نیاوران

بعد از یه مدت طولانی که غذای برنجی نخورده بودم، با دوستم خواستیم یه همچین جایی بریم و بعد از گشتن تو رستوران‌های ایرانی چند تا گزینه پیدا کردیم که قبلا نرفته باشیم و بین اون‌ها هم دایموند رو انتخاب کردیم، که اسمش هم حکایتی بود معلوم نبود بالاخره دماونده؟ دیمونده؟ دایمونده؟!

لیمونده؟ و خلاصه لوگوش هم زیاد مفهوم نبود و کلا فلسفه اسم خارجی گذاشتن روی یک رستورانی که در ایرانه و از قضا پلوخورش سرو می‌کنه چیه؟

جای پارک نبود ماشین رو سپردیم به نگهبان دم در و رفتیم داخل.. یه زیر زمین مرتب، بزرگ ولی خلوت.

اول سوپ سفارش دادیم، سوپ خوشمزه و متفاوت بود.

مشغول سوپم بودم که مهماندار اومد گفت: سوپ چطور بود؟ سرآشپز گفتن نظر شما رو بپرسم. مکث کردم با خودم گفتم: سرآشپز که تو آشپزخونه است چطور منو دید؟ یعنی اینستاگرام داره و منو شناخته؟ مهماندار دید جواب نمی‌دم گفت: یه تغییراتی دادن و خواستن بدونن نظر شما چیه؟ خلاصه خوب نفهمیدم چی شد، گفتم: خوبه طعم سبزی‌اش جالبش کرده اما سوپ قارچ بهتره مرغ نداشته باشه و من که مرغ رو تو سوپ نمی‌پسندم خیلی خوشایندم نبود. نوشیدنی هم به توصیه خودشون موهیتو یا موخیتو سفارش دادیم، بد نبود. از اون نوشیدنی‌هاست که هرجا می‌ری بالاخره پشیمون نیستی از سفارشت. من برگ ممتاز و دوستم جوجه کباب با استخوان سفارش داد. من که برگ و پلو رو دوست داشتم کمی نمک و فلفل سیاه و کره، پلو رو خوشمزه کرد. اما خب پلو می‌تونست داغ تر باشه. اصلا غذای سرد در رستوران آدمو پنچر می‌کنه. نکته اینجاست ما می‌ریم رستوران که به خودمون حال داده باشیم و یه سرویسی بگیریم که از خونه بهتر باشه و وقتی این یکی از اصوله و رعایت نمیشه خب تو ذوق آدم هم می‌خوره طبیعتا.

از جوجه کباب دوستم نخوردم، اما اون هم راضی بود از جوجه کبابش.