در دهه ۱۹۷۰، طی گسترش ایکیا در بازار بین‌المللی، ژاپن اولین کشوری در آسیا بود که ایکیا ورود به آن را مدنظر داشت. تفاوت‌ها بین فرهنگ، سبک زندگی و رفتار موجب شد تا ایکیا در ژاپن با شکست مواجه شود. ژاپن متفاوت از سایر کشورهای اروپایی بود که ایکیا از قبل در آنها حضور داشت. بنابراین دنبال کردن موفقیت به همان شیوه دشوار بود. ایکیا در سال ۱۹۸۶ مجبور شد به دلیل مشکلات، فروشگاه‌های خود در ژاپن را تعطیل کند اما ۲۰ سال بعد، آنها تصمیم گرفتند تا برای یک بار دیگر دوباره وارد بازار ژاپن شوند.ایکیا با ورود به پنج به کشور اروپایی، تصمیم گرفته بود تا به بازار ژاپن ورود کند؛ در نتیجه تجربه بین‌المللی ایکیا نسبتا ضعیف بود. می‌توان گفت عوامل فرهنگی و استراتژی بسیاری در شکست ایکیا در راند اول حضور در بازار ژاپن نقش داشتند و ایکیا با بازبینی استراتژی خود توانست در راند دوم حضور در بازار این کشور موفق شود.

در سال ۱۹۷۴ که گسترش اقتصادی در آسیا ظهور کرد، ایکیا که به شدت در اکثر بازارهای بین‌المللی موفق بود با یک شریک محلی وارد بازار ژاپن شد اما در جلب مصرف‌کنندگان ژاپنی شکست خورد و در سال ۱۹۸۶ این بازار را ترک کرد. زمانی که ایکیا وارد بازارهای جدید می‌شد نه تنها محصولاتش را می‌فروخت بلکه یک فلسفه را ترویج می‌کرد: این روشی که محصولات در سوئد به فروش می‌رسند. اما استفاده از روش سوئدی در شیوه زندگی در کشور دیگر در ژاپن یک موفقیت نبود. ایکیا در نتیجه عجله برای ورود به بازار ژاپن با شکست مواجه شد و مصرف‌کنندگان ژاپنی برای این شیوه زندگی آماده نبودند و برای مونتاژ کردن اثاثیه خود نیز متقاعد نشده بودند. دیوید مارا، رئیس شرکت مشاوره مدیریتی در توکیو می‌گوید «شرکت‌های بین‌المللی در حالی وارد بازار ژاپن می‌شوند که اغلب زمان کافی برای درک ماهیت رقابت در اینجا و مصرف‌کنندگان ژاپنی صرف نمی‌کنند.» تامی کولبرگ، مدیرعامل شرکت Ikea Japan K.K در مورد این شکست می‌گوید «بازار ژاپن و مصرف‌کنندگان ژاپنی برای ایکیا آماده نبودند و ایکیا نیز در آن زمان برای ژاپن آمادگی لازم را نداشت.» عواملی را که در روند استراتژی بین‌المللی‌سازی ایکیا بر شکست ایکیا در بازار ژاپن موثر بود، در راند اول را می‌توان به این صورت گردآوری کرد: فاصله روانی، دانش و یادگیری بازار، زمان و استرانژی ورود و میزان تطبیق. در مرحله اول فاصله روانی موانعی برای ایکیا برای ورود به بازار ژاپن ایجاد کرد. زمانی که ایکیا در سال ۱۹۷۴ برای اولین بار وارد بازار ژاپن شد، اهمیت تفاوت‌های فرهنگی را بسیار دست‌کم گرفته که در نتیجه منجر به شکست آن شد. دوم اینکه همزمان با اولین ورود ایکیا، دانش مبنای بازار که پلت‌فرمی برای ایجاد استراتژی بازاریابی درست است وجود نداشت. سوم آن که به دلیل فقدان دانش بازار، میزان تطبیق‌پذیری اندکی در استراتژی بازاریابی وجود داشت و در نتیجه مصرف‌کنندگان ژاپنی نتوانستند با این مفهوم جدید ارتباط برقرار کنند.