آنچه بانک مرکزی اروپا نیاز دارد
بنابراین هر دو به شکل گسترده در جریان جزئیات سیاستهای پولی بودند و با فرهنگ بانکهای مرکزی آشنایی داشتند. فرهنگ و نگرانیهای صندوق بینالمللی پول متفاوت است، همانطور که عملیات روزانه آنها با یکدیگر فرق دارد. اما تصمیماتی که صندوق میگیرد، همانند تصمیمات یک بانک مرکزی، از یک عقبه تکنیکی برخوردار است که توسط کارمندان و کارشناسان آماده میشود. ناظران صندوق باید همواره بهطور متمرکز نگران سیاست پولی باشند. هنگامی که اعضای صندوق وارد این فیلد میشوند، همواره با بانکهای مرکزی کنکاش دارند. از اینرو لاگارد برای قرار گرفتن در معرض فرهنگ بانکهای مرکزی، باید با سیاستگذاران پولی، طرز فکر و تناقضات شخصیتی آنها آشنایی پیدا کند. این امر از طریق مشارکت در جلسات بانک برای پرداختهای بینالمللی، گروه هفت و گروه بیست انجامپذیر است. اما لاگارد تواناییهایی دارد که میتواند به او در پیشبرد بانک مرکزی اروپا کمک کند. در درجه اول، او تواناییهای سیاسی دارد که در دورههایی که جهتگیری سیاستهای مالی و پولی به یک منازعه سیاسی تبدیل میشود، بسیار مفید خواهد بود. دوم این زن تجربه این را داشته که در راس یک خزانهداری ملی باشد، سازمانی که مسوولیت سیاستهای مالی را دارد. سومین توانایی، تجربه بینالمللی اوست که میتواند در محیطی که سیاست پولی بیشتر از همیشه اهمیت دارد، کمککننده باشد. در نهایت یک نگرانی پذیرفته شده در مورد لاگارد، به تعادل جنسیتی باز میگردد. البته اینکه زنان بانکهای مرکزی بهتری میسازند، محل بحث است. اما چیزی که واضح است اینکه یک هیات رئیسه با حضور قاطع مردان، یک مشکل مشروعیت با نیمی از جامعه دارد. در این زمینه، مشاهدات نشان میدهد که بانک مرکزی اروپا، یکی از مردانهترین بانکهای مرکزی در جهان است. شاید با وجود لاگارد در سکان قدرت، چنین موضوعی دیگر دوام نیاورد.
ارسال نظر