آینده برجام از منظر نظریه سیستمی

بر همین اساس با توجه به منافع ملی کشور نباید همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد روسیه قرار دهیم و با انحصار ایجادشده در آینده خسارت متحمل شویم. دنیای امروز، محیط همکاری و تعامل با همه بازیگران است و روابط تهران - مسکو نیز انتخابی در چارچوب این مرزها و گزینه‌ها است.

چین

چین به‌عنوان بزرگ‌ترین کشور در شرق آسیا، قدرت نظامی و نیروی انسانی فراوان و از همه مهم‌تر قدرت اقتصادی می‌رود تا به قدرت اول اقتصاد جهان تبدیل شود و از منظر قدرت، احتمال تغییر در نظم کنونی وجود دارد. از طرف دیگر محور پکن- مسکو با توجه به توان اقتصادی چین و ظرفیت‌های نظامی روسیه می‌تواند این نظم جدید را تسریع کند. چین از بدو مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان عضو شورای امنیت و عضو گروه ۱+۵ از یک طرف نقش مثبتی در به‌ثمر رسیدن این موافقت‌نامه ایفا کرده و از طرف دیگر به روابط تجاری و اقتصادی خود با ایران در دوران تحریم‌ها ادامه داده است.

ایران نیز محور تعدادی از منافع استراتژیک کلیدی چین شامل گسترده شدن و متنوع شدن منابع انرژی، ساخت راه ابریشم که خاورمیانه را به چین و آسیای مرکزی متصل می‌سازد و افزایش نفوذ چین در منطقه است. در نتیجه، انرژی و تجارت تنها حوزه‌های همکاری میان دو کشور نیست. سابقه همکاری‌های دفاعی چین و ایران که شامل فروش تکنولوژی‌های دفاعی پیشرفته چین و مشاوره در زمینه برنامه موشک‌های بالستیک ایران می‌شود، از سه دهه سابقه برخوردار است.  بنابراین چین و روسیه به همراه اتحادیه اروپایی با توجه به منافع متقابل با ایران از برجام در مقابل ایالات‌متحده دفاع کرده و مانع دست‌اندازی ایالات‌متحده در اجرای برجام می‌شوند. البته لزوم دیپلماسی فعال و براساس منافع ملی از طرف ایران می‌تواند در تسهیل روابط با شرکای برجام و در نتیجه حفظ برجام تاثیرگذار باشد.  براساس نظریه سیستمی، ایران در صورت اجرای دقیق طرح موازنه مثبت با شرکای برجام شامل اتحادیه اروپا، چین و روسیه و در مقابل موازنه منفی با آمریکا، به احتمال زیاد می‌تواند که سیاست‌های خشونت‌طلبانه و ماجراجویانه دولت ترامپ را از مسیر مهار فراگیر و برخورد به مسیر ترک کشمکش و انصراف از برخورد هدایت کند و در پیشانی این هدف برجام و حفظ آن مطرح است.

نتیجه‌گیری

دولت ایالات‌متحده آمریکا همچنان می‌خواهد اهرم تحریم‌ها را علیه ایران حفظ کند. باید توجه کرد که برجام تحریم‌های داخلی آمریکا را مستثنی کرده است. از نقاط قوت برجام لغو ۶ قطعنامه تحت فصل هفتم منشور شورای امنیت و ۱۲ قطعنامه شورای حکام بود که متاسفانه هیچ‌کدام از منتقدان و مخالفان برجام به آن اشاره هم نمی‌کنند. موضع‌گیری احساسی و شعاری علیه برجام نمی‌تواند ضامن تامین منافع ملی ایران باشد. باید با منطق قوی و تصمیمات عقلایی و در عین حال قاطع و براساس اصول و متن برجام عمل کرد و از اجماع مجدد علیه ایران که خواسته ترامپ و جمهوری‌خواهان آمریکا و همچنین کشور‌های مخالف برجام است، جلوگیری کرد. پاسخ ایران باید هوشمندانه و متناسب با اقدامات آمریکا باشد.

 نباید بهانه به‌دست طرف مقابل داد. ایران می‌تواند به‌دنبال این باشد که تعارض این تحریم‌ها با متن و روح برجام را در مجامع بین‌المللی مطرح کند. مذاکرت با ۱+۵ بود که یک طرف آن آمریکا بود، ما باید ۵ کشور دیگر را برای حفظ برجام در کنار خود داشته باشیم. مسوول سیاست خارجی اروپا گفته برجام قابل نقض نیست و اخیرا نخست‌وزیر انگلیس و همچنین چین در مورد برجام و حفظ آن صحبت کرده‌اند. باید تلاش کنیم فشار‌های موجود و بعدی را با اتکا به مردم خنثی کنیم و لازم است از سیاسی شدن برجام و استفاده از آن در بازی‌های سیاسی و جناحی اجتناب کنیم. زیرسوال بردن برجام از طرف خودمان در حقیقت بازی کردن در زمین آمریکا است که می‌تواند منافع و امنیت ملی کشور را با مخاطراتی روبه‌رو سازد. خرد راهبردی ایجاب می‌کند در مقابل هر دشمنی تحمیلی، دوستی‌های ارادی بیشتری ایجاد کنیم. به‌نظر می‌رسد ایران می‌تواند براساس نظریه سیستمی و پایبند بودن به عوامل چهارگانه این نظریه به حفظ برجام و از آن مهم‌تر حفظ تمامیت ارضی و تامین منافع ملی وحیاتی کشور دست یابد.