعداد فرزندان مطلوب برای یک خانواده از نظر پاسخگویان، ۲۲‌/ ‌۲ فرزند است. همچنین میانگین تعداد فرزندان مطلوب از نظر مردان ۳۲‌/ ‌۲ فرزند و برای زنان ۱۲‌/ ‌۲ فرزند است. پاسخگویان متاهل ۳۳‌/ ‌۲ فرزند‌(تعداد فرزندان بیشتری را نسبت به مجردها ۹۶‌/ ‌۱ مطلوب می‌دانند.