تراژدی مرگ سقراط
این زبان شاعرانه فلسفی شاید هیچجا همچون تفسیر کوتاهش بر نقاشی پل کله با عنوان «فرشته نو» عیان نباشد، آنجا که او با نگاه عمیق تاریخی و با زبانی پرشور فرشته را به شاهدی بدل میکند که بر تمام تاریخ ستم از پیش تا پس چشم دوخته است. این تفسیر در خلال رساله «تزهایی درباره مفهوم تاریخ» نوشته شد. این رساله کوتاه جزو آخرین نوشتههای بنیامین است که در آن او مفاهیم الهیاتی را با رادیکالیسم انقلابی درآمیخته و طنینی پرشور و مسیحایی دارد. انگار این رساله وصیتنامهای است که فیلسوف برای تاریخ باقی گذاشته است. از این منظر «فرشته تاریخ» کسی نیست جز خود بنیامین.
در واقع همین تعلق خاطر فلسفی و هنری بود که بنیامین را به سوی برشت کشاند. بنیامین از پرشورترین هواداران انقلابی بود که برشت در تئاتر ایجاد کرده بود. برشت کوشید در برابر شکل مسلط نمایشنامهنویسی که «تئاتر دراماتیک» یا «تئاتر ارسطویی» خوانده میشود، شکل فراموششدهای از تئاتر را احیا کند که به «تئاتر اپیک» یا «تئاتر روایی» موسوم است. بنیامین از نخستین کسانی بود که کوشید همراه با برشت نظریه تئاتر روایی را شرح و بسط دهد. او و برشت در تئاتر ارسطویی یا دراماتیک خطری را مشاهده میکردند که خودشان تخدیر یا هیپنوتیزم تماشاگر میخواندند و در برابر، تئاتر روایی را واجد نوعی آگاهیبخشی میدانستند که باید بتواند تماشاگر آگاه پرورش دهد. تئاتر اپیک برای برشت و بنیامین تنها دارای جنبههای روایی نبود، بلکه میتوانست واجد خصلتی جدلی و دیالکتیکی نیز باشد و همین مساله بود که آنان را خواهناخواه به نخستین چهره دیالکتیکی تاریخ فلسفه، یعنی سقراط، متصل میکرد. آنان در اندیشه سقراط و شاید در مرگش نوعی قدرت آگاهیبخشی و رهاییبخشی را مشاهده میکردند.
سقراط هم شمایلی یگانه در تاریخ فلسفه دارد. او نخستین شهید فلسفه بوده و یگانگی بنیامین در فلسفه قرن بیستم چندان دور از یگانگی سقراط نیست. فرجام آنان شباهتی غریب با هم دارد. تراژدی بزرگ بنیامین در این بود که در یکی از ظلمانیترین ادوار تاریخ بشری زیسته بود یعنی دوران خیزش فاشیسم و جنگ جهانی دوم. او هم به خاطر تعلقش به مارکسیسم و هم به خاطر تبار یهودیاش، از چنگ نازیها گریخت و مدتی در فرانسه در تبعید به سر برد. اما پس از اشغال فرانسه به دست ارتش نازی کوشید همچون دوستان فیلسوفش تئودور آدورنو و هانا آرنت به آمریکا بگریزد. اما در حین فرار از کوهستان پیرنه به چنگ مرزبانی اسپانیایی افتاد. او پیش از آنکه مرزبانان اسپانیایی او را به گشتاپو تحویل دهند با مرفین به زندگی خود خاتمه داد. برای ما پیوند بنیامین و سقراط در همینجاست: در نوعی پیوند استعلایی میان مرفین و شوکران، بر زمینه یک تئاتر روایی و دیالکتیکی، و با پسزمینهای از مسیحا و فرشته تاریخ. این نمایشنامه نمیتواند خود را از زیر سایه سقراط و برشت رها کند. تئاتر اپیک برشت شکل نمایشنامه را تعیین میکند و تراژدی مرگ سقراط، روح آن را رقم میزند. تقریبا تمام آنچه را که در این یادداشت کوتاه شرح دادهام در این نمایش خواهید یافت. تنها میماند پاسخ به یک پرسش که «اصلا چرا اکنون و اینجا نمایشی درباره بنیامین؟» که لابد آن را هم باید خود در طول نمایش دریابید.میلاد رحیمی، باران کوثری، رضا بهبودی، میلاد شجره، سینا کرمی، سینا بالاهنگ، رزیتا علیزاده، داوود پژمانفر، فرنوش نیکاندیش، جاوید قائممقامی، ستاره بذرافشان، سعیده فاضلی و ابوالفضل ابهر بازیگران نمایش «فرشته تاریخ» هستند که هر روز در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود.
ارسال نظر