امیرانتظام به صوفی‌گری علاقه داشت

نه، به هیچ‌وجه، ولی زیاد نمی‌دانست باید چه کارکند. در واقع انتظام کار مهمش وقتی بود که وزارت خارجه بود و در مذاکرات نفت شرکت کرد. آنجا فوق‌العاده آدم مفیدی بود برای کارش، ولی هیچ‌وقت یک آدمی که به اصطلاح پرکار و سخت‌کوش باشد، نبود. آرام کارش را انجام می‌داد به چیزی هم که علاقه مسائل فنی بود و خودش هم در حد یک مهندس به مسائل فنی آشنایی داشت. پهلوی خودش هم یاد گرفته بود یک کارگاهی در خانه‌اش داشت و آنجا ماشین‌های تراش مختلف درست می‌کرد. این کارش بود. بعد هم به مسائل صوفی‌گری و اینها علاقه داشت و به آنها می‌رسید‌.