گلخانه؛ راهبرد بهینه تامین امنیت غذایی
در دهههای اخیر، تحولات جدیدی رخ داده که مسیر کشاورزی و امنیت غذایی ایران را بهطور بنیادین تحت تاثیر قرار داده است. افزایش ناگهانی جمعیت کشور در کنار رشد نسبی رفاه عمومی، موجب افزایش چشمگیر مصرف مواد غذایی و محصولات کشاورزی شده است. در پاسخ به این روند، از دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰، سیاستهای مختلفی با هدف افزایش تولید کشاورزی در برنامههای توسعه کشور گنجانده شد. یکی از مهمترین راهبردهای مطرحشده در این دوره، توسعه کشتهای گلخانهای بود. تولید گلخانهای با امکان کشت غیرفصلی در محیطهای کنترلشده از نظر دما، رطوبت و سایر عوامل اقلیمی، بهویژه در شرایط آبوهوایی ایران، راهکاری کاملا منطقی و ضروری به شمار میرفت. بر همین اساس، در دهه ۱۳۹۰ برنامهای برای توسعه حدود ۱۲۸ هزار هکتار کشت گلخانهای تدوین شد؛ هدفی که متاسفانه به دلایل مختلف محقق نشد. از جمله دلایل اصلی عدم تحقق این برنامه میتوان به مشکلات جذب سرمایه، ضعف فضای کسبوکار، نبود ثبات در بازارهای هدف و محدودیتهای ناشی از تحریمها اشاره کرد. درحالیکه تحقق این برنامه میتوانست نهتنها بخش عمدهای از کمبودهای غذایی کشور را جبران کند، بلکه امکان برنامهریزی برای حل چالشهای جانبی این بخش را نیز فراهم آورد.
مشکلات اجتماعی و تحریمهای اقتصادی، دو عامل اساسی بودند که توان دولتها را برای تامین مالی و حمایت موثر از سرمایهگذاری در این حوزه محدود کردند. سرمایهگذاری در توسعه گلخانهها ماهیتی زیرساختی دارد و نیازمند برنامهریزی بلندمدت است. تامین انرژی حرارتی از طریق شبکه گاز، برق پایدار برای کنترل شرایط محیطی و زیرساختهای جانبی از الزامات این بخش محسوب میشوند. با این حال، عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف و نبود ثبات مدیریتی، شرایط را پیچیدهتر کرد. در نتیجه، بسیاری از جوانان و فعالان این حوزه، بهجای ایجاد واحدهای اقتصادی مقیاسپذیر و سودآور، ناچار به احداث گلخانههای کوچک (کمتر از ۵۰۰۰ مترمربع) شدند.
این واحدها بهدلیل نبود صرفه اقتصادی، در ادامه فعالیت خود با مشکل مواجه شده و بسیاری از آنها تعطیل شدند؛ موضوعی که پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی برای فعالان خرد این بخش به همراه داشت. این در حالی بود که با برنامهریزی صحیح و حمایت بهموقع، میشد از این قشر مولد بهصورت موثر پشتیبانی کرد. همزمان با این مسائل، تغییرات اقلیمی دو دهه اخیر و وقوع خشکسالیهای نوسانی اما مستمر، امکان برنامهریزی پایدار در بخش کشاورزی را با چالش جدی مواجه کرده است. با این وجود، این شرایط بار دیگر بر یک واقعیت اساسی تاکید میکند: توسعه کشتهای گلخانهای یکی از اصولیترین راهکارها برای تولید محصولات خارج از فصل و مقابله با بحران آب است. نیاز آبی گلخانهها برای تولید مقدار مشخصی محصول خشک، کمتر از ۱۰ درصد از کشت فضای باز است؛ مزیتی حیاتی در شرایط خشکسالیهای پیدرپی. بقای کشاورزی و امنیت غذایی ایران در گرو عبور هوشمندانه از این بحران است. اگرچه ایران در طول تاریخ با تغییرات جمعیتی شدید مواجه بوده، اما امروز با وجود فناوریهای نوین، مسوولیت ما در قبال نسلهای آینده سنگینتر از گذشته است.
در این مسیر، کاهش مصرف انرژی در گلخانهها یکی از کلیدیترین چالشهاست. انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، اصلیترین گزینه برای پاسخ به این نیاز محسوب میشوند. ایران بهدلیل پتانسیل بالای تابش خورشید و برخورداری از نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده، یکی از مستعدترین کشورها در این حوزه است. در رشتههای مختلف کشاورزی از جمله مهندسی مکانیک بیوسیستم، باغبانی، زراعت، اصلاح نباتات، بیوتکنولوژی و بیماریشناسی، پژوهشهای ارزشمندی در زمینه کاهش مصرف انرژی، افزایش بهرهوری و مقابله با تنشهای زیستی و غیرزیستی انجام شده است. برای نمونه، در برخی تحقیقات، بیماریهای گیاهی با استفاده از بینایی ماشین سریعتر از تشخیص انسانی شناسایی شدهاند که این امر علاوه بر کاهش مصرف سموم، از خسارات گسترده جلوگیری میکند.
در پژوهشهایی دیگر، نیازهای تغذیهای گیاهان با روشهای هوشمند پایش شده و کمبودها پیش از بروز خسارت شناسایی شدهاند. در حوزه انرژی، مفهوم «گلخانه با مصرف انرژی نزدیک به صفر» مطرح شده است. استفاده از جمعکنندههای خورشیدی و ذخیره انرژی در مخازن حرارتی، امکان تامین بخش عمدهای از انرژی گرمایی گلخانه در فصل زمستان را فراهم میکند. در برخی مطالعات نشان داده شده است که با استفاده از جمعکنندههای خورشیدی خطی و پوشش حدود ۶۰ درصد سطح گلخانه، میتوان کل انرژی گرمایی زمستان را تامین کرد. همچنین امکان تامین انرژی سرمایشی در فصول گرم با استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق مختلف کشور بررسی و ارزیابی شده است. علاوه بر این، سامانههای تولید همزمان برق و حرارت (CHP) نیز گزینهای بسیار کارآمد برای گلخانهها محسوب میشوند. این سامانهها با افزایش بازده از حدود ۳۵ درصد به نزدیک ۹۰ درصد، پاسخگوی همزمان نیاز حرارتی و الکتریکی گلخانه هستند.
در کنار این روشها، فناوریهایی مانند گلخانههای بسته و نیمهبسته، استفاده از انرژی زمینگرمایی و ذخیره انرژی در لایههای زیرین خاک نیز در دنیا و ایران مورد بررسی قرار گرفتهاند. زمین، بهعنوان یک بافر حرارتی طبیعی، میتواند انرژی گرمایی تابستان را برای زمستان و انرژی سرمایی زمستان را برای تابستان ذخیره کند. در مجموع، برای تقریبا تمام چالشهای مطرحشده در حوزه گلخانهای، راهکارهای علمی و فنی وجود دارد که بخش قابلتوجهی از آنها توسط پژوهشگران ایرانی توسعه یافتهاند. آنچه بیش از هر چیز مورد نیاز است، بازطراحی شیوههای فعلی، ایجاد ثبات اقتصادی، هدفگذاری چندساله، شناسایی بازارهای هدف داخلی و منطقهای، و مهمتر از همه، حمایت واقعی، بهموقع و پایدار از این بخش است. توسعه گلخانهها نیازمند صبر، برنامهریزی بلندمدت و پرهیز از انتظار نتایج کوتاهمدت است. امید است با فراهم شدن ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زمینه لازم برای اجرای برنامههای کلان و آیندهنگر در این حوزه حیاتی توسط مدیریت کلان کشور فراهم شود.
* عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس