چرا ادبیات؟
ما در مطالعه ادبیات و بیوگرافیها متوجه نکات بالینی بسیاری خواهیم شد که شاید در شرح حال متعارف پزشکی و روانپزشکی بهدست نیاید. مثلا در این کتاب به زندگینامه خودنوشت «جان استوارت میل» اشاره شده که با مطالعه آن به این نکته خواهیم رسید که چگونه این چهره بزرگ فلسفه از برخی نشانههای روانی رنج میبرده است. به باور نویسنده، گاهی رمانها و اتوبیوگرافیها دیدگاهی طبی به مخاطبان ارائه میکنند که از طریق مطالعه کتابهای پزشکی صرف بهدست نمیآید. بهعنوان مثال رمان «کوه جادو» توماس مان، بعضی از آثار ویلیام کارلوس ویلیامز، بولگاکوف و حتی اعترافات سنت آگوستین میتوانند چنین نقشی داشته باشند. همچنین با مطالعه آثار ویرجینیا وولف، سیلویا پلات، جنت فریم و... میتوان با چگونگی کنارآمدن آنان با/ یا تسلیم شدنشان به بعضی از علائم اختلالات خلقی پی برد. ایبد با ایدهها و تئوریهای خود میخواهد این نکته را به رواندرمانگران گوشزد کند که وقتی کسی بهعنوان بیمار به مطب شما رجوع میکند، نمیتوان با سوالات کلیشهای و از پیش تعیین شده به این نتیجه برسی که آن بیمار لزوما افسرده یا مثلا مضطرب است. داستان آن شخص، مشابه داستان زندگی هیچکس دیگری نیست و عواملی که باعث شده آن بیمار به مطب شما بیاید، دلایل و عوامل منحصر به خود او هستند. فمی ایبد روانپزشک معاصر بریتانیایی است که بهعنوان شاعر نیز شهرت درخوری دارد و صاحب چند دفتر شعر است. او در روانپزشکی نیز بسیار صاحبنظر است و ویراستار معتبرترین کتاب در موضوع «نشانهشناسی در روانپزشکی» است. این کتاب ۱۱ فصل دارد که از آن میان پنج فصل را ایبد نوشته و ۶ فصل دیگر ۶ نویسنده متفاوت دارد. مخاطبان کتاب «ادبیات و روانپزشکی» فقط روانپزشکان نیستند. این کتاب دارای جنبههای مختلف ادبی، فلسفی، جامعهشناختی و البته روانشناختی است که آن را برای مخاطب عام و خصوصا علاقهمندان مطالعات بینرشتهای و نقد ادبی جذاب میکند. باید تاکید کنم که بار اصلی ترجمه این اثر بر دوش دوست دانشورم جناب آقای «ناصر معین» بوده است که سالهاست در دانشگاه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی مشغولاند. بدون ایشان این کار هرگز به سرانجام نمیرسید. اطلاعات ادبی و روانپزشکی من بدون دانش عمیق آقای معین در مورد ادبیات انگلیسی برای ترجمه اثر مطمئنا کافی نبود.
ارسال نظر