پژوهش میدانی یک محقق
نکتهای که خواننده در بدو مطالعه کتاب مزبور درمییابد این است که هَریس برای تبیین تغییرات ایران در پیش و پس از انقلاب آگاهانه از توسل به مفاهیم تثبیت یافته در علوم اجتماعی و سیاسی میپرهیزد و عزم جزم میکند تا با پژوهش میدانی، حضور متناوب و مداوم در ایران، مراجعه به اسناد و منابع دست اول و مصاحبههای فراوان با دست اندرکاران نظام رفاهی ایران در داخل و خارج از کشور به بررسی و شناخت نظام رفاهی و از این رهگذر، تبیین «پویایی شگفتانگیز ایران» نائل آید. برخی بر این باورند که کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» بسیاری از پیشفرضهای ما را زیر سوال میبرد و از این حیث، کتابی است بدیع. عموما منتقدان، کتاب را از حیث وجود پیوستگی و انسجام بالا میان متدولوژی پژوهش و موضوع آن در خور تحسین میدانند.
نویسنده در بخش مقدمه، ساختار کتاب و روش مطالعه خود را تشریح میکند. او مینویسد در کتاب مزبور با بررسی مفاهیمی مانند دولتهای رفاه، دولتهای توسعهگرا و دولتهای انقلابی، به تحلیل سه نوع فرآیند در مورد ایران میپردازد: (۱) بسیج مردمی در مقطع انقلاب، جنگ و انتخابات؛ (۲) رقابت نخبگان در برهه انقلاب، انتخابات و تشکیل ائتلافها؛ و (۳) انگیزههای ضدسیستمی دولت توسعهگرا. هریس در فصل اول، تاریخچه تشکیل دولت رفاه در اروپا، نظریات متقدم و متاخر درباره دولت رفاه، نظام رفاه ایران و کشورهای مختلف و نسبت میان دولت نفتی و دولت رفاه را میکاود. این فصل چند روایت عمده درباره ایران را به زیر تیغ نقد میکشد: دولت رانتی، دولت نفتی، پوپولیسم، دولت پاتریمونیال، نئوپاتریمونیال و نئولیبرال.
نویسنده در فصول بعدی کتاب، خاستگاه و تاریخچه نهادها و سازمانهای رفاهی ایران را از بدو تاسیس میکاود و در مورد پس از انقلاب، نهادها و سازمانهایی مانند سازمان تامین اجتماعی، خانههای بهداشت، کمیته امداد و نظام یارانهای کشور را تحلیل میکند. موضوع فصل دوم، سیاستهای رفاهی پیش از انقلاب است. هریس در این فصل، نظام رفاهی ایران و روند شکلگیری آن را به تفصیل و از زوایای مختلف تشریح و تحلیل میکند. فصل سوم، نظام رفاهی در نخستین دهه پس از انقلاب و روند شکلگیری نهادهای رفاهی جدید را میکاود. نویسنده در این فصل بر کمیته امداد تمرکز دارد. او در فصل چهارم به نظام خدمات درمانی به ویژه در روستاهای ایران و روند تثبیت اجتماعیِ انقلاب در روستاهای ایران، شبکه خدمات درمانیِ اولیه در مناطق روستایی و نقش آن در دگرگونی نظام رفاه ایران میپردازد. هریس در این فصل با مراجعه به چند استان و حضور در روستاهای متعدد، ارائه تحلیلهای آماری و استناد به دادههای مختلف و مصاحبه با مقامات نهادهای رفاهی، پزشکها، بهورزها و مراجعان به خانههای بهداشت، روند بسط نظام رفاه در روستاها را توصیف و تحلیل میکند.
موضوع فصل پنجم، حرکت ایرانِ پس از جنگ به سمت توسعه و نسبت آن با نظام رفاه و بسط طبقه متوسط است. هریس در این فصل پس از کاوش در ابعاد مختلف روند توسعه در دوره مزبور، نظام رفاهی ایران را با سایر کشورها مقایسه میکند و به کاوش در نظام تامین اجتماعی، نظام خدمات درمانی ایران و نقش آنها در بسط طبقه متوسط میپردازد. فصل ششم با نظر به سیاستهای رفاهی در دهههای گذشته به روند آتی توسعه و سیاستهای اجتماعی ایران میپردازد. نویسنده در واپسین فصل کتاب با بررسی تطبیقی پیش و پس از انقلاب، ایران را از دریچه مفهوم «توسعه همسو با سیستم» و «توسعه ضدسیستم» تحلیل میکند.
در مجموع، هریس اعتقاد دارد اتکای صرف به شاخصهای درآمدی در ارزیابی توسعه موجب غفلت از تغییرات مهم اجتماعی در ایران میشود. کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» کوشیده بر این نقص اکثر آثاری که در زمینه ایران نوشته شدهاند چیره شود.
کِوان هَریس، مدرس جامعهشناسی در دانشگاه کالیفرنیا است. حوزه تخصصی او، توسعه و سیاستهای اجتماعی در کشورهای نیمکره جنوبی جهان است. کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» را انتشارات دانشگاه کالیفرنیا در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسانده است. نشر «شیرازه کتابِ ما»، این کتاب را در پاییز ۱۳۹۸ انتشار داده و کتاب به تازگی به چاپ دوم رسیده است.