حسین موسویان تحلیل کرد
پنج دلیل شکست تحریمهای جدید ترامپ علیه ایران
هدف واقعی دولت ترامپ از بازگرداندن تحریمها این است که برجام را نابود، اقتصاد ایران را متلاشی، نقش منطقهای ایران بهویژه در سوریه، عراق و یمن را حذف کند و نهایتا سقوط نظام حکومتی فعلی ایران را جشن بگیرد. ضمن اینکه موضع رسمی کاخ سفید این است که از طریق زور و تحریم، ایران را پای میزمذاکره دوجانبه بکشاند تا اینکه توافقی جدید که نام ترامپ را یدک بکشد.[منعقد شود] حداقل پنج دلیل وجود دارد که استراتژی ترامپ شکست خواهد خورد:
۱. ایالاتمتحده تلاش میکند صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما اکنون مشخص شده که این کار در عمل غیرممکن است چراکه هیچ جایگزین مناسب و قابل دوامی برای صادرات روزانه دوونیم میلیون بشکه نفت ایران وجود ندارد. عربستان و متحدانش پیش از این ادعا کرده بودند که برای جبران هرگونه کمبود نفت آمادهاند اما کارشناسان اعتقاد دارند آنها ظرفیت جبران کامل نبود نفت ایران را در بازارهای جهانی را ندارند. از ماه می(اردیبهشت ماه) و خروج ترامپ از برجام، صادرات نفت ایران روزانه به یک و نیم میلیون بشکه کاهش یافته و بهای سبد نفتی «اوپک» (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) افزایش یافت و به ۷۶ دلار رسیده است. اگر پیشبینیها مبنی بر تداوم این افزایش تا بشکهای ۱۰۰ دلار درست باشد، در صورت کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز، باز هم تهران میتواند کاهش درآمد خود را جبران کند.
۲. جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریم اقتصادی روسیه از سوی آمریکا میتواند احتمال همکاری پکن و مسکو را با آمریکا علیه ایران کاهش دهد. علاوه بر این، کاخ سفید نمیتواند روی همکاری با اتحادیه اروپا نیز که گفتوگوهای هستهای را در سال ۲۰۰۳ با ایران آغاز کرد چندان حساب کند چرا که «برجام» برای اتحادیه اروپا به مثابه یک دستاورد قابل توجه در عرصه سیاست خارجی است. همچنین اتحادیه اروپا بهطور فزایندهای تحریمهایی از این دست را تهدیدی علیه هویت و استقلال خود میداند. به همین دلیل «برونو لومیر» وزیر دارایی فرانسه گفت: نتیجه این بحران درخصوص ایران فرصتی برای اروپا خواهد بود تا استقلال نهادهای مالی خودش را داشته باشد. به این ترتیب ما میتوانیم با هرکس که میتوانیم تجارت کنیم. در گذشته، همکاری با قدرتهای بزرگ در ایجاد یک سیاست کارآمد برای ایران نقش بسیار مهمی داشت.
۳. تحریمهای آمریکا بستر را برای یک تغییر تاریخی در سیستم پولی و مالی جهانی ایجاد کرده است. چندین دهه است که دلار آمریکا بر بازار بینالمللی مالی تسلط دارد اما خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و غرب کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را بر آن داشته است تا از پولهای ملی خود برای معامله با ایران استفاده کنند. اگر اروپا در ایجاد یک نظام مالی مستقل از دلار آمریکا موفق شود، سایر کشورها میتوانند از «یورو» برای تجارت با ایران استفاده کنند و این اقدام از تسلط دلار بر بازارهای جهانی خواهد کاست.
۴. سایر امضاکنندگان «برجام»، توافق هستهای ایران و غرب را «ابزاری علیه یکجانبهگرایی آمریکا» میدانند. برجام یک توافقنامه چندجانبه است که از طریق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی میشود؛ قطعنامهای که تیم ترامپ بهطور یکجانبه از آن خارج شد و اکنون تلاش میکند سایر کشورهایی را که آن را اجرا میکنند، مجازات کند. هرگونه تسلیم در برابر واشنگتن در این خصوص رویکرد کنونی آمریکا را تشدید خواهد کرد. برای جلوگیری از این امر، ایران و جامعه بینالمللی قصد دارند برجام را بهعنوان یک نیاز استراتژیک حفظ کنند.
۵. متحدان قدرتمند آمریکا همچون اروپا و ژاپن همچنان از برجام حمایت میکنند. فقط تعدادی از متحدان منطقهای یعنی عربستان سعودی و اماراتمتحدهعربی و اسرائیل از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام حمایت کردهاند. سایر بازیگران مهم منطقهای مانند ترکیه، عمان و عراق همچنان از توافق حمایت میکنند. در عین حال، تحولات سایر بحرانهای منطقه نیز به نفع آمریکا و متحدانش نیست؛ مثلا «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه که مورد حمایت ایران و روسیه است در حال پیروزی در جنگ است؛ آمریکا در جنگ افغانستان شکست خورده، عربستان در جنگ یمن پیروز نبوده و درمحاصره اقتصادی قطر شکست خورده است.
این تحولات، راه تهران را برای دور زدن تحریمهایی که واشنگتن تحمیل میکند، هموار خواهد کرد. در ۶ دهه گذشته، آمریکا قدرت بلامنازع منطقه بوده است. اما اجرای موفق برجام و سیاستهای یکجانبهگرایانه ترامپ، موجب شکاف در روابط آمریکا و اروپا و همگرایی بیشتر قدرتهای جهانی بلوک شرق و اروپا و نیز قدرتهای منطقهای همچون ایران، ترکیه و عراق شده است. به علاوه، برجام به معیاری برای سایر قدرتهای جهانی بهویژه اروپا، چین، روسیه و هند تبدیل شده تا معاهدات بینالمللی را بدون حضور آمریکا به پیش ببرند. این موضوع در کنار عقبنشینی واضح آمریکا از سایر معاهدات بینالمللی میتواند نظام بینالمللی را از یک جهان تکقطبی به رهبری آمریکا به یک جهان چندقطبی سوق دهد که سایر قدرتهای جهانی و نیز قدرتهای منطقهای نقش اساسی ایفا خواهند کرد. بنابراین پیشبینی میشود که دور دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران و تحمیل فرامرزی آن، نه تنها بههدف اصلی خود نخواهد رسید بلکه مناقشات خاورمیانه را نیز افزایش خواهد داد.
ارسال نظر