رسانههای عربی تحلیل کردند
سه عامل تمایل ریاض برای مذاکره با تهران
به گفته احمد جبریل سه عاملی که باعث تمایل عربستان به آتشبس منطقهای شده شامل موارد زیر است: «عامل نخست، به پیامدهای اولیه سیاستهای جو بایدن در خاورمیانه مربوط میشود؛ عامل دوم در احتمالات آتشبس منطقهای، به تمایل ایران به تشویق دولت بایدن برای رفع سریع تحریمها بهویژه در بخشهای نفت، پتروشیمی و بانکها مربوط است و عامل سوم موثر در گرایش ریاض به سمت آتشبس منطقهای، به مسائل داخلی این کشور مربوط است، چراکه ممکن است اظهارات مثبت بنسلمان در مورد ایران و حوثیها موقتی و با هدف کاهش فشارهای خارجی و تمرکز برای اجرای چشمانداز ۲۰۳۰ و طرحهای مختلف آن باشد.
روز شنبه نیز یک رسانه نزدیک به عربستانسعودی با تحلیل چرایی تعجیل ریاض برای گفتوگو با تهران و ذوب کردن یخهای روابط معتقد است اقدام عربستان در مورد شکستن خطوط قرمز قدیمی در رابطه با ایران، در واقع واکنشی است به فشارهای دولت بایدن و تلاش آن برای به انزوا کشاندن عربستان سعودی. ضمن آنکه ریاض با گشایش روابط با ایران میتواند بساط کسانی را که بهدنبال استفاده از ایرانهراسی برای باجگیری از عربستان بودند جمع کند.
در همین ارتباط العرب، نزدیک به عربستانسعودی مینویسد: عربستان سعودی در روزهای اخیر بهخاطر تغییری که در موضعش نسبت به کشورهای مختلف داشته، تمام توجهات را به خود جلب کرده است. سفر امیر قطر، نخستوزیر پاکستان و وزیرخارجه ترکیه به ریاض و همچنین گشودن کانالهای ارتباط با ایران، در این چارچوب جای میگیرد.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: به گفته منابع، سفرهای پیدرپی و اذعان ریاض به برگزاری جلسات گفتوگو با ایران، نشان میدهد رهبری سعودی بهدنبال سرد کردن آتش اختلافات خود با دولتهای منطقه بوده و سعی میکند منافع عربستان را صرفنظر از ائتلافهای گذشته خود محقق کند.
تغییر ائتلافهای قدیمی
این منابع معتقدند که عربستان قصد دارد از متغیرهای منطقهای بهسرعت استفاده کرده و ائتلافهای قدیمی خود را که مانع اصلی برقراری رابطه با ایران و ترکیه بودند، تغییر دهد. بهنظر میرسد ریاض تغییر استراتژی خود را بهویژه در مورد ایران آغاز کرده و میخواهد پیش از تحولاتی که در روابط بین ایران و آمریکا ایجاد میشود، یخ روابطش با تهران را ذوب کرده باشد.
سعودیها معتقدند که کوبیدن بر در مذاکره مستقیم با تهران، با همراهی ایرانیها روبهرو میشود، چراکه ایران هم بهدنبال فرصتی است تا به سعودیها اطمینان داده و نگرانیهای منطقهای آنها در مورد پرونده هستهای خود را برطرف کند. ضمن اینکه جلب دوستی ریاض میتواند فشارهای زیادی را از تهران دور کرده و زمینه را برای پذیرش نقشهای منطقهای ایران فراهم کند. پس از آنکه ریاض بهوجود دیدارهای پنهانی با ایرانیها در بغداد اعتراف کرد، به شکل علنی هیاتی را به ریاست خالد بنسلمان، به بغداد فرستاد تا ترتیب دور جدیدی از مذاکره با ایران در عراق را بدهد.
منابع سیاسی عراقی در گفتوگو با العرب تاکید کردند که این هیات متشکل از شخصیتهای سیاسی و امنیتی بوده که با مسوولان عراقی و سپس، مسوولان ایرانی دیدار خواهد کرد. دستور کار گفتوگوهای سعودی-ایرانی کاملا سری است، اما منابع خاص، از امکان بررسی آینده درگیری در سوریه، تشکیل دولت لبنان و توقف جنگ در یمن، در جریان این گفتوگوها خبر میدهند.
خالد بنسلمان برادر محمد بنسلمان و معاون وزیر دفاع سعودی خالد بنسلمان سهشنبه گذشته ۲۱ اردیبهشتماه به بغداد سفر کرد و در بدو سفر با «جمعه عناد» وزیر دفاع همتای خود و سپس رئیسجمهوری، نخستوزیر و رئیس پارلمان عراق دیدار و گفتوگو کرد. خالد بنسلمان علاوه بر داشتن سمت سفیر سابق عربستان سعودی در آمریکا، در حال حاضر معاون وزیر دفاع و معاون رئیس تشکیلات موسوم به صنایع نظامی عربستان سعودی است.
رسانههای سعودی از این رو سفر خالد بنسلمان به عراق را مهم ارزیابی کردهاند که او دست راست برادرش محمد بنسلمان است. علاوه بر این حضور او در بغداد اولین سفر یک مقام بلندپایه سعودی بعد از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ محسوب میشود. پیش از این نیز وزیر امورخارجه و تعدادی از مقامات سعودی به بغداد سفر کردهاند، اما از نگاه این رسانهها سفر خالد بنسلمان بهدلیل اینکه فرستاده ویژه «سلمان بنعبدالعزیز» پادشاه و از طرفی معاون «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی در وزارت دفاع است، حائز اهمیتتر است.
با اینکه عراق میزبان این گفتوگوهاست، اما این منابع از اجتناب تهران و ریاض از ورود به پرونده عراق، صحبت میکنند و معتقدند اقدام عربستان در مورد شکستن خطوط قرمز قدیمی در رابطه با ایران، در واقع واکنشی است به فشارهای دولت بایدن و تلاش آن برای به انزوا کشاندن عربستان سعودی. ضمن آنکه ریاض با گشایش روابط با ایران میتواند بساط کسانی که بهدنبال استفاده از ایرانهراسی برای باجگیری از عربستان بودند را جمع کند. با این حال، پیشبینیها در مورد آینده مذاکره بین ریاض و تهران، همچنان محافظهکارانه بوده و شواهد حاکی از دشواری هماهنگی بین دو کشور است.
به عقیده تحلیلگران، چرخش سعودیها به سمت ایران، به امید ترسیم ائتلافهای جدید برای کاهش فشارهاست، همانطور که سعودیها سعی در بهبود رابطه خود با کشورهایی دارند که در سالهای گذشته در مقابل آنها جبههگیری کرده بودند، یعنی ایران، ترکیه، قطر و پاکستان.
در این میان، برخی میگویند بنسلمان که میداند درگیریهای خارجی در زمینه سیاسی، رسانهای و نظامی، مانع از رسیدن عربستان به اولویتهای اصلاحاتی خود در داخل میشود، بهدنبال تحقق یک انقباض موقتی در نقش خارجی سعودی است. به گفته تحلیلگران، پیام واضحی که عربستان قصد رساندن آن را دارد، این است که دیگر توجهی به ائتلافهای قدیمی منطقهای ندارد، همچنانکه خود را از اختلافات قطر و بحرین دور کرده و سعی در پیمودن مسیر صلح دارد.
به اعتقاد کارشناسان، پرداختن جداگانه به پروندهها میتواند به عربستان برای حل بحران یمن و دستیابی به ضمانتهایی برای حفظ امنیت ملی خود کمک کند. علاوه بر اینکه مصاحبه اخیر ولیعهد سعودی باب پذیرش واضح نقش حوثیها در آینده یمن را باز کرد.
چرا عربستان ناگهان به آتشبس با ایران علاقهمند شد؟
از سوی دیگر أمجد أحمد جبریل روز گذشته در العربی الجدید نوشت: «مصاحبه اخیر محمد بنسلمان ولیعهد سعودی بیشتر درباره اوضاع داخلی عربستان و اهداف چشمانداز ۲۰۳۰ بود اما دربردارنده سه پیام مهم خارجی درخصوص رابطه ریاض با ایالاتمتحده، ایران و یمن هم بود. این مصاحبه، تمایل عربستان به آتشبس منطقهای را آشکار کرد؛ موضوعی که با سیاستهای قبلی بنسلمان تفاوت زیادی دارد، هر چند ممکن است این آتشبس موقتی بوده و تغییر جدی در سیاست خارجی عربستان نباشد.»
به گزارش پایگاه خبری «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در مورد احتمال گرایش ریاض به آتشبس منطقهای، سه عامل دخیل است. عامل نخست، به پیامدهای اولیه سیاستهای جو بایدن در خاورمیانه مربوط میشود که حداقل در ظاهر، با سیاستهای ترامپ تفاوت دارد. پس از گذشت ۱۰۰ روز از ریاست جو بایدن، سیاستهای وی در خاورمیانه به واقعیت عملگرایانه نزدیکتر بهنظر میرسد، بهخصوص در چهار پرونده: نادیده گرفتن تاثیر پرونده ترور خاشقجی بر روابط آمریکا و عربستان، ورود به مذاکرات دیپلماتیک با تهران برای بازگشت به پرونده هستهای و جلوگیری از افزایش غنیسازی اورانیوم توسط ایران، فعالسازی ابزار دیپلماسی در یمن، بهویژه با شدتگرفتن درگیریها در جبهه مأرب و سفر هیات آمریکایی به امارات، اردن، مصر و عربستان و آغاز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، همزمان با تقویت دیپلماسی منطقهای برای جلوگیری از پیامدهای منفی افزایش نفوذ روسیه، چین و ایران در کشورهای مذکور.
پس از انتشار گزارش سازمان اطلاعاتی آمریکا در مورد جنایت ترور خاشقجی و سپس تماس بایدن با ملکسلمان، ریاض نفس راحتی کشید و با وجود اظهارات دولت بایدن در مورد تجدیدنظر در رابطه با عربستان و اعمال تحریمهایی علیه ۷۶ مسوول سعودی که در ترور خاشقجی دستداشتند، واشنگتن همچنان منافع استراتژیک خود با ریاض را در اولویت قرار میدهد، ولو اینکه در حرف، اهمیت نمادینی به مسائل مربوط به دموکراسی و حقوقبشر بدهد.
تصادفی نیست که بنسلمان از توافق ۹۰درصدی با دولت بایدن و تاریخ ۸۰ ساله مشارکت استراتژیک بین دو کشور یادمیکند. مساله جالب توجه آنکه تمام این صحبتها همزمان شد با فعالیت دیپلماتیک عربستان و سفر وزیرخارجه این کشور به دوحه و مسقط و دعوت از سران این کشورها برای سفر به عربستان، بهاضافه ورود ریاض به تلاشهای دیپلماتیک آمریکا و سازمانملل در عمان، برای تحریک پرونده یمن و توقف حملات حوثیها به مأرب.
تاثیر مذاکرات وین
عامل دوم در احتمالات آتشبس منطقهای، به تمایل ایران به تشویق دولت بایدن برای رفع سریع تحریمها بهویژه در بخشهای نفت، پتروشیمی و بانکها مربوط است. بهعبارت دیگر، ایران با حمایت روسیه و وساطت اروپا تلاش میکند مسیر مذاکرات احیای توافق هستهای در وین را سریعتر پیش ببرد تا مانع از تهدید مذاکرات شود. یکی از این تهدیدها، سیاستهای اسرائیل در بزرگ نشاندادن خطر هستهای ایران و احتمال موفقیت این تهدید در اثرگذاری بر کند کردن مساله بازگشت واشنگتن به توافق است، همانطور که بایدن در دیدار با یوسی کوهن، رئیس موساد تصریح کرد که ایالاتمتحده پیش از بازگشت کامل به توافق هستهای، مسیر طولانی را برای مذاکرات با ایران پیشرو دارد.
اما عامل دیگری که میتواند باعث تعطیلی مذاکرات شود، فشارهای جمهوریخواهانی نظیر سناتور لیندسی گراهام است که در مورد تاثیر بازگشت واشنگتن به توافق با ایران که -به زعم آنها- منجر به برهم خوردن امنیت خاورمیانه میشود، هشدار میدهد. علاوه بر اینکه دموکراتی، چون کریس مورفی که از تلاشهای بایدن حمایت میکند، شرط کرده که واشنگتن باید توافقی فراگیر را امضا کند که شامل پرونده ایران در زمینه حقوقبشر و برنامههای موشک بالستیک شود.
فعالیت ایران برای کاهش تنشها در سطح منطقه
در سطح دیگر، سیاست ایران شاهد یک فعالیت داغ برای کاهش تنشها در خلیجفارس و یمن است، همانطور که نشانههایی در اینباره وجود دارد: سفرهای وزیرخارجه ایران به عراق، قطر و سپس عمان و خبری که فایننشنالتایمز در مورد دیدار مسوولان ایران و عربستانی در بغداد نقل کرد. با وجود این اقدامات ایران، تصور راهحلهای سریع درمورد روابط با عربستان، بهنظر غیرواقعی میآید و مرهون سرعت پیشرفت مذاکرات در وین، رفع تحریمهای ایران و امکان فشار تهران بر حوثیهای یمن برای آتشبس است که میتواند به معنای موفقیت ایران در استفاده از برگ برندهاش برای فشار بر سیاستگذاران در عربستان باشد.عامل سوم موثر در گرایش ریاض به سمت آتشبس منطقهای، به مسائل داخلی این کشور مربوط است، چراکه ممکن است اظهارات مثبت بنسلمان در مورد ایران و حوثیها موقتی و با هدف کاهش فشارهای خارجی و تمرکز برای اجرای چشمانداز ۲۰۳۰ و طرحهای مختلف آن باشد. گذشته از اینکه برنامه عربستان برای رهایی از تکیه بر نفت که قرار بود در سال ۲۰۲۰ محقق شود، شکستخورده و مجبور به تعیین مالیاتهای جدید و توقف بستههای حمایتی دولت برای مردم شد.
عوامل تاثیرگذار در سیاستهای ریاض
در عین حال براساس این گزارش، وقوع تحولات ریشهای در سیاستهای منطقهای عربستان از جمله گرایش به آتشبس منطقهای و صلحهای فراگیر، منوط به دو عامل است، روشن شدن نهایی سیاستهای دولت بایدن در خاورمیانه و میزان قدرت آن برای پیچیدگیها در تداخل پروندهها و درگیریهای منطقهای، بهویژه در مورد حضور ایران در عراق و یمن؛ و «همراهی عربستان» با پاکستان و ترکیه و تقویت همکاری اقتصادی با آنها که در سفر عمرانخان به عربستان و توافق دو کشور برای تشکیل شورایعالی همکاری نمودار شد. همچنانکه وزیرخارجه ترکیه هم بهدنبال اظهار تمایل آنکارا برای بهبود روابط با ریاض به عربستان سعودی سفر کرد.میتـوان گفت آتشبس منـطقهای بین عربستان و ایران، تقویت مسیر صلح، روابط سعودی با عراق و همچنین نزدیکی سعودیها به ترکیه و مصر، همگی بر دولتهای خاورمیانه انعکاسهای مثبتی دارد و دروازههای گفتوگوهای منطقهای را برای ایجاد راهحلهایی برای درگیری در یمن و لیبی هم میگشاید، بهخصوص در صورتیکه سیاستهای دولت بایدن در این ماموریت دشوار بهدلیل درگیر بودن آن به پیامدهای داخلی کرونا و مقابله با چین و روسیه، موفقیتآمیز نباشد.