سیمان در بورس پیشرو میشود؟
سیمانیها، پیشرو میشوند؟
گروه بورس- علیرضا کدیور: آیا برای سهام سیمانیها اتفاقی روی داده است؟ گزارش روز ما به این موضوع اختصاص دارد.
یکی از اتفاقاتی که طی یک ماه گذشته ذهن اکثر فعالان بازار سرمایه را به خود مشغول کرده، تشکیل صف خرید برای سهام شرکتهای سیمانی است.
در حقیقت افزایش تقاضا برای سهام این گروه که درحالحاضر 5/9درصد ارزش بورس تهران رابه خود اختصاص داده است، در شرایطی رخ میدهد که سهام اغلب شرکتهای حاضر در این گروه طی سه سال گذشته با افت ارزش چشمگیر مواجه بودهاند.
سه سال تعدیل قیمت به عایدی
مقایسه وضعیت گروه سیمانی در دیماه 83 با شرایط حال حاضر این گروه نشان میدهد با وجود پذیرش سه شرکت جدید سیمان داراب، دشتستان و نیریز در بورس، ارزش سهام شرکتهای سیمانی، با کاهش 53درصدی روبهرو بوده است. همچنین میانگین P/E موزون این گروه از 6/14به 8/7 واحد تنزل یافته که این موضوع نشانگر این است که میانگین سود هر سهم شرکتهای سیمانی طی سه سال گذشته تقریبا بدون تغییر بوده و افت ارزش شرکتهای این گروه تنها ناشی از افت P/E بوده است.
دولت سیمان را استراتژیک کرد
اما دلیل اصلی عدم رشد سودآوری شرکتهای سیمانی (بهرغم بهرهبرداری از طرحهای توسعه) تثبیت قیمت سیمان از سوی دولت بوده است. در واقع ثبات یا افزایش ناچیز قیمت سیمان، طی سه سال گذشته و ممانعت از صادرات این محصول توسط دولت باعث شده است که شرکتهای سیمانی با توجه به افزایش بهای تمام شده کالای تولیدی (عمدتا دستمزد و سربار) با ثبات یا کاهش سودآوری مواجه شوند. منطقیترین دلیل تثبیت قیمت سیمان فارغ از شعارهای اجتماعی دولت، به خود دولت باز میگردد. در حقیقت رشد فزاینده بودجه عمرانی طی دو سال گذشته، دولت را به عنوان بزرگترین مصرفکننده این کالای استراتژیک تبدیل کرده است و رشد قیمت سیمان به قیمت افزایش هزینههای عمرانی دولت تمام میشود و در شرایطی که دولت با کسری بودجه دست و پنجه نرم میکند، افزایش هزینهها منطقی به نظر نمیرسد.
تقلاهای بازار
هرچند بنابر تئوریهای اقتصادی، قیمتگذاری یک کالا خارج از نظام عرضه و تقاضا میتواند بازار آن محصول را با عدم تعادل روبهرو کند (این موضوع در مورد سیمان به وضوح مشاهده میشود)؛ اما به نظر میرسد دولت در حال حاضر این عدم ثبات را به افزایش هزینههای عمرانی و رشد کسری بودجه ترجیح داده است. حال در شرایطی که از یکسو دولت با افزایش قیمت این کالا مخالف است و از سوی دیگر شرکتهای تولیدکننده را به بهرهبرداری از طرحهای توسعه به منظور کاهش شکاف بین عرضه و تقاضا ترغیب میکند تا بدون افزایش قیمت، بازار محصول را به تعادل برساند (هرچند به دلیل قیمتگذاری نامناسب، افزایش عرضه نمیتواند قیمت را تعادلی کند) بورس تهران با شایعاتی در مورد افزایش قیمت سیمان در سال آینده روبهرو است. این اتفاق که طی چند سال گذشته به صورت متناوب با انتشار شایعاتی در زمینه ورود سیمان به بورس کالا یا خروج سیمان از سبد حمایتی رخ داده است، این بار به نوعی دیگر در جهت ترغیب فعالان بورس به خرید سهام این شرکتها است. با بررسی معاملات سهام، طی یکماه گذشته مشخص میشود که سهام 27 شرکت سیمانی شاهد معامله 5میلیارد تومان از سهام خود (بدون احتساب جابهجایی
سهام شرکتهای سیمانی توسط بانک مسکن) بودهاند که این رقم در مقایسه با ارزش معاملات ناچیز روزانه سهام در بورس، بسیار نازل است.
همچنین بررسی وضعیت شرکتهای سیمانی حاضر در بورس به لحاظ صفهای خرید نشان میدهد که عمده صفهای خرید برای شرکتهای دارای نسبت P/E پایین تشکیل شده است که این موضوع میتواند در شرایط افت سایر بخشهای بورس تاحدودی منطقی به نظر برسد، هرچند این روند نمیتواند تداوم چندانی داشته باشد.
چشمانداز شرکتها
از سوی دیگر، شرکتهای دارای نسبت P/E بالاتر تنها در صورتی شاهد حضور خریداران و تشکیل صفهای خرید هستند که بهرهبرداری از طرحهای توسعه آنها در سال آینده میتواند سودآوری آنها را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در کنار موارد فوق توجه به این نکته ضروری است که طرف عرضه در اغلب شرکتهای سیمانی به دلیل درصد پایین سهام شناور آزاد و بی رغبتی سهامداران حقوقی به عرضه سهام به دلیل بالاتر بودن بهای تمام شده نسبت به ارزش بازار، بسیار ضعیف است و به همین دلیل انتشار شایعاتی از این دست توانسته است به صورت مقطعی، طرف تقاضا را به خرید سهام شرکتهای این گروه ترغیب کند.
در شرایط فعلی به نظر میرسد دولت و وزارت صنایع میتوانند با بیان سیاستهای دولت در قبال این صنعت به صورت شفاف، سهامداران را در تصمیمگیری نسبت به حضور یا خروج از این صنعت یاری رسانند.
ارسال نظر