چگونه از ریسکهای بینالمللی عبور کنیم؟
چرا نتیجه انتخابات آمریکا در بلندمدت تفاوتی ندارد؟
بهرنگ شادرو، کارشناس بازار سرمایه ارزیابی خود را در مورد انتخابات ایالاتمتحده چنین بیان کرد: بهنظر میرسد هرکدام از نامزدها پیروز انتخابات باشد، سیاست کلی آمریکا دربرابر ایران، تغییر فاحش و قابلتوجهی نخواهد داشت. از نظر من، تصمیماتی که در داخل کشور اتخاذ میشود، تاثیر بیشتری در بازار سرمایه خواهند داشت. اگر نامزد دموکرات پیروز انتخابات باشد، سیاست بایدن دربرابر ایران را ادامه خواهد داد و بهنظر میرسد اتفاق چندان مهمی در بازار رخ ندهد. با توجه به اینکه بازارها به پیروزی ترامپ وزن بیشتری دادهاند و نرخ ارز صعودی شده و بورس در پایینترین سطوح خود قرار دارد، در صورت پیروزی کامالا هریس، ممکن است در کوتاهمدت شاهد یک شوک مثبت به بورس باشیم، اما در بلندمدت تاثیر چندانی نخواهد داشت.
وی افزود: در صورت پیروزی ترامپ، در کوتاهمدت یک واکنش منفی به بازار سرمایه و یک رشد نهچندان زیاد در نرخ ارز را شاهد خواهیم بود.همانطور که بیان شد، بازارهای مالی بخشی از پیروزی ترامپ را در خود و قیمتها دیده اند. آنچه که در بلندمدت برای بازار سرمایه در صورت پیروزی ترامپ رخ میدهد، مهمتر است. همانطور که میدانیم، این نامزد، فشار سیاسی را بر ایران افزایش خواهد داد و شاهد افزایش نرخ ارز در کشور خواهیم بود. سیاستی که دولت کنونی اتخاذکرده یکسانسازی نرخ ارز است و از این منظر میتواند پیروزی ترامپ برای بازار سرمایه مثبت تلقی شود، به شرطی که تیم اقتصادی دولت به سمت این سیاست حرکت کند.
شادرو، در مورد تمهیدات لازمی که نهادهای اقتصادی باید جهت رویارویی با ریسکها و تنشهای بینالمللی در دستور کار قرار دهند، گفت: همانطور که گفته شد، فارغ از نتیجه انتخابات، تصمیمات داخلی برای بازار سرمای اهمیت دارد. قیمتگذاری دستوری، بزرگترین مشکل اقتصاد کشور و بازار سرمایه است که میتواند گام نخست از بین بردن آن با ورود خودرو و عرضه آن در بورسکالا برداشته شود و فارغ از بالابودن یا پایینبودن قیمت خودرو، بهتر است سود فروش محصولات خودرویی به تولیدکننده و سهامدار برسد، بهجای اینکه نصیب واسطهگران و دلالان شود و هم سهامدار و هم مصرفکننده از آن متضرر شوند. در مراتب گذشته، شاهد این بودیم که با عرضه خودرو در بورسکالا قیمت آن کاهش پیدا کرد و بدیهی است که عرضه خودرو در بورسکالا به نفع تمام طرفین و کشور است. شکاف میان نرخ ارز نیمایی و دلار بازار آزاد به 30 تا 35درصد رسیده و این گپ باعث ایجاد رانت شده و باید برای ازبینرفتن این رانت، این فاصله کاهش پیدا کند.
درخواست سرمایهگذاران، حمایت از بازار سرمایه نیست، بلکه حمایت از کل اقتصاد کشور است و بالطبع، بازار سرمایه خودبهخود وضعیتش بهبود پیدا میکند، همچنین نرخ بهره 30درصدی و تامین مالی در کانال 40 تا 45درصدی، تولید را از صرفه خارج کردهاست. پیشبینیپذیرشدن اقتصاد کشور و عدماتخاذ تصمیم خلقالساعه از مهمترین درخواستهای فعالان بورسی است. سرمایهگذاران باید بدانند که با نرخ خوراک روبهرو هستند و برای آن برنامهریزی اقتصادی چندساله متصور باشند. نگاه بازار سرمایه و سرمایهگذاران به فضای بینالمللی کاهش تنشهای برونمرزی است که امید میرود، سیاستگذاران و مسوولان رویکرد صلحطلبانهای که دارند را ادامه دهند و پیگیری کنند.
ابزارهای مالی لازم جهت عبور از بحران
عرفان کاظمزاده، کارشناس بازار سرمایه در مورد روند فعلی بازار سرمایه گفت: روند بازار سرمایه و معاملات در ادامه و روزهای آینده به چند عامل بستگی دارد. ابتدا باید نتیجه تنشهایی که در منطقه رخ میدهد، مشخص شود و بازار سرمایه باید بداند در ادامه، این تنشها به کدامسو خواهد رفت. برخی از اخبار توافق احتمالی میان لبنان و رژیم صهیونیستی را مخابره میکند. در صورت کاهش تنشها، بهبود عملکرد را در بازار سرمایه شاهد خواهیم بود و سرمایهگذاران با آرامشخاطر بیشتری سرمایهگذاری در بورس را انتخاب خواهند کرد. در حالت کلی وضعیت رکودی در بازار سرمایه باقیمیماند چون آنچه در بورس رخ میدهد، ارتباط کمتری به تنشهای برونمرزی در سایر کشورهای منطقه و خاورمیانه دارد، بخشاعظم آن به نرخ بالای بدونریسک در بازار پول و نرخ بهره و تفاوت فاحش میان نرخ دلار نیمایی و قیمت ارز در بازار آزاد و نظام چند نرخی ارز بستگی دارد.
هرقدر که فاصله نرخ دلار سامانه نیما با دلار بازار آزاد کاهش پیدا کند، سودآوری شرکتهایی که درآمد صادراتی بیشتری دارند، افزایش پیدا میکند و باعث رشد سودآوری این شرکتها خواهدشد. افزایش این سودآوری بالطبع، بر روند بازار سرمایه اثرگذار است. همچنین کاهش نرخ بهره، هزینه تامین مالی را برای شرکتها و بنگاهها کاهش میدهد که این مساله میتواند به کاهش هزینه شرکتها و سرمایهگذاری در طرحهای مختلف کمک بسزایی کند. دولت چهاردهم با اتخاذ تصمیمات حمایتی برای صنعت و اقتصاد کشور و بازار سرمایه و برداشتن موانع برای از بین بردن رکود اقتصادی، میتواند پیامی را به جامعه و اقتصاد، مبنیبر حمایت مخابره کند. او برای عبور از وضعیت بحرانی و مبهم فعلی، پیشنهادهایی برای سبد سرمایهگذاری ارائه داد و گفت: زمانی که ابهامات متعدد و متفاوت اقتصادی-سیاسی و بینالمللی وجود دارد و اخبار متفاوتی از نتایج انتخابات ایالاتمتحده صادر میشود، بهترین تصمیم این است که پرتفوی متنوعی از داراییهای متفاوت داشتهباشیم، مانند صندوقهای سرمایهگذاری در سپرده کالایی طلا، صندوقهای سرمایهگذاری سهامی و صندوقهای سرمایهگذاری در اوراقبهادار با درآمد ثابت.
داشتن چنین سبد سرمایهگذاری و تنظیم نسبت وزن هرکدام از داراییها، متناسب با شخصیت سرمایهگذاری خودمان و نیازهای اقتصادی میتواند برای سرمایهگذاری در وضعیت فعلی مناسب باشد. وی افزود: یک استراتژی که میتواند در بازار آپشن و آتی به توزیع و پوششریسک کمک کند، استراتژی دلتا صفرکردن است. این استراتژی به اینصورت است که مجموع دلتای اختیار خرید و دلتای اختیار فروش داراییهای مذکور به عدد خاصی مانند صفر برسد تا ریسک سهام خود را پوشش بدهند. خرید اختیار فروش یک سهم میتواند گزینه مناسبی باشد تا در صورتیکه بازار سرمایه در نتیجه متغیرهای مختلف، ریزش کرد، سبد خود را بیمه کنیم.
این استراتژی یک استراتژی قدیمی است که در همه کشورهای دنیا از آن استفاده میکنند و اکنون که اقتصاد کشور از سمت تنشهای بینالمللی و نظامی در منطقه ممکن است مورد آسیب قرار گیرد، چنین استراتژیای میتواند مفید واقع شود. در مجموع در صورت کاهش فاصله و شکاف میان قیمت ارز نیمایی و قیمت دلار بازار آزاد و در صورتیکه نرخ بهره نیز در سطوح پایینتری قرار گیرد و هزینه تامین مالی شرکتها و صنایع کاهش پیدا کند، بازار سرمایه شرایط بسیار بهتری را تجربه خواهد کرد.