کاهش مالیات برای سرمایهداران؟
مالیات بر سود سرمایه، به نوعی مالیات بر عواید سرمایهای است که با هدف کاهش میزان سود سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد و موازی بخش تولید، وضع میشود. بازار سرمایه به دو بخش مولد و غیرمولد، تقسیمپذیر است. اغلب دولتها سیاستهایی اتخاذ میکنند تا سرمایهها به سمت بخش مولد (بخش تولیدی) هدایت شوند. لازمه این امر کاهش سود سرمایهگذاری در بازارهای موازی بخش تولید است. اگر سود حاصل از سرمایهگذاری در بازارهای موازی تولید بیشتر از سود ناشی از سرمایهگذاری در بخش اصلی تولید باشد، سرمایههای سرگردان به سمت سود بیشتر حرکت خواهند کرد. یکی از راهکارهای کاهش سود بازارهای موازی، اخذ مالیات، مخصوصا مالیات بر سود سرمایه است. با اتخاذ این مالیات درصدی از تفاوت قیمت افزایش سود سهام، نرخ مسکن و... از سوی دولت در قالب مالیات دریافت میشود؛ بنابراین با افزایش هزینه سرمایهگذاری در بخشهای غیرمولد، جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای موازی کاهش مییابد. بهطور مثال در حوزه املاک و مستغلات بهعنوان یکی از سودآورترین بازارهای موازی، این نوع مالیات در شکل «مالیات بر خانههای دوم و بیشتر» جهت کنترل سوداگری و جلوگیری از شکست بازار در کشورهای زیادی وضع شده است. وضع مالیات بر عواید سرمایهگذاری دلایل زیادی از جمله کاهش نوسانات قیمتی، کنترل تورم و سوداگری در بازارها، هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد، کاهش فاصله طبقاتی و نابرابری درآمدی دارد که با کاهش این نرخ، نتیجه این دلایل معکوس میشود و نوسانات، سفتهبازی، اختلاف طبقاتی و... رشد خواهند کرد. آنچه ترامپ در حال برنامهریزی آن است، عکس دلایل وضع این مالیات را بهبار میآورد.
در اختیار داشتن سرمایه توسط صاحبان ثروت و دست به دست شدن در بین آنها، هیچگاه به اقشار متوسط و کمدرآمد فرصت کسب سرمایه را نمیدهد. با افزایش قیمت سرمایهها در دست صاحبان سرمایه و عدم دریافت مالیات، انگیزهها برای کسب سود از طریق افزایش قیمت سرمایه و بدون ایجاد ارزش افزوده بالا میرود و به این نحو پولدارها پولدارتر میشوند و فقرا فقیرتر. مهمترین اثر مثبت وجود مالیات بر عایدی سرمایه، کاهش شکاف طبقاتی است که دولتها به آن توجه ویژه دارند.
ارسال نظر