دیپلماسی علم‌درمانی برای مواجهه با چالش­‌های جهانی

بنابراین توجه به ظرفیت‌سازی قاعده‌مند برای روان‌سازی روابط و همکاری‌های دو یا چندجانبه می‌تواند تاثیری عمیق بر تعاملات فعلی، آینده و نتایج حاصل از مذاکرات داشته باشد. در چنین شرایطی علم و مفاهیمی منبعث از آن، نظیر فناوری و نوآوری می‌تواند ما را در شکل‌دهی روابطی قاعده‌مند و در عین حال محترمانه و معتبر کمک شایانی کند.  استفاده از این نوع دیپلماسی می‌تواند موجب تسهیل و تسریع در مذاکرات، تبادل و دستیابی به اطلاعات به روز، افزایش مناسبات جهانی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی شود به‌نحوی‌که اعتبار و مشروعیت بیشتری را نیز برای کشورها فراهم آورد.  اخیرا سیاستگذاران و سیاستمداران به واسطه بهره‌مندی از ظرفیت‌های بسیار و نهفته در دیپلماسی علمی با اتکا به مشاوره‌های استراتژیک علمی آگاهانه به بسیاری از موضوعات، از تغییرات آب و هوا گرفته تا مباحث مرتبط با انواع تروریسم، اپیدمی‌ بیماری‌ها، مقابله با بحران مهاجرت جوامع و حل منازعات بین‌المللی پرداخته و برای حل هر یک راه‌‌هایی ارائه کرده‌اند.  دکتر نینا فدوروف (۲۰۰۹) مشاور علمی وزیر امورخارجه آمریکا اظهار کرده است: «دیپلماسی علمی، استفاده از همکاری‌های علمی بین ملت‌ها برای رسیدگی به مشکلات مشترک و ایجاد مشارکت‌های بین‌المللی سازنده است.‌ بنابراین کارکرد دیپلماسی علم در بسیاری از مواقع به عنوان پلی برای از میان برداشتن تفرقه بین ملت‌ها از نظر تاریخی اثبات شده است.  نقطه همگرایی فعالیت‌های دیپلماسی علم و فناوری را می‌توان مجموعه فعالیت‌ها و چالش‌هایی دانست که از منظر مقیاس و اندازه تاثیرگذاری بین‌المللی در میزانی هستند که حل آنها از توان یک کشور خارج است (Davis & Pattman,۲۰۱۵). دراین میان گره خوردن منافع ملی با فعالیت‌ها و اقدامات دیپلماسی علم و فناوری منافعی مانند دستیابی و توسعه علم و فناوری، توسعه روابط دیپلماتیک، ظرفیت‌سازی و خلق ثروت بهانه‌های بهتری را فراهم آورده تا شاهد مداخله بیشتر دولت‌ها و سیاستگذاران در این عرصه باشیم.  اغلب کشورها با اهداف گوناگون و رویکردهای مختلف در این حوزه دست به فعالیت زده و در جهت توسعه برنامه‌ها و سیاست‌های رسمی خود اقدام کرده‌اند. مواجه شدن و یافتن راه‌حل‌های مرتبط با چالش‌هایی که جهان با آن روبه‌رو است، مواردی نظیر رشد جمعیت، کمبود منابع آبی، مهاجرت و پناهجویان، بحران‌های زیست محیطی و انرژی را می‌توان از جمله کارکردهای دیگر دیپلماسی علم و فناوری بر‌شمرد (Leijten,۲۰۱۷; Echeverría & Aquino,۲۰۲۰).  به نظر می‌رسد در عصر کنونی برای درک چالش‌های پیش‌رو و کنار آمدن با آن‌ها، جامعه جهانی نیازمند شواهد علمی است. به همین منظور یافتن راه‌حل‌های مقتضی و پیشگام شدن برای اقدامات جهانی از طریق فرآیندی چند‌وجهی را در دستور کار خود قرار داده است. علاوه بر پرداختن به چالش‌های جهانی چون بهبود سلامت جهانی، بلایای طبیعی و آسیب‌های جهانی، نحوه و اخذ بهترین روش برای مدیریت بهداشت و بحران امنیت غذایی نیز نیازمند تعاملات بین علوم و جوامع فنی است (Legrand,۲۰۱۸)‌.  از نظر برکمان۲۰۱۹، دیپلماسی نوآوری، چالش‌های جدیدی چون فراگیر شدن مسافرت‌های برون مرزی، فراگیری متناسب با سرعت تغییرات در فناوری و آزادسازی تجارت را نیز پوشش می‌د‌هد. به همین جهت با بهره‌گیری از دیپلماسی علم، کشورها قادر خواهند بود از مردم دربرابر آسیب‌های بیشتر در مواجهه با این چالش‌ها محافظت کنند.  بی‌تردید مواجهه با انواع فقر یکی دیگر از معضلاتی بوده که بشر در طول حضورش بر این کره خاکی با آن درگیر بوده است. یکی دیگر از کارکردهای دیپلماسی علم، فناوری و نوآوری آن است که به کشورها کمک کند با به کارگیری علم در عرصه جهانی، نسبت به کاهش یا کمرنگ‌تر شدن فقر در جوامع اقدام کرده و در جهت توسعه پایدار گام بردارند. امروزه بسیاری از کشورها با هدف دستیابی به اهداف توسعه پایدار و به کارگیری انرژی‌های پاک، با جدیت نسبت به گسترش همکاری‌های علمی، فناوری و دیپلماتیک خود می‌کوشند و بر توسعه و گسترش فناوری‌های سبز تاکید دارند (Goel,۲۰۲۰؛ Müller, ۲۰۱۴). از جمله این همکاری‌ها می‌توان به همکاری S&T اتحادیه اروپا و چین در زمینه تولید و توسعه پنل‌های خورشیدی اشاره کرد (Gehrt, ۲۰۱۸)‌. می‌توان نقش پررنگ دیپلماسی علم، فناوری و نوآوری را در تقویت یک منطقه مشترک برای پربارتر کردن آموزش عالی، تحقیقات صورت گرفته و کارآ کردن فناوری‌ها به ویژه در بحران‌های جهانی، نظیر جلوگیری از همه‌گیری ویروس کرونا مشاهده کرد (Galluccio, ۲۰۲۰؛ Selleslaghs, ۲۰۱۷)‌.   کشورهای جهان علاوه بر اهدافی نظیر پایان دادن به فقر، رفع نگرانی‌های زیست محیطی و محافظت از کره زمین (Shiroishi & Uchiyama ,۲۰۱۸) درصدد هستند با سرمایه‌گذاری در حوزه دیپلماسی علم و فناوری، اهداف توسعه‌ای و کلان متعددی از قبیل: توسعه منابع انسانی، بهبود و توسعه آموزش عالی، سرمایه‌گذاری پایدار در ایجاد ظرفیت‌ها و مهارت‌های فنی مهم (Tabeti & Somia, ۲۰۱۹)، توسعه زیرساخت‌ها، گسترش نوآوری و کارآفرینی، پشتیبانی از بهبود توانایی‌های آموزشی و پژوهشی را نیز مد نظر قرار دهند.  از جمله کارکردهای دیگر این نوع از دیپلماسی تامین اهداف توسعه داخلی کشورها با اهداف جهانی است. اهدافی نظیر ارتقای فناوری‌های فضایی، انتقال دانش، مهیا کردن آموزش راحت‌تر و ارزان‌تر، ارتقای امنیت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی، رشد اقتصادی (Rafikasari, ۲۰۲۰)، بهبود فناوری اطلاعات و ارتباطات، حفاظت از سرمایه‌های طبیعی، رشد متوازن جمعیت، توسعه سیستم بهداشت و درمان و توسعه ویژگی‌های فرهنگی (Ahmed,۲۰۲۱؛ Ozor, ۲۰۲۰)، توسعه تجارت و همکاری درامور مالیاتی و مالی (Schneider,۲۰۲۱)، توسعه ابزار قدرت - نظامی و اقتصادی (Leite, Mascarello,۲۰۲۰) . نکته شایان توجه، بهره‌مندی از سرریز دانش در همکاری‌های علمی بین‌المللی است. کشورها با هدف قرار دادن حل چالش‌های جهانى و بین‌المللى در نظر دارند تا در رسیدن به اهداف و منافع ملى خود بکوشند و در پوشش طرح‌های بین‌المللی، نیازهای مختلف خود را بر‌طرف کنند. به همین خاطر بهره‌گیری از ظرفیت دیپلماسی علم و ورود ایران در مشارکت و حل چالش‌های بین‌المللی با هدف دستیابی بهتر و گسترده‌تر به امکانات جمعی و بین‌المللی، می‌تواند ‌در ایجاد توسعه پایدار در داخل کشور کمک کند. اما در این مسیر دقت در حفظ تعادل بین منافع ملی و منافع مشترک بین‌المللی خصوصا در شرایط اضطراری باید همواره مدنظر تمامی طرف‌های مشارکت‌کننده در یک مشارکت بین‌المللی قرار گیرد.