تصویرگر جامعه مصر
تا جایی که فرا رفتن او را برای نویسندگان عرب، به نوعی امری ناممکن و نامتعارف تبدیل کرده است. شاید امروز کسانی باشند که از او عبور کرده باشند؛ اما همه به پیشاهنگی و پدرانگی او که به نحوی پدرسالارانه هم رقمخورده اذعان دارند. به قول یکی دیگر از منتقدان عرب نجیب محفوظ بهسان هرمی به اهرام ثلاثه مصر اضافه شده است. اسلوب نوشتاری محفوظ در رمان میرامار، کلاسیکتر از دیگر آثارش و حتی دیگر آثار ادبیات عرب است. نویسندگان و منتقدان ادبی غربی، نظیر فیلیپ راث معتقدند این رمان کلاسیکترین رمان جهان عرب و حتی خاورمیانه است. «میرامار» از آنجا که یک رمان کاملا عربی است، برایم جذاب است. همچنین رابطه میان فرم و محتوا در این رمان کاملا رعایت شده است. در «میرامار»، جامعه مصر بهصورت شفاف ترسیم شده است؛ بهگونهایکه خواننده متوجه تمایز این جامعه با دیگر جوامع، مثل جامعه اروپایی میشود.
همچنین نجیب محفوظ در این رمان، یک نگاه معرفتشناسانه دارد. او نویسندهای است که به مسائل فکری و سیاسی جامعهاش توجه ویژه میکند و بر اساس رمانهای این نویسنده میتوان شرایط و اوضاع پدیدههای فکری و سیاسی و همچنین روابط اجتماعی مصر قرن بیستم را تحلیل کرد. این قسمت از رمان میرامار، دال بر نگرش کلی این نویسنده بزرگ است:
روزگاری دراز را مملو از حادثه و اندیشه سپری کردهایم، و بارها سعی کردهایم که آنها را در دفتر خاطراتی یادداشت کنیم - همان طور که آن دوست قدیمی احمد شفیق پاشا کرده بود؛ اما فکرمان عملی نشد و میان اهمال و آرزو رنگ باخت و امروز از آن نیت گذشته چیزی نمانده مگر حسرت؛ دیگر نه دست را توانی هست، نه حافظه را قدرت یادآوری.»
ارسال نظر