پمپئو و آینده برجام
۱- مایک پمپئو و تغییر در انگارههای بوروکراتیک آمریکا در پذیرش تعلیق تحریمهای هستهای
نشست معاونان وزرای امور خارجه کشورهای گروه ۱+۵ با ایران و نماینده اتحادیه اروپا در وین را باید یکی از عرصههای حوزه کنش دیپلماتیک قبل از تایید صلاحیتهای عمومی مایک پمپئو توسط مجلس سنا در ایالاتمتحده دانست. پمپئو در تلاش است تا زمینههای لازم برای تغییر در انگارههای کنش سیاسی و راهبردی کارگزاران دیپلماتیک در آمریکا نسبت به برنامه جامع اقدام مشترک را بهوجود آورد. هماکنون حدود دو ماه تا زمان اعلام نظر دونالد ترامپ در مورد «تعلیق مرحلهای تحریمهای اقتصادی ایران» در ارتباط با برجام وجود دارد.
در این دوران طبعا شکل جدیدی از فرآیندهای کنش دیپلماتیک ظهور پیدا خواهد کرد. دونالد ترامپ نه تنها در ارتباط با ایران، بلکه درباره موضوعات مختلفی نگرش متفاوتی با رکس تیلرسون وزیر خارجه برکنار شده آمریکا داشته است و به این دلیل تلاش دارد زمینههای لازم را برای تغییر در الگوهای رفتاری سیاست خارجی آمریکا در دوران پمپئو بهوجود آورد. روند تغییرات شکلگرفته در کابینه دونالد ترامپ، بیانگر آن است که روند تصمیمگیری در ایالاتمتحده، دوران «کنش عقلایی»، «تصمیمگیری بوروکراتیک» و «چندجانبهگرایی» را در وضعیت تعلیق قرار داده است. در چنین شرایطی، طبیعی است که نوع نگرش دونالد ترامپ نسبت به ایران با تغییراتی همراه خواهد شد. مقامهای دیپلماتیک اتحادیه اروپا برای متقاعدسازی دونالد ترامپ از گزینه اعمال تحریمهای اقتصادی بیشتر در ارتباط با «قابلیت موشکی» و «نقشیابی منطقهای ایران در سوریه» بهره گرفتهاند. چنین رویکردی به مفهوم آن است که رادیکالیزه شدن روندهای سیاست خارجی آمریکا، نه تنها اتحادیه اروپا را در برابر آمریکا قرار نمیدهد، بلکه آنان از سازوکارهای کنش همکاریجویانه بیشتری برای پیشبرد اهداف منطقهای و راهبردی خود استفاده میکنند.
۲- رویکرد تعادلی اروپا در برابر آموزه «همه یا هیچ» ترامپ و پمپئو
رویکرد اروپاییها، ماهیت نهادگرا و حقوقی دارد، بنابراین طبیعی بهنظر میرسد که آنان نسبت به تداوم برجام، حساسیت بیشتری داشته باشند. در نگرش کشورهای اروپایی، محدودسازی ایران از طریق سازوکارهای مختلفی حاصل خواهد شد. در نگرش اروپایی، محدودسازی قدرت ایران را میتوان در قالب کیسهای جدید دیپلماتیک پیگیری کرد. در نگرش چنین گروهی از نظریهپردازان سیاسی و امنیتی، شکل خاصی از الگوهای کنش رفتاری وجود دارد که محدودسازی قدرت ایران را فراهم میسازد. در چنین روندی، کشورهای اروپایی به مقامهای ایالاتمتحده توصیه میکنند که اعمال محدودیتهای جدید علیه ایران نمیتواند صرفا از طریق «بازی همه یا هیچ» انجام گیرد. در نگرش کشورهای اروپایی، روند محدودسازی قدرت ایران میتواند اهداف مورد نظر آمریکا را تامین کند. در گزارش رویترز درباره طرح جدید اروپا، میتوان الگوهایی را مشاهده کرد که اهداف مطرحشده از سوی دونالد ترامپ نیز تامین خواهد شد.
دونالد ترامپ در گزارش ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸ درباره تمدید تعلیقهای مربوط به تحریم اقتصادی ایران به این موضوع اشاره کرد که اقدامات بعدی وی منوط به سازوکارهایی است که ایران و اتحادیه اروپا را در وضعیت دیپلماسی ترمیم برجام یا دیپلماسی کنترل قابلیت موشکی و منطقهای ایران قرار خواهد داد. مقامهای دیپلماتیک اروپایی در صدد برآمدند تا از سازوکارهای میانه برای ایجاد نشانههایی از هماهنگی با دیپلماسی آمریکایی استفاده کنند. طرح اروپا برای باقی ماندن آمریکا در برنامه جامع اقدام مشترک به این دلیل ناکارآمد باقیمانده است که الگوی میانه اروپا که از آن بهعنوان «دیپلماسی تعادلی» نام برده میشود، نمیتواند مورد پذیرش آمریکا و ایران قرار گیرد. طرح تحریمهای جدید موشکی و منطقهای علیه ایران توسط اتحادیه اروپا به مفهوم آن است که رویکرد اتحادیه اروپا با انگارههای سیاسی و سیاست خارجی آمریکا و ایران در وضعیت تفاوت رفتاری و کارکردی قرار دارد. در دوران رکس تیلرسون، ساختار کارشناسی وزارت امور خارجه آمریکا تلاش میکرد تا از الگوهایی استفاده کند که با ادبیات سیاسی اروپا و سازوکارهایی که جان کری تنظیم کرده، هماهنگی داشته باشد. در شرایط موجود، مایک پمپئو همانند دونالد ترامپ فکر میکند. پمپئو که ۵۴ سال سن دارد، از انگیزه بالایی برای قدرتیابی در ایالاتمتحده برخوردار است. به همین دلیل، نامبرده از سازوکارهایی استفاده میکند که منجر به همبستگی بیشتر بین الگوهای رفتاری دونالد ترامپ و حوزه دیپلماتیک در وزارت امور خارجه آمریکا شود.
۳- آموزه پنجگانه پمپئو و رادیکالیزه شدن سیاست خارجی آمریکا
واقعیتهای جدید سیاست خارجی آمریکا بیانگر این موضوع است که مایک پمپئو در ۱۴ ماه گذشته توانست اعتماد دونالد ترامپ را در ارتباط با موضوعات راهبردی ایالاتمتحده به دست آورد. افول موقعیت رکس تیلرسون و جایگاهیابی مایک پمپئو از این جهت اهمیت دارد که تیلرسون نتوانست خود را با سازوکارهای سیاست تهاجمی و فراسازمانی ایالاتمتحده هماهنگ سازد. نقشیابی مایک پمپئو بهعنوان وزیر امور خارجه جدید ایالاتمتحده، شکل جدیدی از محافظهکاری، امنیتگرایی و سازوکارهای قدرتمحور در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی ایالاتمتحده در دستور کار قرار خواهد گرفت.
اگرچه مایک پمپئو در وزارت امور خارجه آمریکا با محدودیتها و مقاومتهایی روبهرو خواهد شد؛ اما تلاش میکند تا موضوعاتی مانند کاهش قدرت موشکی ایران و نقش منطقهای جمهوری اسلامی در آسیای جنوب غربی را بهعنوان اصلیترین برنامه محدودیتهای راهبردی علیه جمهوری اسلامی در دستور کار قرار دهد. پمپئو تمایلی به پذیرش تحریمهای اقتصادی جدید علیه ایران ندارد؛ تحریمهای اقتصادی را بهعنوان موضوعی تلقی میکند که دارای آثار و پیامدهای مرحلهای برای کاهش قدرت اقتصادی ایران خواهد بود. از سوی دیگر اروپاییها تلاش میکنند تا خط میانه را ادامه دهند. اگرچه مایک پمپئو از ادبیات تهاجمی در برخورد با ایران بهره میگیرد، اما روندهای موجود نشان میدهد که اولا، رادیکالیزه شدن دیپلماسی آمریکایی، آثار خود را در سیاست خارجی کشورهای اروپایی به جا میگذارد. ثانیا، تحریمهای پیشنهادی اروپا نمیتواند مطلوبیتهای موردنظر ترامپ، جان متیس و پمپئو را تامین کند. ثالثا، پمپئو تمایلی به نقشیابی دیپلماتیک با ایران ندارد. رابعا،کشورهای اتحادیه اروپا را تشویق میکند تا زمینه لازم را برای انجام مذاکرات جدید درباره موضوعات راهبردی با ایران فراهم آورد.
خامسا طرح موضوع تحریمهای جدید اقتصادی علیه ایران، زمینه لازم برای شکلگیری روند جدیدی از دیپلماسی اروپایی با ایران را فراهم خواهد کرد. مقامهای آمریکایی به این موضوع اشاره دارند که اعمال فشارهای جدید علیه ایران در شرایطی که تمامی قابلیتهای هستهای ایران که میتوانست نقش بازدارنده داشته باشد، کارکرد خود را از دست داده، میتواند زمینه شکلگیری انعطافهای جدید از سوی ایران را فراهم سازد. به گمان دونالد ترامپ و مایک پمپئو هرگونه محدودسازی قدرت اقتصادی ایران، زمینه شکلگیری انعطافهای راهبردی جدید همانند دوران برنامه جامع اقدام مشترک را بهوجود میآورد. چنین فرآیندی به مفهوم آن است که سیاست سازش در یک دوران تاریخی، آثار خود را برای دورههای دیگر فراهم میآورد. عبور از برجام، نتیجه طبیعی سیاست سازش در ارتباط با موضوعات راهبردی کشورهای منطقهای با قدرتهای بزرگ خواهد بود.
ارسال نظر