لوبلاگ بررسی کرد
کمپین تخریب رسانهای علیه ایران
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، پایگاه تحلیلی لوبلاگ در مطلبی به قلم آرم براستر، مفسر سیاسی و رئیس بخش سیاستخارجی و امنیتملی اندیشکده «پیروزی بدون جنگ» در مطلبی، واکنشهای رسانهای به اقدام اخیر ایران برای عبور از سقف مجاز ذخیره سوخت هستهای را بررسی کرد. براستر در این مطلب با اشاره به فرافکنی و فضاسازیهای واهی و توجیهناپذیر رسانههای جریان غالب در آمریکا در واکنش به این اقدام ایران مینویسد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی(IAEA) که مسوول اصلی سازمانملل برای نظارت بر تعهدات برجامی ایران است، این هفته تایید کرد که ذخایر سوخت هستهای در ایران از حد مجاز ۳۰۰ کیلوگرمی خود فراتر رفته است. این خبر، بهطرز عجیبی واکنش منفی اغلب رسانهها را درپی داشت. تحلیلگران و گزارشگران به اشتباه ایران را بهجای دونالد ترامپ بهعنوان آغازکننده اقدامات تحریکآمیز معرفی کردهاند و برخی نیز پا را فراتر گذاشته و – بدون هرگونه شواهد- مدعی شدند که ایران درحال حرکت بهسوی ساخت سلاح هستهای است. یکی از اهداف توافق هستهای ایران آن بود تا زمان گریز هستهای- مدت زمان لازم برای ساخت سلاح اتمی- ایران به یک سال افزایش یابد. برای نیل به چنین هدفی، آمریکا به همراه بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه با ایران وارد مذاکره شدند و درنهایت توافق برآن شد تا ایران به غنیسازی خود برای مصارف صلحآمیز هستهای با سطح اورانیوم غنای پایین (۶۷/ ۳) ادامه داده و تا ۳۰۰ کیلوگرم نیز از آن را ذخیره کند. پیش از برجام و بهویژه در دوره ریاستجمهوری جورج بوش پسر با سیاست به صفر رساندن غنیسازی ایران، این کشور توانست تا بیش از چهار هزار و ۵۰۰ کیلوگرم از سوخت هستهای را ذخیرهسازی کند. پس از امضای برجام، ایران ۹۸ درصد از این ذخایر را به خارج از مرزهای خود انتقال داد و تا هفته گذشته حتی با گذشت یک سال از خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها، محدودیت ۳۰۰ کیلوگرمی سوخت هستهای توسط تهران رعایت شد.
اما دلیل آنکه ایران محدودیت مذکور را نقض کرد چه بود؟ در ماه مه، دولت ترامپ بهعنوان بخشی از سیاست «فشار حداکثری» خود، معافیتهای تحریمی را لغو کرد که به ایران اجازه میداد تا مازاد سوخت هستهای خود را به کشورهای دیگر منتقل کند. این امر موجب شد تا تهران بر سر یک دوراهی قرار بگیرد که یکسوی آن تسلیم در برابر خواستههای غیرمنطقی ترامپ باوجود خروج او از برجام و مسیر دیگر عبور از سقف مجاز ذخیره سوخت ذیل مفاد برجام بود. ایران مسیر دوم را برگزید که به اعتقاد بسیاری از مفسران، تلاشی حسابشده درجهت وادار ساختن رهبران اروپایی برای تقویت توافق هستهای بود. کارشناسان همچنین بر این باور هستند که عبور ایران از محدودیتها در این برهه، ریسک کوتاهمدت افزایش خطر اشاعه را درپی ندارد. چند ساعت پس از اعلام خبر عبور ایران از سقف تعیینشده، جیم اسکیوتو، گزارشگر ارشد حوزه امنیتملی سیانان در توییتر خود اقدام ایران را برای افزایش ذخایر سوخت هستهای، نخستین نقض برجام پس از خروج آمریکا از این توافق توصیف کرد.
این تصور البته بسیار نادرست است. دونالد ترامپ نخستین فردی بود که ابتدا مفاد برجام را در نوامبر ۲۰۱۸ و با بازگرداندن تمامی تحریمها علیه ایران نقض کرد. ترامپ بود که چرخه نقض مفاد برجام را به حرکت درآورد نه ایران. نمونهای دیگر بخشی از تحلیلی بود که توسط روزنامه نیویورکتایمز منتشر و در آن ادعا شد که ایران بهسرعت در حال حرکت به سوی ساخت سلاح هستهای است و ترامپ نمیتواند آن را متوقف کند. البته هیچ مدرکی مبنی بر تلاش تهران برای ساخت سلاح وجود ندارد و درواقع سازمانهای اطلاعاتی آمریکا پیشتر اعلام کردهاند که این کشور در سال ۲۰۰۴ برنامه ساخت سلاح هستهای خود را رها کرده است.بهگزارش «دنیای اقتصاد»، این ادعا درحالی مطرح میشود که مقامات جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کردهاند که ایران هرگز بهدنبال ساخت سلاح هستهای نبوده است.اما نشریه تایمز در یادداشتی دیگر به این موضوع اشاره میکند که باتوجه به تمامی صدماتی که توسط آمریکا به ایران وارد شده است، ممکن است تهران به آن بیندیشد که برای ایجاد بازدارندگی موثر در برابر تخاصم جناح راست آمریکا، بمب هستهای بسازد. اما در این مطلب هیچگونه سندی برای اثبات ادعای خود – بهدلیل عبور از سقف مجاز سوخت هستهای، بنابراین ایران بهدنبال ساخت بمب است- دیده نمیشود. همچنین نگارنده مطلب فوق که استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو است، هیچ تصوری از روند و سازوکارهای تصمیمگیری در ایران ندارد. او احتمالی را مطرح کرده است که از نظر وی اقدامی منطقی برای ایرانیها است نه آنکه خود ایران در چه مسیری حرکت میکند. در اقدامی مشابه اما کمتر غافلگیرانه، روزنامه والاستریتژورنال در مطلب خود به عبارت «گریز هستهای» اشاره کرده که تنها در زمان تلاش یک کشور برای ساخت سلاح استفاده میشود؛ اقدامی که ایران آن را انجام نمیدهد.شاید بتوان چشمگیرترین گزارش در این باره را مطلب منتشر شده توسط رسانه چپگرای «وکس» دانست. نسخه اصلی گزارش به طرز نادرستی مدعی میشود که «ایران متعهد شده است که تا هفت ژوئن سطح غنیسازی خود را به مقادیر لازم برای ساخت سلاح برساند.» باوجود آنکه ایران پیش از توافق به این توانایی نزدیک شده بود، اما تاکنون اورانیوم با غنای مورد نیاز برای سلاح را تولید نکرده است و مقامات این کشور این موضوع را تایید نکردهاند. این رسانه البته پس از دقایقی این عبارت را حذف کرد. با این حال محور گزارش بر پایه پرسش چرا ایران توافق هستهای را نقض کرد، چرخید. مطلب وکس هرگز به این موضوع اشاره نمیکند که فردی که نخستینبار برجام را زیرپا گذاشت دونالد ترامپ نام دارد. او فردی بود که تحریمها را از سرگرفت و مانع از خروج مازاد سوخت هستهای از ایران شد.
این مطالب تنها نمونههایی اندک از تلاشی بود که رسانههای جریان غالب آمریکایی برای گمراه ساختن اذهان عمومی داخلی منتشر کردند. این حرکت یادآور فضاسازی رسانهها در زمان بوش و مهیا ساختن زمینه آغاز جنگ با عراق است. در آن زمان رسانهها اغلب ادعاهای گمراهکننده و نادرست مقامات دولت بوش را بازتاب میدادند که به نوعی اذهان عمومی را برای اقدام نظامی علیه عراق همراه ساخت. بهنظر میرسد امروز نیز این رسانهها دینامیکی مشابه را به جریان انداختهاند. واقعیت آن است که مایک پمپئو، وزیرخارجه و جان بولتون، مشاور امنیتملی ترامپ مسوول شرایط کنونی با تهران هستند. آنها سیاستی تقابلمحور را در برابر ایران اتخاذ کردند، برجام را زیرپا گذاشتند و شرایطی را فراهم آوردند که احتمال جنگ جدید در منطقه بحرانزده خاورمیانه را پررنگتر کرد.
ارسال نظر