سنجش ساختار شخصیتی در یک نمایشگاه
البته الهامبخش دکتر رورشاخ در ابداع این آزمون هم دکتر آلمانی بنام جاستینوس کرنر بود که در سال ۱۸۵۷ کتابی از سرودههایش را چاپ کرد که هر سروده این کتاب از یک لکه جوهر تصادفی الهام گرفته شده بود. به دلیل ایده گرفتن از آزمونهای رورشاخ نام این مجموعه را «من و رورشاخ» گذاشتم. همه آثار با مرکب روی کاغذ گلاسه به وجود آمدهاند. با ایجاد لکههای مرکب و سپس با نگاه کردن به آنها به دنبال فرمهایی بودم که ضمیر ناخودآگاهم شناسایی میکند. سپس شروع به برجسته کردن، وضوح بخشیدن و خراشیدن بیشتر آن شکل و فرم کردم تا آن چیزی را که در لکهها میبینم به مخاطب هم نشان دهم. البته هر کسی به دلیل اینکه ضمیر ناخودآگاهش توسط ادراکات حسی و محیطی متفاوتی انباشته شده است تصاویر متفاوتی را میتواند در این لکهها شناسایی کند. فرضیه اصلی رورشاخ آن است که محرک محیطی به وسیله نیازها، انگیزهها و تعارضهای شخص سازمان داده میشوند. این نیاز به سازمان دادن هنگامی که آزمودنیها با محرکهای مبهم مانند لکههای جوهر روبه رو میشوند،
اغراق آمیزتر، گستردهتر و بارزتر است. بنابراین افراد باید تصورها، افکار و روابط درونی خود را بیرون بکشند تا بتوانند پاسخی را به وجود آورند. این فرآیند مستلزم آن است که افراد این ادراکات را سازمان دهند و همچنین آنها را با تجربهها و برداشتهای گذشته خود مرتبط سازند. من هم با علاقه به این خاستگاه در صدد اجرای این آزمون همراه با تلفیقش با هنر برآمدم تا به هدف درونیام که شناخت بیشتر از خود و دنیای پیرامون است نزدیکتر شوم. تصاویری که در لکهها میبینم اعم از حیوانات، موجودات تخیلی، فضاها، مکانها و حتی زمانهایی است که در ضمیر ناخودآگاهم ثبت و ضبط شدهاند. این تصاویر شاید از طریقی غیر از حواس پنجگانه دریافت شدهاند و شاید هم از طریق پرسه در وادی خیال، رویا و خواب رویت شده و حال مجالی برای بروز و ظهور یافتهاند. امیدوارم بتوانم از این طریق به بسیاری از سوالات و نگاههای پر از شک خود به جهان اطرافم پاسخی دهم تا به آرامش بیشتری دست یابم. این نمایشگاه تا ۲۴ مردادماه در گالری نگاه به نشانی خیابان مطهری، خیابان جم (فجر)، خیابان غفاری، شماره ۶۴۴ برپاست.
ارسال نظر