بهنود محمدیپور
کارگردان
نمایشنامه عجیبالسلطنه نوشته علی بهروز نسب بعد از نمایشنامه «صندوق»، دومین تلاش نویسنده کتاب است که با دستمایه قراردادن ویژگیهای نمایشهای تختهحوضی سعی کرده قصهاش را در این قلمرو تعریف کند. در این نمایشنامه از متلها، ضربالمثلها و هجویات و لُغَزهایی استفاده شده که در فرهنگ عامیانه کوچه و بازار موجود است و برخی از آنها نیز در متون طنز ادبی کهن فارسی نیز آورده شده است. روزگاری اغلب این اصطلاحات و لغات در نمایشهای تختهحوضی بهکار میرفته و یکی از پرطرفدارترین و ماندگارترین گونه تئاتری را ساخته است. هرچند این هنر ماندگار در روزگار ما مغفول مانده و کمتر نویسندهای به سراغ نوشتن نمایشنامههایی از این دست میرود اما بهروزنسب در این نمایشنامه تلاش کرده با استفاده از فضای نمایشی تختهحوضی که مملو از ژانگولربازی و مطرب و سیاهباز است باز دوباره نمایشی خندهآور و کمدی براساس داستانهای کهن فارسی بنویسد. در این نمایشنامه یاقوت شاه صاحب فرزندی با دم و گوش الاغ شود و برای رفع دردسر اعلام میکند اشتباهی تاریخی روی داده و... قصههای طنز و خندهآور و گرفتاریهای عدیدهای که باید روی صحنه دید و درس عبرت گرفت. ما سعی کردهایم در این اجرا همه فضاهای کمیک و تاریخی را به نحوی که برای مخاطب جذاب باشد، طراحی و اجرا کنیم.
علی بهروزنسب یکی از نویسندگان قدیمی است که شروع فعالیتش از دهه ۴۰ آغاز شده است. وی در مجلههای فکاهی به نوشتن قصههای طنز و فکاهی میپرداخت و نمایشنامهنویسی را از همان تاریخ آغاز کرد. «بمبو» نخستین نمایشنامه وی است. «پادزهر» یکی از نمایشنامههای اوست که در رادیو ملی به اجرا درآمد و از نمایشنامههای دیگر او «نردبان»، «مردی که از آینده میآید»، «در بسته» و «خلقالانسان من» نمایشنامههای کوتاه وی است. نمایشنامه «تشییع» وی در سال ۱۳۵۰ برنده جایزه نمایشنامهنویسی کارگاه نمایش شده است. «زیرزمینیها»، «سرزنجیر تهزنجیر» و «فشنگ و برداشتن تاج از میان دو شیر» از نمایشنامههای سیاسی وی است که راهی بایگانی راکد زمان خود میشود. وی از آن سالها تاکنون قلم نزده و امروز دوباره با نمایشنامه عجیبالسلطنه وارد فضای نمایشنامهنویسی شده است. قلم وی هنوز یادآور دوران شکوفای دهه ۴۰ و نمایشنامهنویسان برتر آن است. این نمایش درباره پادشاهی است که پس از سالها صاحب پسری میشود اما نوزاد دم و گوش بلندی دارد. او حکم میدهد هرکس این ویژگیها را نداشت ناقصالخلقه قلمداد شود. پس از او ولیعهد به تخت مینشیند و صاحب پسری میشود که بیدم و بیگوش است. او همه را فرا میخواند و میگوید دم و گوش خاص حیوانات و وحوش است نه برای انسان. مردم این موضوع را برنمیتابند و...