تاثیر شهادت سردار سلیمانی بر تغییر دموگرافی خاورمیانه
سوت پایان حضور آمریکا در منطقه
تروریسم دولتی آمریکا که اینبار پردههای نازک شرم را کنار زده از دید صاحبنظران و تحلیلگران بینالمللی گریبانگیر نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه خواهد شد و طیف گستردهای از مفسران منطقه و جهان انتقام و خونخواهی ایران از آمریکا در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی را امری حتمی میدانند و آن را سهمگین و کوبنده توصیف کردهاند؛ واهمه از انتقام سخت ایران تا حدی به واشنگتن نفوذ کرده است که حتی حامیان دوآتشه ترامپ در شبکه خبری فاکسنیوز هم به او گوشزد کردهاند که پاسخ نظامی ایران بیتردید رخ میدهد و آمریکا باید هرچه سریعتر تمامی نیروهای خود را از خاورمیانه خارج کند. گری سیک، عضو چند دوره شورای امنیتملی آمریکا نیز تصریح کرده که این اقدام بیخردانه ترامپ، اکنون موجب شده است تا آمریکاییهای حاضر در خاورمیانه، فارغ از جایگاه و شغل خود هدفهای متحرک برای ایران باشند.
بامداد روز جمعه به وقت ایران، فرماندهان آمریکایی پیامی را به کاخسفید مخابره کردند مبنی بر اینکه مسیر ورود سردار سپهبد، قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران را ردیابی کردهاند؛ اقدامی که بنابر اعلام سخنگوی وزارتخارجه آمریکا، متعاقب دستور دونالد ترامپ در روز پنجشنبه برای ترور سردار سلیمانی انجام شده بود. بهدنبال این خبر، مطابق پروتکلهای کاخسفید، ترامپ که آن شب دیداری طولانی با مایک پمپئو، وزیرخارجه و لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه داشت با همراهی مقامات ارشد پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی در اتاق وضعیت (سالن کنفرانس جان اف.کندی) در بال غربی کاخسفید گردهم آمدند و در نهایت پس از بررسیها، ترامپ که به نمایشگر غولپیکر خیره شده بود و تصاویر دوربینها در عراق را نظاره میکرد، دستور ترور قاسم سلیمانی را صادر کرد.
عریان شدن تروریسم دولتی آمریکا
لحظاتی پس از این فرمان جنایتکارانه، پهپاد ۶۴ میلیون دلاری «امکیو ۹» با پرتاب موشکهای لیزری «هلفایر» بر کاروان خودروهای حامل سردار سلیمانی، او و همراهانش را به شهادت رساند. اگرچه برای ترور مقامات رسمی کشورها توسط دولت ایالاتمتحده نمونههای متعددی در گذشته وجود دارد، همواره روال مرسوم در واشنگتن آن بوده که پس از ترور دولتی، اسناد آن در طبقهبندی فوق محرمانه قرار گرفته و در کنجی از ساختمان پنجضلعی پنتاگون بایگانی میشدند؛ چراکه تروریسم دولتی که آمریکا دههها است بهطور پنهان دنبال کرده علاوه بر اینکه در اشل قواعد بینالملل غیرقانونی محسوب میشود، بلکه در قانوناساسی ایالاتمتحده نیز اینچنین است. اینبار اما دولت آمریکا پرده نازک شرم خود را کنار زده و کشوری که مدعی حقوقبشر و دموکراسی است، جامه ترور دولتی و تحریم را همزمان بر تن کرده است. نشریه تحلیلی آبزرور لندن با تاکید بر اینکه ترامپ با این بیشرمی، مسیری شوم را به سوی عادی شدن ترور مقامات رسمی کشورها بنا گذاشت، مینویسد: «پس از انتشار خبر ترور قاسم سلیمانی، ترامپ آن را حملهای پیشدستانه برای ممانعت از آغاز جنگ و کشته شدن سربازان آمریکایی دانست و سعی در توجیه اقدامی داشت که حتی در کنگره نیز همه را غافلگیر کرده بود. با اینحال وی اشتباه میکند؛ این تصمیم بهمعنای اعلان جنگ علیه ایران است. ممکن است ایران بهسرعت پاسخ ندهد؛ اما زمانی که پاسخ دهد -تردیدی در آن نیست- پیامدهای آن غیرقابل پیشبینی هستند. این اقدام ترامپ برخلاف ادعای او، جان شمار زیادی از نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخته است.»
افشای تروریسم دولتی در آمریکا مورد توجه استفان والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد نیز قرار گرفت. او در مطلبی مینویسد: «آمریکا با برهم زدن اصول بینالملل رویهای را پایهگذاری کرده است که برای نمونه اگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه دستور ترور زلنسکی، نخستوزیر اوکراین را صادر کند یا کیمجونگاون، رهبر کرهشمالی فاز ترور سیاستمداران کرهجنوبی را کلید بزند، آمریکا دیگر حق اعتراض ندارد. ترورهایی که در گذشته نیز توسط ایالاتمتحده انجام شده است، نتوانسته مشکلات آمریکا در سیاستخارجی را حلوفصل کند. در واقع شواهدی وجود دارند که این اقدام میتواند موجب ترویج بیشتر خشونت شود.»
تغییر پارادایم منطقه در جهت خروج یانکیها
اما ترور سردار قاسم سلیمانی که برخی از کارشناسان آن را از نظر سطح اهمیت، یازده سپتامبر منطقه میدانند و گری سیک، مقام پیشین آمریکایی در کلماتی او را شجاع، واقعگرا و بیبدیل در جهان عرب وصف میکند، موجب شده است تا گمانهزنیهای وسیعی در سطح بینالمللی پیرامون تغییر پارادایم امنیتی خاورمیانه و معادله قدرت و نفوذ در این منطقه مطرح شود. گری سیک، عضو پیشین و کهنهکار شورای امنیت ملی آمریکا در مطلبی مینویسد: «سلیمانی نمادی از استقامت علیه آمریکا بود؛ اما با ترور وی، این مقاومت تمام نخواهد شد و در مقابل این اقدام ترامپ دعوت از ایران برای نادیده گرفتن قواعد بازی است. آمریکاییها در خاورمیانه و فارغ از جایگاه و شغل خود اکنون هدفهای متحرک برای ایران هستند.» سیک در ادامه یادآور میشود که ترامپ با خروج از برجام جرقه تقابل با ایران را زد و اکنون نیز با ترور قاسم سلیمانی بر آن بنزین ریخته است. وی میافزاید: «رخدادهای آتی منابع آمریکا و حضور طولانیمدت نیروهای نظامی آن در خاورمیانه را در ریسک جدی قرار میدهد.»
شبکه محافظهکار فاکسنیوز نیز که همواره حامی سیاستهای به اصطلاح ضدجنگ ترامپ بوده است این بار به رئیسجمهور آمریکا هشدار میدهد که پاسخ ایران حتمی است و تصریح میکند: «پاسخ ایران درنهایت موجب کلید خوردن چرخهای از حملات تک و پاتکی خواهد شد و درنهایت ایالاتمتحده به جنگی بیپایان وارد میشود؛ مگر آنکه این زنجیره از ابتدا آغاز نشود. این جنگی است که آمریکا به آن نیازی ندارد و بهترین راه برای ممانعت از وقوع آن خروج سریع نیروهای آمریکایی از عراق است؛ کشوری که دولت آن دیگر میلی به بودن آمریکا ندارد.» این مطلب تاکید میکند که درواقع ایالاتمتحده هیچ منافع حیاتی در خاورمیانه ندارد. هم اکنون پرسش اصلی آن است که ایرانیها چگونه و در چه زمانی پاسخ میدهند و پس از آن واکنش آمریکا چه خواهد بود؟
استیصال ترامپ و ترور سردار
اما پرسش مهم دیگر آن است که چرا ترامپ تصمیم به انجام چنین عملی گرفت؟
بیش از یک سال و نیم از آغاز فشارهای اقتصادی گسترده علیه ایران میگذرد؛ تحریمهایی که ترامپ آن را ضامن تسلیم ایران در برابر خود میدید و قرار بود صادرات نفت ایران را به صفر برساند. با گذشت این مدت مشخص شد که بخش عمدهای از اهداف موردنظر دولت آمریکا محقق نشده است؛ چراکه ایران در برابر فشارها مقاومت کرده و تن به مذاکره با وجود تحریم نداده است. آنطور که شیرین هانتر، تحلیلگر روابط بینالملل دانشگاه جورجتاون در استدلال دلیل ترغیب ترامپ به اتخاذ چنین تصمیمی مینویسد: «تحریمهای اقتصادی شدید ایران را برای گفتوگو با ایالاتمتحده و توافق برای یک برجام جدید مجاب نکردند و از سوی دیگر هم تهران نه تنها فعالیتهای منطقهای خود را تعدیل نکرده بلکه آن را زهردارتر نیز کرده است. بنابراین آمریکا میخواهد به ایران سیگنال دهد که روشهای دیگری هم برای فشار بر ایران در اختیار دارد.» نشریه فارنپالیسی هم در تایید این تحلیل یادآور میشود: «ترامپ با اجتناب از دیپلماسی و تکیه مطلق بر تهدید و زور، عملا گزینههای دیگر را برای خود حذف کرده است و با درک این واقعیت که کمپین فشار حداکثری علیه ایران، پیامدهای عکس داشته است وادار میشود که یا عقب بکشد یا تنشها را تشدید کند.»
فعال شدن ماشین انتقام ایران در منطقه
ماشین ترور شیطانی آمریکا که اینبار موجب شهادت سردار قاسم سلیمانی شد، گمانهزنیهای گستردهای را پیرامون پاسخ تلافیجویانه ایران به این اقدام آمریکا مطرح کرده است. ساعاتی پس از تایید خبر شهادت سردار سلیمانی، رسانهها خبر دادند که آمریکا از طریق سفارت سوئیس پیامی را برای ایران ارسال کرده است و آنگونه که سردار فدوی روایت میکند: «آمریکاییها در این اقدام عجیب از ایران خواستهاند که پاسخ را در همان سطح بدهد.» با اینحال همانطور که مقام معظم رهبری و مقامات ایرانی تاکید کردهاند، تهران در زمان و مکان مناسب پاسخ درخوری به این اقدام خواهد داد.
بهنظر میرسد رسانههای جهان نیز نسبت به این واقعیت آگاه هستند و پاسخ تلافیجویانه ایران را اجتنابناپذیر میدانند.
شاید دونالد رامسفلد، وزیر جنگ جرج دبلیو بوش در دوره جنگ با عراق به درستی وضعیت آمریکا را در خاورمیانه ترسیم کرده است و این منطقه را به فضایی مملو از اهداف آمریکایی تشبیه میکند. انتقام ایران از آمریکا اما موردتوجه سیمون تیسدال، دبیر سیاسی روزنامه گاردین لندن نیز قرار گرفته است. او پاسخ ایران به ترور قاسم سلیمانی را قطعی میداند و تصریح میکند: «ایران به شدت تلافی میکند و این پاسخ مبنیبر انتخاب زمان مناسب و احتمالا در چند جبهه خواهد بود.»شبکه الجزیره نیز با هشدار درباره پاسخ ایران نوشت: «ایران برای پاسخ به ترور قاسم سلیمانی توسط آمریکا، طیف گستردهای از گزینهها و زمان نامحدودی دارد و این موارد شامل هدف قرار دادن مقامات نظامی آمریکا، عملیات مخفی، جنگ محدود و حملات پراکنده و متعدد علیه اهداف نفتی و دریایی در خلیجفارس خواهد بود. در هر صورت این اقدام ترامپ نشان از تغییر استراتژی او از تحریم به سوی توان سخت آمریکا دارد و ایران نیز بهخوبی از این موضوع آگاه است و تغییر سیاست میدهد.»