کامبک هیجانی بورس علی محمدی/ دنیای اقتصاد

به‌نظر می‌رسد بازار برای ادامه روند صعودی به سیاستگذاری‌های داخلی وابستگی بیشتری دارد. اینکه دولت بتواند، رویکردهایی را منطبق بر تغییر و تحول‌‌‌‌‌‌های جهانی اتخاذ کند‌ تا منافع اقتصادی کشور تامین شود، اهمیت بیشتری نسبت به چهره جدید ریاست‌جمهوری آمریکا دارد. اختلاف بالای دلار نیما و آزاد، نرخ بهره که برخلاف وعده وزیر اقتصاد بالاست و سطح تنش‌هایی که هنوز کاهش نیافته‌است، مقصران اصلی وضعیت فعلی بورس هستند. اکنون که با انتخاب ترامپ، یکی از ابهامات پیش‌روی بازار برداشته شده‌است، باید منتظر تحقق وعده‌‌‌‌‌‌ها و سیاست‌هایی بود که به نفع بازار سرمایه باشد، در غیر ‌این‌صورت، بورس مسیری سخت را برای بازگشت به رونق پیش‌رو‌ خواهدداشت.

رویکرد بورس در مقابل ترامپ

بورس تهران، در اولین واکنش نسبت به حضور ترامپ در کاخ‌سفید در نیمه دوم معاملات  روندی مثبت را دنبال کرد، به‌طوری‌که شاخص‌کل بخشی از روند نزولی را در نیمه‌دوم معاملات جبران کرد. به‌نظر می‌رسد روند افزایشی شکل‌گرفته تا حدودی هیجانی و در واکنش به رشد احتمالی قیمت ارز باشد. این درحالی است که هنوز تکلیف وعده‌‌‌‌‌‌ها و سیاستگذاری‌های داخلی مشخص نشده و سایه کسری‌بودجه و انتشار اوراق بر بازار سهام سنگینی می‌کند. سیاست‌های چهره جدید تندروی کاخ‌سفید در قبال‌ایران چندان واضح و شفاف نیست و به‌نظر می‌رسد سیاست‌های ایران نیز باید منطبق با ریسک‌‌‌‌‌‌ حضور چنین فردی در سمت ریاست‌جمهوری آمریکا باشد. بازار سهام هنوز درگیر تحقق شعارهای دولت چهاردهم است و این موضوع وزن بیشتری نسبت به انتخابات آمریکا دارد.

 با عبور قیمت دلار، از ۷۰هزار‌تومان اختلاف دلار نیما و آزاد از ۴۱درصد عبور کرده‌است. افزایش این شکاف به یکی از موانع اصلی رشد بورس بدل شده‌است. همان‌طور که در سال‌۹۷ نیز چندنرخی‌‌‌‌‌‌شدن ارز و اختلاف بالای آن با قیمت دلار در بازار آزاد، جو بازار سهام را به‌هم ریخت. وعده دولت مبنی‌بر عرضه خودرو در بورس‌کالا با اظهارات اخیر وزیر صمت تقریبا غیرعملی شده و تمایل کابینه دولت، برای حضور خودرو در تالارنقره‌‌‌‌‌‌ای کمرنگ شده‌است. این درحالی است که این وعده مهم می‌توانست رونق نسبی را به بازار برگرداند و فضای تعادل را بر بازار سرمایه حاکم کند.

علاوه‌بر این، به‌نظر می‌رسد با وضعیت تراز عملیاتی بودجه، احتمال آنکه نرخ بهره به‌طور پایداری کاهشی شود، بسیار کم است، به‌خصوص آنکه فضای مبهم سیاسی با دولت جدید ترامپ و بازیگران منطقه، می‌تواند شرایط پرنوسانی را برای بازارها رقم بزند. اگر رشد قیمت دلار، نماینده انتظارات تورمی در اقتصاد باشد، احتمالا دولت برای کنترل این وضعیت نیاز خواهدداشت تا از ابزار نرخ بهره استفاده حداکثری کند.  تنش‌های نظامی منطقه به‌عنوان یکی از موانع بازار سرمایه، نقش مهمی را ایفا می‌کند، چراکه به‌‌‌‌‌‌رغم ادعای ترامپ مبنی‌بر پایان‌‌‌‌‌‌دادن به درگیری‌ها، به‌نظر می‌رسد تندروی جمهوری‌خواهان ریسک‌هایی را برای بازارهای مالی به‌همراه داشته‌باشد.

مجموع این عوامل سبب شده‌است تا خطر ترامپ برای بازار سهام به‌مراتب کمتر از خطر ریسک‌های سیاستگذاری در داخل کشور باشد. دولت جدید ایران باید با سیاستی فعال، در حوزه سیاست خارجی، روابط منطقه‌ای، اقتصاد داخلی و بازار سرمایه، اثرات حضور یک چهره تندرو در کاخ‌سفید را خنثی کند.

شاخص پس از ترامپ

در گزارش‌های پیشین «دنیای‌اقتصاد» بر رفع یک ابهام مهم پس اعلام نتایج آمریکا اشاره شد. شاخص بورس با عبور از این مرحله حساس، با محرک رشد دلار می‌تواند تا ۲.۲میلیون واحد رشد کند، به شرط آنکه موانع سیاسی و سیاستگذاری جلوی رشد شاخص را نگیرند. به‌نظر می‌رسد با افزایش محرک‌های اقتصادی بورس، فضای متعادلی بر بازار حاکم خواهدشد، اما برای عبور از سد۲.۲میلیون واحد نیاز است تا دلار نیما همپای قیمت ارز در بازار آزاد رشد کند. در کوتاه‌مدت و تا مشخص‌‌‌‌‌‌شدن رفتار ایران و غرب در دوره ترامپ، احتمالا کف شاخص‌کل، محدوده ۲میلیون واحد خواهد بود، به شرط آنکه در هیجانات و ریسک‌ها، تدابیر سازمان بورس جلوی افت غیر‌منتظره قیمت سهام را بگیرد. در بلندمدت، رشد قیمت ارز نیمایی به افزایش سودآوری شرکت‌ها منجر شده و احتمالا با بهبودP/E بازار می‌توان شاهد رشد بازار بود.