تمرکز بر بهرهوری بهجای یارانهها
مریم تاجیک- بهمن وکیلی، فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران با سابقه خدمت ۲۰ساله در سمتهای مدیریتی در سازمان برنامه، یکی از اعضای شورای تخصصی کارگروه بهرهوری تحولات اقتصادی است. این شورا که یکی از هفت شورای تخصصی کارگروههای تحول اقتصادی است همانند دیگر شوراها کارگروه تحول اقتصادی بمنظور بررسی و مطالعه بیشتر طرح تحول اقتصادی با حضور تعدادی از متخصصین و صاحب نظران تشکیل شد. به گفته بهمن وکیلی از مهمترین ویژگیهای این کارگروهها دور بودن اعضای آن از جریانات سیاسی و وجود فضایی صرفا اقتصادی وتخصصی است. او بهرهوری را استفاده بهینه و مطلوب از منابع کمیاب میداند.
وی از مبحث بهرهوری به عنوان یکی از مباحث بسیار مهم درامر تحول اقتصادی یاد میکند تا آنجا که اصلاحات در این محور (بهرهوری) را از چنان اهمیتی برخوردار میداند که میتواند شش محور دیگر را تحتالشعاع قرار دهد. اوهمچنین معتقد است با آنکه ما از لحاظ منابع طبیعی بسیار ثروتمندیم اما، بدلیل عدم تخصیص بهینه منابع و نبودن شاخصهایی برای اندازه گیری بهرهوری درکشور از این حیث بسیار متضرر بودهایم و رنج میبریم. بنابراین، شورای بهرهوری براساس مواردی که از اهمیت ویژهای برخورداراست وجزو معضلات جدی در مبحث بهرهوری بشمار میآید طی جلساتی هماهنگ پیشنهاداتی کارشناسانه از سوی اعضا دراین خصوص ارایه کرد. مشروح این گفتگو را دربحث بهرهوری با بهمن وکیلی عضو شورا، کارگروه بهرهوری تحول اقتصادی در ذیل میخوانید.
آقای وکیلی بنظر شما اهمیت و ضرورت اجرای طرح تحول اقتصادی چیست؟
میدانیم که طرح تحول اقتصادی ابعاد و جنبههای مختلفی را درهفت محور مالیاتی، ارزشگذاری پول ملی، یارانهها، بانکداری، گمرک، توزیع کالا و خدمات و بهرهوری دربرمیگیرد. حال اهمیت این طرح دراین ابعاد آنقدر زیاد است که من به شخصه با اقتصاددان و صاحبنظری برخورد نکردهام که با این طرح مخالف باشد. آنچه که همه شاهد آن هستیم وباعث عدم اجرایی شدن این طرح تاکنون شده است اختلاف عقیده برسر نحوه وزمان اجرای آن است. تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که اگر ما هم بخواهیم اقتصاد کشور مان در مسیر درست قرارگیرد باید تمام پارامترها و شاخصها و تئوریهای علم اقتصاد را رعایت کنیم. یکی از این شاخصها تخصیص بین منابع است.
در این میان بهرهوری از چه جایگاهی برخوردار است؟
آنچه که کشور ما اکنون از آن خیلی رنج میبرد، عدم بهرهوری مناسب است. چنانچه بخواهیم دراین امر هم حرفی برای گفتن داشته باشیم و کاری در جهت بهبود وضعیت بهرهوری انجام دهیم، باید طرح تحول اقتصادی را اجرا کنیم و پارامترهای اصلی اش را بهبود ببخشیم. آنگاه اقتصاد ما دریک کانال صحیح قرار میگیرد و بهرهوری افزایش پیدا میکند، وقتی بهرهوری افزایش پیدا کند، قطعا از منابعی که داریم بهینهتر استفاده میکنیم. تجربه بسیاری ازکشورهای توسعه یافته نشان میدهد که سهم افزایش بهرهوری عوامل تولید در رشد تولید ناخالص این کشورها قابل توجه بوده و حتی به ۵۰درصد نیز میرسد.
همانطوری که گفته شد، چند موضوع اصلی اقتصاد را که در حال حاضر از مشکلات ومعضلات اساسی کشور نیز محسوب میشوند را در بر میگیرد. یکی از آنها مالیات است. سیستم مالیاتی ما یکی از سیستمهای مشکلدار کشورمان است که دارای بهرهوری بسیارپایینی است، چرا که آنهایی که باید و میتوانند مالیات بپردازند و از دهکهای درآمدی بالایی برخوردارند متاسفانه از زیر بار این مهم شانه خالی کردهاند و عده دیگر که قشر حقوق بگیرهستند همیشه جور آنان را نیزبه دوش کشیدهاند. واقعیت این است که فرهنگ این کار یعنی مالیات دادن درکشورما جا نیفتاده است و بعضی فکر میکنند که مالیات دادن پول زور دادن به دولت است.
نکته دیگر بحث یارانهها است که به دو صورت مخفی و آشکار به کالاهای اساسی و حاملهای انرژی از طریق بودجه عمومی تعلق میگیرد که دراین جا نکته قابل ذکر این است که برخی یارانهها مثل یارانه آب وبرق جزو یارانههای مخفی بوده ودربودجه نمیآید. در نتیجه یارانههای مخفی و آشکار داده شده به کالاهای اساسی باعث شده است افراد نگرش درستی نسبت به استفاده صحیح از منابع و انرژی را نداشته باشند. بطور مثال فردی میخواهد یخچال بخرد. همه تلاش خود را درجهت مناسب بودن قیمت و طرح و شکل آن میکند، اما به میزان مصرف انرژی آن دقت لازم را ندارد. این به دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب است و عدم اهمیت این موضوع، چرا که به قبض برق یارانه تعلق گرفته و فرد میگوید همیشه ۱۰هزار تومان میشده حالا بشود ۱۵هزارتومان مشکلی نیست!
اما اگر نرخ واقعی آن به مصرف کننده داده شود قطعا او به میزان مصرف انرژی وسایل دقت خواهد کرد. یا به جای استفاده از لامپهای پرمصرف از لامپهای کم مصرف استفاده خواهد کرد. در مصرف سوختی مثل بنزین هم همینطور است چنانچه بنزین به قیمت فوب خلیج فارس برسد علاوه برآنکه قاچاق حذف میشود افراد درخرید اتومبیل صرفا به زیبایی وسرعت آن دقت نمیکنند بلکه میزان مصرف سوخت آن هم برایشان مهم میشود.
ما به میزان مصرف انرژی درابعاد مختلف توجه نمیکنیم، چرا که فرهنگ استفاده صحیح از آن را ترویج نکردهایم و برای آن پول مناسب پرداخت نمیکنیم. همین یعنی عدم بهرهوری مناسب از منابع. به نظر من اگر برای مصرف هرنوع انرژی و حامل، پول مناسب پرداخت کنیم مثل دیگر کشورها قطعا قدر آن را خواهیم دانست.
ازسوی دیگر نبودن شاخصهایی برای اندازهگیری بهرهوری درکشور نیز مزید برعلت است.
آیا اصلاح قیمتها باعث تغییرات محسوسی در جامعه و معیشت مردم خواهد شد؟
این امر کاملا طبیعی است. ما اگر با معنی و مفاهیمیکه بکار میبریم آشنا باشیم کمتر دچار اشتباه خواهیم شد. مثلا، قیمت با تورم دو مقوله جداگانهاند. بعضی فکر میکننند افزایش قیمت باعث تورم میشود درصورتی که اینچنین نیست. تورم یعنی افزایش سطح عمومی قیمتها به صورت مستمر. چگونگی محاسبه تورم نیز به این شکل است که دریک سبد کالایی مرکب از ۳۰۰تا۴۰۰ قلم از کالاها را میانگین قیمتشان را طی یک سال محاسبه میکنند بعد میگویند تورم اینقدر رشد داشته است. بعضی از اشتباهات ما درمحاسبات است که میگوییم مثلا تورم ۲۰درصد است. یا شنیده میشود که قیمت مسکن را جداگانه دارای ۱۰۰درصد افزایش محاسبه میکنند. پس باید بدانیم میزان تورم را با یک یا دو کالا محاسبه نمیکنند. بلکه هرکالا درسبد کالایی دارای یک سهم است.
به عقیده من قاعدتا یک فشار تورمیرا خواهیم داشت، ولی نه آنقدر که بعضی از دوستان روی آن پافشاری میکنند.
اکنون بیشتر کانون توجه روی مبحث یارانهها است و به شش بخش دیگر به اندازه آن توجه نمیشود. چرا که گفته شده چنانچه یارانهها برداشته شود شوک ایجاد میشود.
پس به نظر شما کدام بخش از الویت برخوردار است ومیتواند زیر بناییتر باشد و در صورت اصلاح، دیگر بخشها را نیز تحت الاشعاع قرار دهد؟
به نظر من بحث بهرهوری. البته مجلس و بیشتر دوستان که این طرح را دنبال میکنند بحث هدفمند کردن یارانهها را دارای اولویت میدانند. درحالیکه من میگویم بهرهوری.
چرا؟
زیرا اگر بتوانیم روی بهرهوری کار کنیم و آنرا افزایش دهیم، بسیاری از مشکلات حل میشود. یکی از معضلات ما در کشور پایین بودن نرخ بهرهوری است.ما چنانچه بهرهوری درکار، بهرهوری درسرمایه و بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهیم، به جای این که قیمت یک کالا X ریال باشد، مثلا X-nریال است. بنابراین ما میتوانیم با همین منابع موجود تولید بیشتری داشته باشیم. تولید بیشتر تقاضای بیشتری را جواب میدهد وقتی تقاضای بیشتری را پاسخ دهیم، قیمتها درسطح مناسب تری قرار میگیرد. بنابراین ازآن جایی که اینها ظروف مرتبطه محسوب میشوند یکدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند. اما خوب اکنون میبینیم که بیشتر روی یارانهها زوم شده است. دربحث یارانهها نیز آنچه عنوان میشود این است که قرار نیست ما پولی خلق کنیم.قرار است تا حالا اگر یارانههای آشکار و مخفی به انرژیهایی چون بنزین، برق، نفت و آب میداده اند مثلا، برق شصت تا هفتاد تومان درمیآمده ۶تومان،بنزین ۴۰۰صد تومانی را ۱۰۰تومان میدادهاند، اکنون میخواهند بخشی از یارانهها را به صورت مستقیم و بخش دیگرش را به صورت غیر مستقیم به مردم بدهند. درحقیقت دراین بخش در بحث دادن یارانهها جابهجایی صورت گرفته است یعنی تا به حال در اختیار دولت بوده است و متولی آن دولت بوده اما اکنون به صورت مستقیم به افراد، مخصوصا نیازمندان و دهکهای کم درآمد تعلق میگیرد. از ویژگیهای این جابه جایی این است که جابه جایی منابع صورت میگیرد و پول جدیدی خلق نمیشود. بنابراین، در این جابه جایی منابع چون پول پایهای و نقدینگی افزایش پیدا نمیکند قاعدتا نباید تورمی که آنطور مطرح میشود بوجود آورد.
به نظر من ممکن است تورم به دو لحاظ ایجاد شود: ۱- بعد روانی آن است. ۲- یارانهها هدفمند میشود و به قشر آسیبپذیر تعلق بیشتری میگیرد. این قشر میل متوسط مصرف شان بالاست یعنی پول یارانه بیشتر به مصرف مشکلاتشان میرسد. بنابراین تقاضا در بازار بالا رفته و تولید نمیتواند در کوتاه مدت این میزان از تقاضا را پوشش دهد که درنتیجه ایجاد تورم میکند.
آیا یارانهها یکباره درتمام حامل ها برداشته میشود؟
خیر، قرار است یارانهها به تدریج و به صورت پلکانی برداشته شود.
برای حذف یارانه هر حامل به صورت پلکانی حداقل و حداکثر چه زمانی درنظر گرفته شده است؟
در لایحهای که قراراست به مجلس ارائه شود زمان سه سال پیشنهاد شده است.
آقای وکیلی، رییسجمهور طی مصاحبه تلویزیونی که داشتند گفتند «کاهش قیمت نفت ممکن است مشکلاتی را به وجود بیاورد، اما ما میتوانیم با مدیریت صحیح آنرا مرتفع کنیم.» درباره چگونگی این مدیریت دربخش بهرهوری توضیح میدهید.
صحبت رییسجمهور کاملا صحیح و منطقی است.هرچند دراقتصاد ما به واسطه اینکه بهرهوری بسیار پایین است اما با یک مدیریت و یک فرهنگ سازی صحیح میتوانیم بهره وری را بالا ببریم.ما میتوانیم درسیستمهای مدیریتی با استفاده بهینه ودرست از نیروی انسانی، منابع و امکانات، آموزش مدیران وکارکنان باعث افزایش بهرهوری ودرنتیجه افزایش تولیدشویم.
ما باید نگرش مان را درمورد بهرهوری دربحثهای مثلا آموزش وپرورش یا خصوصی سازی تصحیح کنیم. اگر بخواهیم استفاده بهینه از منابع مان داشته باشیم باید از زیر چتر دولتی بودن خارج شویم، چرا که دولت باید سیاست گذاری کند نه کار اجرایی. استفاده صحیح از ظرفیتها میتواند بهرهوری را افزایش داده و تولید را بالا ببرد. درحقیقت جدا شدن از وضعیت اقتصاد تک محصولی نیازمند اصلاح بخش بهرهوری است. ما کشور ثروتمندی هستیم و میتوانیم از این منابع و ظرفیتها با مدیریت صحیح بهرهوری را افزایش داده و از تک محصولی بودن خارج شویم که اجرای طرح تحول اقتصادی میتواند رسیدن به این مهم را تحقق بخشد.
به تعویق افتادن اجرای طرح تحول اقتصادی چه پیامدهایی خواهد داشت؟
هرچه اجرای این طرح به تعویق بیفتد فرصتهای استفاده بهینه از منابع را از دست میدهیم. باعث رواج بیشتر رانت خواری درکشور میشود. آنها که در دهکهای درآمدی بالا قرار دارند نسبت به افرادی که دردهکهای پایین قراردارند ازیارانههای اختصاص یافته بیشتر استفاده میکنند.
چه قدر درتدوین این طرح از تجربیات کشورهای دیگر استفاده شده است؟
علم اقتصاد علمیاست که درجهان مستمرا با هم مرتبط هستند. ودراین لایحه ۲۵هزارساعت نفرکار کارشناسی انجام گرفته است. و قطعا به تجربیات کشورهای دیگر دراین خصوص توجه شده است.
در تدوین این طرح چه مدلهایی به کار گرفته شده است؟
همانطوری که گفته شد درتدوین این طرح هزاران ساعت کار کارشناسی صورت گرفته است و از مدلهای مختلفی نیزاستفاده شده است. به طور مثال در طرح هدفمند کردن یارانهها از مدلهای پیشرفتهای مانند جدول داده-ستانده ،برنامهریزی مالی و مدل محاسبات تعادل عمومی استفاده شده است.
شما به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی کارگروه بهرهوری تحولات اقتصادی از مجلس و نمایندگان در رابطه با چگونگی نگاه آنان به لایحه طرح تحول چه انتظاری دارید؟
انتظار من این است که این عزیزان با دور ماندن از مباحث سیاسی و واقعبینی که قطعا دارند، به بررسی و کارشناسی ودقت نظر خاص و مشورت با اقتصاد دانان این طرح را مورد مطالعه قرار دهند. و سعی دربرطرف کردن کاستیهای آن باشند نه کنار گذاشتن آن. اجرای این طرح ارزش تحمل هر سختی را دارد.
طرح تحول اقتصادی یک جراحی مهم است که باید برپیکره اقتصاد کشور انجام گیرد. درحقیقت اصلاح اقتصاد کشور با اجرای این طرح محقق میشود.و هرچه به تاخیر بیفتد انحراف اقتصاد بیشتر خواهد شد. و در نتیجه اجرای طرح سختتر خواهد شد.
ارسال نظر