ترانه یلدا صاحب‌نظر حوزه شهری معتقد است این مدل در مورد شهر تهران نیز از طریق گسترش «شهرسازی ریل‌پایه» می‌تواند اجرایی شود تا از طریق حجم سفرهای روزانه از شهرهای اقماری اطراف به تهران که بیش از نیمی از آنها با استفاده از خودروهای شخصی انجام می‌شود، کاهش پیدا کند. به این صورت که با توسعه خطوط مترو یا قطارهای بین شهری، مسافت میان تهران تا اسلامشهر، رباط کریم، ورامین یا پیشوا پیموده شود. وی یکی دیگر از مشکلات اصلی شهر تهران را انحراف اسناد فرادست شهری شامل طرح جامع و طرح تفصیلی از هدف معرفی می‌کند و می‌گوید در سال‌های گذشته تامین منابع اداره شهر از محل درآمدهای سهل‌الوصول همچون فروش تراکم و تغییر کاربری فراتر از سقف پیش‌بینی شده در طرح جامع و تفصیلی سبب شد کیفیت زندگی در پایتخت تا حد زیادی افت پیدا کند. به گفته وی مدیریت شهری جدید پایتخت اگر بخواهد مسیر توسعه انحرافی پایتخت را تغییر دهد ضرورت دارد به‌جای گسترش کالبدی شهر، از طریق ایجاد حس مشارکت میان شهروندان در اداره شهر، ارتقای سطح آرامش و آسایش برای ساکنان پایتخت را تضمین کند. به تعبیر دیگر مدیریت شهری باید به‌جای اینکه در پی گسترش حجمی شهر باشد، به‌دنبال کیفیت بخشی به شهر برود و محله محوری را مورد هدف قرار دهد.  طی سال‌های گذشته فجایع بسیاری در این شهر اتفاق افتاده که از جمله آن تامین درآمد از محل فروش زمین و آسمان بوده است درحالی‌که این زمین‌ها حتما باید جزئی از فضای باز و سبز شهری باقی بمانند تا به‌جای اینکه شهروندان سوار خودروهایشان شوند و برای استفاده از فضای سبز به کیلومترها دورتر بروند و ترافیک و آلودگی ایجاد کنند، در محلات خودشان فضای سبز و پارکی داشته باشند که برای تفریح به آنجا بروند. نکته مهم آنکه مدیریت شهری باید با تغییر رویکرد از «خودرو محوری» به «انسان‌محوری»، حس زندگی و ارتقای کیفیت زندگی را به پایتخت بازگرداند. این موضوع از طریق ایجاد تعادل از دو طریق یکی توقف کسب درآمد از محل فروش شهر و دیگری کسب درآمد از منابع پایدار و معقول امکان‌پذیر خواهد شد.