یک قصه عجیب واقعی روی پرده
فیلم تازه من که البته در سال ۱۳۹۶ ساخته شد و قرار است اکران شود، برداشتی است از یک داستان واقعی که سال ۸۳ در دادگاهی در کرج مطرح شد، قصه درباره زوج جوانی است که میخواهند از هم طلاق بگیرند به خاطر گربهها. بله خیلی عجیب است! من هم زمانی که این خبر را در اینترنت خواندم روی آن کارکردم و فیلمنامه آن پس از یک دوره تحقیق و پژوهش در اواخر دهه ۸۰ نوشته شد. در دوره مدیریت آقای شمقدری درخواست پروانه ساخت دادم اما میسر نشد و گفتند کافکایی است! چون موضوع فیلم واقعی است، شیوه روایت من هم با اتکا به اصل خبر و روایت آن در یک فضای بسته در اتاق دادگاه ضبط شده است و در ادامه همان ساختار معمایی و تعلیقی آثار خودم کار شده، در واقع اتمسفر و حال و هوا همان است و تنها شیوه روایت تغییر کرده است. در این فیلم شکلی جدید از روایت، تکنیک و موضوع را تجربه کردم که تا پیش از این نکرده بودم. دیگران این تجربه را داشتند. من سالها تلاش کردم تا این موضوع اتفاق بیفتد. پیش از این در کتابم «جهی و شاعر و باقی قضایا» که پس از هشت سال مجوز گرفت و سال گذشته از سوی نشر نگاه منتشر شد این فضا را تجربه کرده بودم، اما در حوزه تصویر یک اتفاق جدید برای خودم است. من معتقدم که تکرار به ویژه برای یک خالق هنری خوب نیست. اتمسفر فیلمهای من با هول و هراس و کابوس همراه است؛ اما شیوه روایت هر فیلم کاملا متفاوت است. اگر بخواهم یک رسمالخط ثابت را به اثری حقنه کنم مصنوعی و تقلیدی میشود. چنانچه در اثری این شیوه ضرورت داشته باشد آن را ادامه میدهم اما اینطور نیست که در تمام آثارم با همین شیوه کار کنم.