منفعت تجاری از «دزد»های ایده
معرفیهای خوبی نسبت به کارهای نوبلیستهای جدید، یعنی «ویلیام نوردهاس» و «پل رومر» وجود دارد. در حالی که هر دوی آنها کارهای برجسته زیادی انجام دادهاند، من تنها به شکل تصادفی، برخی از توضیحات و ایدههای آنها را برای سیاست بررسی میکنم. «پل رومر» کار مهمی را بر نقش این ایدهها در رشد اقتصادی انجام داد. اخیرا، نگرانیهای زیادی درباره رشد صنایع با تکنولوژی بالای چین به وجود آمده است؛ آیا آنها رقیب ایالات متحده خواهند شد و خطری برای آمریکا محسوب میشود؟ در ادامه مصاحبهای از راس روبرتس با رومر در مورد موضوعی نزدیک به بحث مطرح شده میخوانید:
راس روبرتس: مقالههایی هستند که در مورد تهدید رونق ما به وسیله ۲۰۰ میلیون مهندس هندی یا ۲۰۰ میلیون طراحی نرمافزار صحبت میکنند. چه چیزی در اینجا برای ما مهم است؟
پل رومر: بله، یا حتی بدتر، اگر هر شخص دیگری صنعت بیوتکنولوژی را توسعه دهد، تهدیدی برای صنعت بیوتکنولوژی ما به حساب میآید. ما اهمیت نمیدهیم که صنعت بیوتکنولوژی ما سودمند است یا خیر، چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که آیا دارویی داریم که آلزایمر افراد را درمان کند؟ افرادی که اگر چنین دارویی را نداشته باشند، زندگیشان دچار مشکل میشود. تاکید بر اهمیت کالاهای غیررقابتی، همچون ایدهها و اکتشافات، به این معنی است که آنها منافعی از مقیاس تجارت با بازارهای بسیار بزرگتر که انتها ندارند، هستند. شما منفعت بیشتری را از داشتن مردم بیشتر برای تجارت، خواهید برد. این مانند منطق معمول برای تجارت است اما در حقیقت تفاوت دارد. اگر چین به ایدههای ما دستبرد بزند، دو فاکتور جبرانکننده را باید در نظر گرفت. سرقت از یک جهت وضعیت بدی است که در آن مخترعان و افراد خلاق را با کاهش سود، دلسرد و بیانگیزه میکند. اما از جهتی دیگر، سرقت در حالتی میتواند خوب باشد که در آن، ایدهها میتوانند بدون هزینه اضافی کپی شوند و از اینرو، انتقال ایده به چین میتواند به طور چشمگیری سطح رفاه بشر را ارتقا دهد.
در مصاحبه بالا، رومر مانند همان عارفی است که در جایی قرار دارد که خط حقوق مالکیت فکری کشیده میشود.
ارسال نظر