فرید زکریا در واشنگتنپست تحلیل کرد
توصیه برجامی فرید زکریا
چرا بايد برجام احيا شود؟
فرید زکریا، تحلیلگر مشهور مسائل سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن پست نوشت: مرحله بعدی جنگ در اوکراین اکنون آشکار است. طی هفتهها و ماههای آینده، نیروهای روسی تلاش خواهند کرد تا کنترل سرزمینهای اشغالی خود را در شرق اوکراین گسترش دهند. ارتش و مردم اوکراین بهشدت مقاومت خواهند کرد و همانند گذشته نبردهای پراکنده در این مناطق ادامه خواهند داشت. این بهآن معناست که تنها راه برونرفت از این درگیری، اعمال فشار کافی بر روسیه برای وادار کردنش به برگشت به میز مذاکره و کاهش تحریمها در ازای توافق صلح است.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: برای دستیابی به این هدف، ائتلاف به قدرتی برای حفظ و حتی تشدید تحریمها و تحریمها علیه مسکو نیاز دارد؛ و این تنها در سناریویی قابل تصور است که در آن قیمت انرژی از بالاترین حد فعلی خود کاهش یابد. اگر قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه باقی بماند - و به راحتی میتواند بسیار بالاتر برود - اروپا به زودی وارد رکود خواهد شد و کل اقتصاد جهانی شاهد کاهش رشد و واکنش سیاسی علیه تحریمها خواهد بود. این تقریبا به معنای فروپاشی ائتلاف علیه روسیه است، زیرا کشورها به دنبال راههایی برای به دست آوردن انرژی ارزانتر هستند. مطمئنا امید پوتین هم همین است.
تنها راه قابل قبول برای حفظ فشار بر روسیه در عین فلج نشدن اقتصاد جهانی، کاهش قیمت نفت است؛ و تنها راه پایدار برای انجام این کار این است که بزرگترین «تولیدکننده نفت» جهان، عربستان سعودی و همچنین سایر کشورهای حوزه خلیج فارس مانند امارات متحده عربی و کویت، تولید نفت را افزایش دهند.
تولید نفت ایالات متحده با حداکثر سرعت ممکن در حال افزایش است. راههای دیگری نیز وجود دارد که ارزش امتحان کردن دارد - مانند کاهش تحریم ونزوئلا و بازگشت به توافق هستهای ایران -، اما کشورهای خلیج [فارس] به راحتی میتوانند تولید خود را به میزان میلیونها بشکه در روز افزایش دهند و این منابع را به خوبی در آینده حفظ کنند. با این حال، با وجود چندین درخواست از سوی ایالات متحده، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از افزایش قابل توجه تولید خودداری کردهاند.
این ما را به موضوع اصلی میرساند: بایدن، رئیسجمهور آمریکا، پیش از این محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را «منفور» خوانده بود. او هنوز ملاقات رسمی با بن سلمان نداشته است. در مقابل، بن سلمان هم درخواستهای ایالات متحده برای افزایش تولید نفت را رد کرده و برای تقویت روابط خود با روسیه و چین اقدام کرده است.
در گزارش ویژه شورای روابط خارجی که قرار است به زودی منتشر شود، استیون کوک و مارتین ایندیک معامله بزرگی را پیشنهاد میکنند که در آن ایالات متحده روابط با بن سلمان را بهبود میبخشد و تعهدات صریحتری برای محافظت از عربستان سعودی در ازای یکسری اقدامات از جمله تلاش برای پایان دادن به جنگ در یمن، به رسمیت شناختن اسرائیل و پذیرفتن صریحتر مسوولیت قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار روزنامه واشنگتن پست، ارائه خواهد کرد.
این ایده ارزش آن را دارد که جدی گرفته شود و به امارات متحده عربی، سایر کشورهای حوزه خلیج [فارس] و مصر بسط داده شود. با وجود اختلافات ظاهری آنها با واشنگتن، همه این کشورها خواهان تضمینهای مستحکمتری از سوی ایالات متحده در رابطه با امنیت خود در خاورمیانه هستند. سعودیها از عدم اقدام دولت ترامپ پس از حملات پهپادی به تاسیسات نفتی آنها توسط حوثیهای مورد حمایت ایران در سال ۲۰۱۹، ناراحت بودند. امارات متحده عربی در ژانویه با حمله مشابهی روبهرو شد و به همین ترتیب از عدم واکنش دولت بایدن ناراحت بود.
واشنگتن میتواند چتر امنیتی جدیدی در منطقه ایجاد کند که شامل اسرائیل، مصر و کشورهای خلیج [فارس] میشود. این امر امنیت را تثبیت کرده، دورنمای مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه را از بین میبرد و دسترسی به انرژی را برای جهان صنعتی فراهم میکند. اما این مسیر باید شامل سازش با محمد بن سلمان باشد.
بیان چنین راهکاری برای من ساده نیست. جمال خاشقجی دوست من بود. در واقع، زمانی که در سال ۲۰۰۴ به عربستان سعودی سفر کردم، او همراه و راهنمای من بود. الان هم خیلی دلم برایش تنگ شده، اما واقعیت این است که بن سلمان احتمالا تا ۵۰ سال آینده بر عربستان سعودی حکومت خواهد کرد. او همانند پیشینیانش دیکتاتور است، اما در داخل کشور او را پیشرو میدانند و به دلیل محدود کردن اختیارات پلیس مذهبی، باز کردن کشور به روی سرگرمی و گردشگری و دادن آزادی بیشتر به زنان بهشدت در بین جوانان سعودی محبوبیت دارد. بسیاری از کسانی که از ادامه طرد بن سلمان حمایت میکنند - از جمله هیات تحریریه این مقاله - توضیح نمیدهند که چه زمانی یا چگونه این سردی روابط پایان مییابد.
در روابط بینالملل، استراتژی بر ایدئولوژی ارجحیت دارد. در طول جنگ سرد، واشنگتن با چین مائو - در میان بسیاری از رژیمهای ناپسند دیگر - برای تحت فشار قرار دادن اتحاد جماهیر شوروی، وارد مشارکت شد. اگر واشنگتن میخواهد در این جنگ سرد جدید با روسیه پیروز شود، باید دیدگاهی استراتژیک داشته باشد.