اقتصاد سیاسی دو ابر قدرت!

تقسیم منافع ایران براساس مطامع استعماری روس و انگلیس در عهد قاجار

گروه تاریخ اقتصاد- آنچه از نظرتان می‌گذرد متن قرارداد ۱۹۰۷ میان انگلیس و روسیه بر سر تقسیم منافع ایران و افغانستان است: پادشاه‌ بریتانیای‌ کبیر و ایرلند و کلیه‌ ممالک‌ بریتانیا واقع‌ در ماورای دریاها و امپراطور هندوستان‌ از طرفی‌ و امپراطور کل‌ ممالک‌ روسیه‌ از طرف‌ دیگر نظر به‌ میل‌ صمیمی‌ که‌ در حل‌مسائل‌ مختلف‌ راجع‌ به‌ منافع‌ قاره‌ آسیا دارند مصمم‌ به‌ عقد قراردادهایی‌ شده‌اند که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ از هر علتی ‌که‌ موجب‌ سوءتفاهم‌ بین‌ انگلیس‌ و روس‌ راجع‌ به‌ مسائل‌ مذکوره‌ باشد جلوگیری‌ نمایند و برای‌ انجام‌ این ‌مقصود، نمایندگان‌ خود را به‌ طریق‌ ذیل‌ معین‌ می‌کنند:

از طرف‌ پادشاه‌ انگلیس‌ و ایرلند: «سرآرتور نیکلسن‌» سفیر فوق‌العاده‌ و مختار در دربار امپراطور کل‌ ممالک‌ روسیه‌.

از طرف‌ تزار: آقای‌ الکساندر ایزولسکی‌ وزیرامور خارجه‌.

نمایندگان‌ فوق‌الذکر پس‌ از رد و بدل‌ اعتبار نامه‌های‌ خود، رسیدگی‌ و تصدیق‌ صحت‌ آنها، قرارهای‌ ذیل ‌را گذاشتند:

درباره‌‌ ایران‌

از آنجایی‌ که‌ دولت‌های‌ بریتانیای‌ کبیر و روسیه‌ در برابر یکدیگر متعهد شده‌اند که‌ تمامیت‌ و استقلال‌ ایران‌ را محترم‌ شمرده‌ و صمیمانه‌ مایل‌ به‌ حفظ نظم‌ در تمام‌ قلمرو این‌ مملکت‌ و نمو صلح‌جویانه‌ آن‌ و همچنین‌ طالب‌ استقرار دائمی‌ منافع‌ تجارتی‌ و صنعتی‌ سایر ملل‌ می‌باشند و نظر به‌ اینکه‌ هر یک‌ از دو دولت‌ از لحاظ ترتیبات ‌جغرافیایی‌ و اقتصادی‌ ذی‌نفع‌ در استقرار صلح‌ و امنیت‌ در بعضی‌ از ایالات‌ متصله‌ یا همسایه‌ سرحد روسیه ‌از طرفی‌ و مجاور سرحدات‌ افغانستان‌ و بلوچستان‌ از طرف‌ دیگر می‌باشند و نظر به‌ اینکه‌ می‌خواهند ازهرگونه‌ موجبات‌ اختلال‌ و کشمکش‌ که‌ ممکن‌ است‌ در منافع‌ طرفین‌ در ایالات‌ مذکوره‌ ایران‌ بروز نماید اجتناب‌ کنند، به‌ مقررات‌ ذیل‌ موافقت‌ نمودند:

ماده‌ اول‌ ـ دولت‌ بریتانیای‌ کبیر تعهد می‌کند که‌ در ماورای خطی‌ که‌ از قصر شیرین‌ به‌ اصفهان‌ و یزد و خواف‌ ممتد شده‌ به‌ یک‌ قطعه‌ در سرحد ایران‌ که‌ در محل‌ تقاطع‌ دو خط سرحدی‌ روس‌ و افغان‌ منتهی‌ می‌شود تقاضای‌ هیچ‌گونه‌ امتیاز سیاسی‌ و تجارتی‌ از قبیل‌ امتیاز راه‌آهن، بانک، تلگراف، طرق، حمل‌ و نقل، بیمه‌ و غیره‌ برای‌ خود یا تبعه‌ دولت‌ ثالثی‌ ننماید و با درخواست‌ این‌ قبیل‌ امتیازات‌ از طرف‌ دولت‌ روسیه‌ درمنطقه‌ فوق‌الذکر مستقیم یا غیرمستقیم‌ مخالفتی‌ ابراز ننماید. بدیهی‌ است‌ که‌ امکنه‌ فوق‌الذکر جزو منطقه‌ای‌ است‌ که‌ دولت‌ بریتانیای‌ کبیر خودداری‌ از تقاضای‌ امتیازات‌ فوق‌ خواهد نمود.

ماده‌ دوم‌ ـ دولت‌ روسیه‌ به‌ نوبه‌ خود تعهد می‌کند که‌ در منطقه‌ واقع‌ در آن‌ طرف‌ خطی‌ که‌ از سرحد افغانستان‌ از قاذیک‌ (مشرق‌ بیرجند) و بیرجند و کرمان‌ ممتد شده‌ و به‌ بندرعباس‌ منتهی‌ می‌شود تقاضای ‌هیچ‌گونه‌ امتیاز سیاسی‌ و تجارتی‌ از قبیل‌ امتیاز راه‌آهن، بانک، تلگراف، راه‌ شوسه، حمل‌ و نقل، بیمه‌ و غیره ‌برای‌ خود و اتباع‌ خود یا تبعه‌ دولت‌ ثالثی‌ ننماید و با درخواست‌ این‌ قبیل‌ امتیازات‌ از طرف‌ دولت‌ انگلیس‌ در منطقه‌ فوق‌الذکر مستقیما مخالفتی‌ ابراز ننماید بدیهی‌ است‌ که‌ امکنه‌ فوق‌الذکر جزو منطقه‌ای‌ است‌ که‌ دولت‌ روسیه‌ خودداری‌ از تقاضای‌ امتیازات‌ فوق‌ خواهد نمود.

ماده‌ سوم‌ ـ دولت‌ روسیه‌ از طرف‌ خود متعهد می‌شود که‌ پیش‌ از موافقت‌ نظر با دولت‌ انگلیس‌، هیچ‌گونه‌ مخالفتی‌ با تفویض‌ هرگونه‌ امتیازات‌ به‌ یکی‌ از تبعه‌ بریتانیا در نواحی‌ ایران‌ واقع‌ در بین‌ دو خط مذکور در ماده ‌۱ و ۲ ننماید. دولت‌ انگلیس‌ نیز نظیر تعهد فوق‌ را در خصوص‌ تفویض‌ هرگونه‌ امتیازی‌ در نواحی‌ مذکوره‌ ایران ‌به‌ اتباع‌ روسیه‌ بر عهده‌ می‌گیرد. کلیه‌ امتیازاتی‌ که‌ در موقع‌ انعقاد این‌ عهدنامه‌ در مناطق‌ مذکور‌ در ماده‌ ۱ و۲ وجود دارد به‌ حال‌ خود باقی‌ خواهد ماند.

ماده‌ چهارم‌ ـ توضیح‌ آن‌که‌ کلیه‌ عواید گمرکی‌ ایران‌ به‌ استثنای‌ عواید گمرکی‌ فارس‌ و خلیج‌فارس‌ که‌ وثیقه‌ برای‌ تادیه‌ منافع‌ و استهلاک‌ قروض‌ شاه‌ ایران‌ به‌ بانک‌ استقراضی‌ روس‌ که‌ تا تاریخ‌ امضای‌ این‌ معاهده‌ به‌عمل‌ آمده‌ است‌ می‌باشد برای‌ اجرای‌ منظور فوق‌ اختصاص‌ خواهد داشت‌ همچنین‌ عواید گمرکی‌ فارس‌ و خلیج‌فارس‌ به‌ انضمام‌ عواید صید ماهی‌ آن‌ قسمت‌ بحر خزر که‌ متعلق‌ به‌ ایران‌ است‌ و عواید حاصله‌ از پست‌ و تلگراف‌ کمافی‌السابق‌ برای‌ تادیه‌ و استهلاک‌ قروض‌ شاه‌ ایران‌ در مقابل‌ بانک‌ شاهنشاهی‌ انگلیس‌ که‌ تا تاریخ ‌امضای‌ این‌ معاهده‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌ اختصاص‌ خواهد داشت‌.

ماده‌ پنجم‌ ـ در مواردی‌ که‌ مرتبا تادیه‌ منافع‌ یا قسط استهلاک‌ قروض‌ که‌ دولت‌ ایران‌ در مقابل‌ بانک‌ استقراضی‌ روس‌ و بانک‌ شاهنشاهی‌ انگلیس‌ تا تاریخ‌ امضای‌ این‌ معاهده‌ بر عهده‌ دارد صورت‌ نگیرد و هرگاه ‌برای‌ دولت‌ روسیه‌ لازم‌ شود که‌ نظارتی‌ در موضوع‌ منافع‌ عایداتی‌ که‌ وظیفه‌‌ تادیه‌ منافع‌ قرض‌ دولت‌ ایران ‌در مقابل‌ بانک‌ استقراضی‌ است‌ و در جزو منطقه‌ مذکور در ماده‌ ۲ می‌باشد برقرار نماید یا دولت‌ بریتانیای‌کبیر خواسته‌ باشد که‌ نظارتی‌ در موضوع‌ منابع‌ عایداتی‌ که‌ وثیقه‌ تادیه‌ منافع‌ قروض‌ ایران‌ در مقابل‌ بانک‌شاهنشاهی‌ است‌ و در منطقه‌ مذکوره‌ در ماده‌ ۱ معاهده‌ واقع‌ باشد بنماید، دولتین‌ انگلیس‌ و روس‌ تعهد می‌کنند که‌ قبلا به‌ طور دوستانه‌ تبادل‌ نظری‌ به‌ عمل‌ آورده‌ و متفقا وسایلی‌ را که‌ برای‌ انجام‌ نظارت‌ مذکوره ‌لازم‌ است‌ اتخاذ نمایند و از هرگونه‌ مداخله‌ای‌ که‌ موافق‌ با اصول‌ مندرجه‌ در این‌ معاهده‌ نباشد اجتناب‌ ورزند...

پیوست‌ شماره دو‌

بخش‌ مربوط به‌ افغانستان‌

ماده‌ اول ـ دولت‌ پادشاهی‌ بریتانیا اعلام‌ می‌دارد که‌ قصد تغییر وضع‌ سیاسی‌ افغانستان‌ را ندارد.

دولت‌ پادشاهی‌ بریتانیا متعهد می‌شود علاوه‌ بر آنکه‌ نفوذ خود را در افغانستان‌ فقط در جهت‌ صلح‌جویانه‌ به‌ کار برد، شخصا نیز در افغانستان‌ از دست‌ زدن‌ به‌ اقدامات‌ تهدیدآمیز نسبت‌ به‌ روسیه‌ خودداری نموده‌ و افغانستان‌ را نیز به‌ این‌ امر تشویق‌ نکند.

دولت‌ امپراتوری‌ روسیه‌ نیز از جانب‌ خود اعلام‌ می‌دارد که‌ افغانستان‌ را به‌ عنوان‌ منطقه‌ خارج‌ از قلمرونفوذ خود شناخته‌ و متعهد می‌شود که‌ روابط سیاسی‌ خود را از طریق‌ دولت‌ پادشاهی‌ بریتانیا با افغانستان‌برقرار کند.

او همچنین‌ متعهد می‌گردد که‌ هیچ‌گونه‌ نمایندگان‌ و مامورانی‌ به‌ افغانستان‌ اعزام‌ ننماید.

ماده‌ دوم ـ دولت‌ پادشاهی‌ بریتانیا که‌ با امضای معاهده‌ کابل‌ مورخ‌ ۲۱ مارس‌ ۱۹۰۵ [اول‌ فروردین‌ ۱۲۸۴خورشیدی‌] با امیر عبدالرحمن‌ فقید به‌ توافق‌ رسیده‌ بود اعلام‌ می‌دارد که‌ کلیه‌ موافقت‌نامه‌ها و تعهدات‌مربوط به‌ این‌ معاهده‌ را محترم‌ شمرده‌ و هیچ‌گونه‌ قصد مداخله‌ در امور داخلی‌ افغانستان‌ را ندارد.

دولت‌ بریتانیا تعهد می‌کند که‌ برخلاف‌ قرارداد مذکور قسمتی‌ از خاک‌ افغانستان‌ را ضمیمه‌ یا اشغال‌ نکند و همچنین‌ دخالت‌ در اداره‌ امور داخلی‌ این‌ کشور ننماید به‌ شرط اجرای‌ تعهداتی‌ که‌ امیر افغان‌ در برابر دولت‌ پادشاهی‌ بریتانیا در قرارداد مذکور فوق‌ انجام‌ آنها را به‌ عهده‌ گرفته‌ است‌.

ماده‌ سوم ـ ‌مقامات‌ روس‌ و افغان‌ که‌ در مرز ایالات‌ مرزی‌ به‌ خصوص‌ به‌ این‌ منظور تعیین‌ شده‌اند می‌توانند روابط مستقیم‌ متقابل‌ برای‌ تنظیم‌ مسائل‌ محلی‌ از نظر غیرسیاسی‌ برقرار کنند.

ماده‌ چهارم‌ ـ دولتین‌ بریتانیا و روسیه‌ اعلام‌ می‌کنند که‌ نسبت‌ به‌ افغانستان‌ اصل‌ تساوی‌ ملاحظات‌ مربوط به‌ امور تجاری‌ را رعایت‌ نمایند و موافقت‌ دارند که‌ کلیه‌ تسهیلات‌ مربوط به‌ امور تجارت‌ و تجار انگلیسی و انگلیسی‌ ـ هندی‌، طبق‌ همان‌ ملاحظاتی‌ که‌ در مورد تجار روسی‌ به‌ عمل‌ خواهد آمد اعمال‌ شود و چنانچه‌ گسترش‌تجارت‌ لزوم‌ مامورین‌ تجاری‌ را ایجاب‌ کند دو دولت‌ درباره‌‌ اقدامات‌ لازم‌ با توجه‌ به‌ حقوق‌ خود مختاری‌ امیر افغانستان‌ توافق‌ خواهند کرد‌.

ماده‌ پنجم‌ ـ این‌ موافقت‌نامه‌ فقط از تاریخی‌ قابل‌ اجرا خواهد بود که‌ دولت‌ بریتانیا موافقت‌ امیر افغانستان‌ را در مورد مقرره‌‌ فوق‌ رسما به‌ دولت‌ روس‌ اعلام‌ کند.

وزیر مختار انگلیس: مصالح ایران رعایت شود

روز چهارم سپتامبر ۱۹۰۷ (۱۳شهریور۱۲۸۶) یعنی چهار روز پس از بسته شدن قرارداد ۱۹۰۷، وزیر مختار انگلیس در تهران، در یک یادداشت رسمی به وزارت امور خارجه، اعلام کرد‌:

به اینجانب اطلاع رسیده که در ایران شایعه شده فی‌مابین انگلیس و روس قراردادی منعقد شده که نتیجه آن دخالت دولتین در ایران و تقسیم این مملکت فی‌مابین آنها خواهد بود. خاطر جناب اشرف ارفع مسبوق است که مذاکرات فی‌مابین دولتین روس و انگلیس به کلی طور دیگر است چراکه جناب مشیرالملک [حسین پیرنیا مشیرالدوله] که در این واخر به پطرزبورغ و لندن رفته مذاکراتی که با وزیر خارجه روس و انگلیس کرده و نامبرده از طرف دولتین خود مقصود دولتین را در ایران صریحا، باید راپورت داده باشند. جناب سر ادواردگری وزیر امور خارجه انگلیس مفاد مذاکراتی که با جناب مشیرالملک داشته‌اند و همچنین مفاد مذاکرات مسیو ایزولسکی در دو نکته اصلیه با هم کاملا متفقند:

یکی اینکه هیچ یک از دولتین در امور ایران مداخله نخواهند کرد مگر اینکه صدمه به مال و جان رعایای آنها وارد آید.

دیگر اینکه مذاکرات در باب قرارداد فی‌مابین روس و انگلیس نبایستی برخلاف تمامیت و استقلال ایران بوده باشد. جناب سر ادوارد گری نیز اظهار داشته بودند که تا به حال فیمابین روس و انگلیس ضدیت بود و هر یک می‌خواستند که توفیق دیگری را در ایران مانع شوند و هرگاه این ضدیت در این حال نامعلوم ایران امتداد پیدا می‌کرد برای طرفین یا برای یک طرف وسوسه پیدا می‌شد که در امور داخله ایران مداخله کند و نگذارد دیگری از این وضع حالیه فایده‌ای ببرد یا به ضرر دیگری برای خود تحصیل فایده بنماید مقصود از مذاکرات حالیه فی‌مابین روس و انگلیس این است که چنین اشکالی فی‌مابین بروز نکند و این مذاکرات به‌ هیچ‌وجه بر ضدایران نبوده. در حقیقت چنانکه مسیو ایزولسکی برای مشیرالملک توضیح کرده و گفته‌اند «هیچ یک از دو دولت مطالبه از ایران ننموده و به این جهت دولت ایران می‌توانسته تمام هم خود را برای انجام مسائل داخله صرف نماید» هر دو وزیر کاملا در خصوص مداخله نکردن موافق بوده و جای شبهه باقی نگذارده‌اند، کلمات مسیو ایزولسکی که نیز حاوی قصد انگلیس است از قرار ذیل است:

قانون‌نامه دولت روس این خواهد بود که مادامی که به مصالح آنها خللی وارد نیامده از هرگونه مداخله در امور داخله ممالک دیگر احتراز جویند و به کلی انحراف از این قانون در این مساله حالیه غیرممکن است.در باب شایعه تقسیم ایران فی‌مابین روس و انگلیس که می‌گویند دولتین مزبور می‌خواهند حوزه اقتدار برای خود تعیین کنند جنابان سر ادوارد گری و مسیو ایزولسکی این فقره را صریحا توضیح داده‌اند که به‌هیچ وجه این شهرت‌ها ماخذی ندارد و چیزی که دولتین می‌خواهند این است که قراردادی برای منع اشکالات و اختلافات آتیه بسته شود که به موجب آن قرارداد هیچ یک از دولتین در آن نقاط ایران که متصل به سرحد دیگری است نفوذ خود را بیش‌تر ننمایند. این قرارداد به مصالح خود ایران یا ملت خارجه دیگری خللی وارد نمی‌آورد و فقط دولتین روس و انگلیس را متعهد می‌سازد که در ایران درصدد اقدامی که مضر به حال یکدیگر باشد برنیایند و در آتیه از مطالباتی که در گذشته تا آن درجه مخل به پیشرفت خیالات سیاسی ایران بوده است ایران را مستخلص سازد و اظهارات جناب مسیو ایزولسکی این است (قرارداد بین دو دولت اروپایی که نهایت مصالح را در ایران دارند و آن قرارداد مبتنی است بر ضمانت استقلال و تمامیت ارضی ایران، اسباب ترقی مصالح ایران خواهد بود و ایران به همراهی و کمک دو دولت مقتدر همجوار خود می‌تواند بعد از این تمام قوای خود را صرف ترقی داخله خود بنماید) از مطالب فوق ملاحظه خواهند فرمود شایعه‌هایی که در این اواخر در خصوص خیالات سیاسی انگلیس و روس در ایران مطرح شده تا چه اندازه بی‌ماخذ است به هیچ وجه نیت حمله به استقلال ایران نداشته قصد دولتین از بستن این قرارداد این است که استقلال ایران را ابدالدهر تامین نمایند نه فقط می‌خواهند عذری به جهت مداخله کردن در دست نداشته باشند، بلکه قصدشان در این مذاکرات دوستانه این بود که یکدیگر را نگذارند در ایران به عذر حفظ مصالح خود دخالت کنند و دولتین مزبور امیدوارند که در آتیه دولت ایران ابدالدهر از طرز مداخله خارجه مستخلص و در اجرای امور مملکتی خود به وضع خودشان کاملا آزاد بوده باشند که فواید آن عاید خودشان و تمام دنیا گردد.

منبع: رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان، دکتر پیرکارلوترنزیو، برگردان: عباس آذرین / چکیده تاریخ تجزیه ایران