سناریوهای تنش‌زدایی در خاورمیانه

تدوین استراتژی جدید ایران

ولی نصر در یادداشت خود برای اکونومیست عنوان کرد: ایران در نقطه عطفی قرار دارد. آمریکا می‌خواهد ایران از برنامه هسته‌ای و سیاست‌های منطقه‌ای خود دست بردارد، اما مقامات ایرانی چنین رویکردی را رد می‌کنند. از سوی دیگر، جنگ ۱۲روزه ایرانیان را در دفاع از میهن خود متحد کرد و نشانه‌های ملی‌گرایی توانست تفوق پیدا کند. مجسمه‌های پادشاهان و قهرمانان باستانی ایران اکنون میادین عمومی تهران را زینت می‌دهند.

یکی از نگرانی‌های موجود در ایران البته آمادگی برای جنگ بعدی است. این ضرورت، بحث‌های شدیدی را در مورد آینده برانگیخته است و نگرانی شدیدی در مورد تهدیدهای بالقوه وجود دارد. پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای تاریخی با ایران که باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ به آن دست یافته بود، تهران توانسته بود از جنگ اجتناب کند. با این حال، ایران در تلاش است استراتژی جدیدی ارائه دهد، استراتژی‌ای که با ترغیب آمریکا به مشارکت در توافق، از جنگ دیگری جلوگیری کند. تهران معتقد است هنوز کارت‌هایی برای بازی دارد. برنامه هسته‌ای این کشور هنوز به وقت خود باقی است و ذخایر اورانیوم غنی‌شده آن (که البته احتمالا تا حد زیادی زیر آوار بوده) برقرار است. چالش اصلی اما این است که دولت فعلی آمریکا متقاعد شود که دیپلماسی بهترین گزینه است.

این یادداشت در ادامه عنوان کرد: این در حالی است که ایران در پنج دور مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا شرکت کرد و با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری داشت، اما غرب همچنان بر مسیر تخاصم ادامه داد. با این اوصاف، گره پرونده هسته‌ای ایران همچنان به قوت خود باقی مانده و برخی معتقدند که عبور از این وضعیت نیازمند تغییر در سیاست‌های کلان است. آخرین انقلاب بزرگ قرن بیستم، فصل جدیدی را آغاز کرده است. به نظر می‌رسد ایران در حال ورود به گذار باشد، همچون گذار چین.

پرهیز از تنش‌زایی

از سوی دیگر، نصر طی یادداشتی جداگانه در فارن افرز عنوان کرد که رویکرد ایالات متحده در منطقه تاثیر زیادی بر احتمال جلوگیری از وقوع تنش‌های بیشتر دارد. وی در این یادداشت که ۱۰ دسامبر منتشر شد نوشت: درحالی‌که عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس برای تشویق ظهور دولت‌های مخالف ایران در لبنان و سوریه تلاش می‌کنند، نباید اجازه دهند این تلاش‌ها در روند عادی‌سازی روابط با ایران اختلال ایجاد کند.

عادی‌سازی روابط، مانند نمونه توافق تهران-ریاض، به حفظ ثبات خلیج فارس کمک کرده است و برای اطمینان از تداوم این ثبات، کشورهای عربی باید به طور فعال‌تری برنامه‌های دولت‌سازی را با یک چشم‌انداز اقتصادی که آینده‌ای را برای مناطق شیعه‌نشین در لبنان و عراق نیز ارائه می‌دهد، ترکیب کنند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی باید اطمینان حاصل کنند که آتش‌بس‌های فعلی آنها با انصارالله پابرجا می‌ماند و پیشرفت دیپلماتیک به سمت پایان دادن به جنگ داخلی یمن برای همیشه ادامه می‌یابد. اگر ایالات متحده به نوبه خود می‌خواهد به درگیری‌ها در خاورمیانه پایان دهد، باید گروه‌های شیعه را نیز در نظم‌های ملی و منطقه‌ای که در نظر دارد، ادغام کند.

ایالات متحده باید تمام تلاش خود را برای حفظ آتش‌بس بین حزب‌الله و اسرائیل نیز انجام دهد: شیعیان لبنان مطمئنا در برابر تهاجم و اشغال اسرائیل مقاومت خواهند کرد، همان‌طور که بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ این کار را کردند. تنش‌زایی فزاینده از سوی اسرائیل تنها به هرچه بیشتر گل‌آلود شدن وضعیت فعلی می‌انجامد. واشنگتن همچنین باید از تلاش‌های کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با ایران حمایت کند، امری که به معنای مذاکره مستقیم با تهران است. برخلاف آنچه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، فرض می‌کند، ایران پس از جنگ ۱۲روزه در ماه ژوئن احساس شکست نمی‌کند. اکنون نیز مشخص شده است که این حملات، قابلیت‌های هسته‌ای ایران را از بین نبرده است.

تاکید بر بازسازی روابط

نصر در ادامه یادداشت خود عنوان کرد که ثبات منطقه‌ای به تعامل دیپلماتیک و اقتصادی ایران با جهان عرب بستگی دارد، اما کشورهای عربی از اعطای نقش منطقه‌ای بزرگ‌تر به تهرانی که ممکن است هسته‌ای شود، محتاط هستند. وی افزود: هرگونه احیای روابط دیپلماتیک با بحرین یا گسترش روابط اقتصادی با سایر کشورهای خلیج فارس، منوط به پیشرفت ایران در مذاکرات هسته‌ای است. بنابراین، دیر یا زود، واشنگتن باید توجه خود را بر مذاکره برای یک توافق هسته‌ای با تهران متمرکز کند.

این استاد دانشگاه همچنین افزود: در عراق، جایی که روند ظریف تشکیل دولت و مذاکرات درون‌شیعی ادامه دارد، باید رهبری میانه‌رو تشویق شود. این امر مستلزم اصلاحات قانون اساسی برای از بین بردن شبکه‌های شبه‌نظامیانی است که به سیاستمداران تبدیل شده‌اند. سیاست اخیر ایالات متحده فشار زیادی بر دولت عراق وارد کرده است تا از ایران فاصله بگیرد. واشنگتن باید از مجبور کردن بغداد به چنین انتخاب دشواری اجتناب کند: انجام این کار می‌تواند جایگاه رهبران میانه‌رو شیعه را تضعیف کند و تلاش‌های آنها را برای کاهش تنش و جدا کردن عراق از درگیری بین ایران و اسرائیل، بی‌اثر کند. در سراسر منطقه، اجتناب از بازگشت به خشونت بستگی به این دارد که شیعیان نقش پررنگ‌تری در آینده سیاسی در کشورهای خود ایفا کنند.

در ادامه این یادداشت آمده است: اسرائیل می‌خواهد با دامن زدن فعال به شکاف بیشتر در میان شیعیان، نظم و ثبات را از هم بپاشد. در همین حال، اسرائیل در اشغال جنوب لبنان، مرتبا به اهداف شیعه حمله می‌کند و ده‌ها غیرنظامی را به قتل می‌رساند. چنین اقداماتی بیش از هر چیز به نگرانی شیعیان دامن زده و سبب می‌شود منطقه بیش از پیش به سمت تنش و گسترش ناآرامی حرکت کند. هدف قدرت‌های منطقه‌ای در این زمینه باید بر مقابله و تن ندادن به چنین رویکردهایی متمرکز باشد. نصر در پایان عنوان کرد: متفرق نگه داشتن شام، ثبات را به خاورمیانه نخواهد آورد. جوامع شیعه باید در زندگی سیاسی و اجتماعی منطقه گنجانده شوند. و ایران باید ببیند که می‌تواند از تعامل دیپلماتیک و اقتصادی سود بیشتری ببرد. نبود چنین رویکردهایی هرگونه چشم‌انداز وسیع‌تر از صلح منطقه‌ای را به خطر می‌اندازد و به چرخه بی‌پایان خشونت و تنش دامن می‌زند.