«هر نفر یک رسانه» تا «فم تریپ»
اینجاست که پدیدهای مثل «فمتریپ» ظهور پیدا میکند. به زبان ساده یعنی یک جمعیت رسانهای شده را با مجموعه فالوئرهای هدفمندشان برای نمایش افقهای دیدهنشده و جذاب یک مقصد خاص مهمان کنی. این مهمانی میتواند خیلی مجلل یا خیلی ساده باشد، اما قرار است دریچه باز کند. دریچهای به فرهنگ و طبیعت و .... یک جایی که قرار است با کاتالیزورگری و سرعت بیشتری دیده شود. یعنی دادههای مثبت به قلب جمعیت تزریق کردن از راههایی که کمتر ملاحظات سیاسی و جنگهای رسانهای وجود دارد. وقتی افرادی که کارشان عکسبرداری، نویسندگی، سفر، مزهکردن غذا یا ... هست و بهطور مستمر به این کار شاغل هستند به سمت شما و تجربیات بهدست آمده از سمت شما حرکت میکنند، اعتماد بیشتری در مخاطبان آنها ایجاد میشود. یک میلیارد تومان هزینه برای ساخت تیزر تبلیغاتی در این فضای پر سر و صدای تبلیغاتی کارآیی کمتری نسبت به یک میلیارد تومان هزینه برای چرخاندن ده نفر سرشاخه در واقعیت پشت این تیزرها دارد.
سوال اینجاست که آیا قرار است بهطور مستقیم و سریع از نتیجه این سفرها و حضور فرد-رسانههای قدرتمند چیزی انتظار داشت؟ جواب شفاف است. خیر! برای توسعه گردشگری ابزارهای بازاریابی و تبلیغاتی مکمل در شکلی مستمر و هدفمند باید بهکار گرفته شوند. اگر فضای گردشگری ایران را مثل یک قاب عکس قدیمی با ارزش و نایاب اما پر از گردوغبار و بخشهایی پوسیده شده فرض کنیم، فمتریپ میتواند بخشی از گردوغبار روی بخشهای کدر شده را به صورت انتخابی در ذهن مخاطبان پاک کند. بخشهای پوسیده به زیرساخت و تجهیزات ناموجود ارتباط دارد. به مدیریت و برنامهریزی فعالیتهای گردشگری ربط دارد و زدودن گردوغبار اصلی در استمرار در خدمترسانی هدفمند و هماهنگی بین بخشی مربوط است. باروری و توسعه گردشگری ایران بهنظر پروژه سنگینی است. ایرانی که منبع پتانسیلهایی است که هنوز جاذبه نشده و نیازمند مدیریت یکپارچه است و تنها با تاسیس وزارتخانه و چند اقدام جزئی اتفاقی رخ نمیدهد.
* صاحبنظر حوزه گردشگری
ارسال نظر