بورس در کوران تنهایی عكس: علی محمدی

اما عقب‌گرد بازار از شاخص ۲میلیون واحدی و قرارگرفتن در ارتفاع یک‌میلیون و ۶۱هزار واحدی به قدری بر فضای متشنج حاکم بر بازار افزوده است که به نظر می‌رسد چالش‌های جدیدی در انتظار معامله‌گران وجود دارد. وضعیت پیشران‌های رو به افول اخیر در بازار سهام و اینکه چه نیرو‌هایی آنها را به سمت پرتگاه قیمتی می‌رانند در دو ماه گذشته به محل بحث فعالان اقتصادی و کارشناسان بازار سرمایه مبدل شده است. هنگامی که بازار سهام نوسان منفی بزرگ را تجربه می‌کند، به دلیل ترس سهامداران از تداوم ریزش‌ها، شاهد خروج پول خرد و حقیقی از گردونه معاملات هستیم. در اکثر مواقع سهامداران بدون مشخص کردن شرایط محرک‌های اثرگذار و احتمالی بر ریزش‌های پی‌در‌پی، راهی را انتخاب می‌کنند که به تسریع خروج پول در کوتاه‌ترین زمان بینجامد. اما با توجه به اینکه معمولا پشتوانه رفتار فوق مرتبط با بی‌اعتمادی و پیشروی ترس سهامداران است، نظاره‌گر خروج‌های هیجانی و بعضا بدون دلیل هستیم. بررسی‌‌ها نشان می‌دهد در روز شنبه که شاخص‌کل بورس تهران با ریزش سنگین ۵۱‌هزار‌ واحدی مواجه شد، وضعیت در بازارهای موازی به گونه‌ای دیگر رقم خورده است. هر سه بازار دلار، طلا و سکه در مسیر صعودی حرکت کرده‌اند. در روز یکشنبه نیز با وجود ‌آنکه ترمز قیمت‌ها در بازارهای رقیب کشیده شد اما نماگرهای سهامی کار خود را سبزپوش به پایان بردند.

۳ متغیر اثرگذار بر انزوای بورس

برخی از کارشناسان بازار سرمایه با اشاره به حرکت متفاوت بازار سهام نسبت به سایر بازارها معتقدند ۳ عامل مهم در تفاوت حرکت بازارها در مواجهه با رخدادهای غیرمنتظره نقش کلیدی ایفا می‌کند. نخستین عامل به نقدشوندگی بازارها بازمی‌گردد. در توضیح این موضوع باید گفت با توجه به اینکه طلا، سکه و ارز (به عنوان دارایی‌های نقدشونده در اختیار) از سرعت نقدشوندگی بالایی برخوردارند، معمولا در وضعیت‌های غیرعادی و متزلزل، اوضاع به نفع این بازارها رقم می‌خورد. این واکنش مختص بازارهای ایران نیست و به‌کرات دیده شده که با بروز تنش‌های بین‌المللی همچون جنگ، بورس‌های جهانی سقوط کردند، اما در آن سوی بورس‌ها علاوه بر تجمیع انتظارات افزایشی در میان معامله‌گران، افزایش نرخ اونس طلای جهانی نفت و کامودیتی‌ها از جمله محرک‌های افزایشی در بازار طلا طی روز شنبه بوده است. به این ترتیب شاخص کل بورس تهران نیز برخلاف روند مثبت رقبایش، به دلیل نقدشوندگی پایین تحت‌تاثیر دیگر شاخص‌ها قرار نگرفت و روند کاهشی از خود به جای گذاشت. در همین رابطه احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه، به «دنیای اقتصاد» گفت: در بازارهای داخلی و جهانی وضعیت این گونه است که هم‌زمان با اوج‌گیری تنش‌ها، به‌ویژه‌ درگیری‌هایی که به جنگ منتهی می‌شود، مباحث مربوط به نقدشوندگی در اولویت سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد.

یکی از مهم‌ترین موضوعات برای سرمایه‌گذاران نقدشوندگی بوده و اگر فعالان بازارها در وضعیت‌های تنش‌زا قرار بگیرند، به سراغ بازارهای با ریسک کم و نقدشوندگی بالا کوچ می‌کنند. به همین دلیل است که در چنین شرایطی کمتر مشاهده می‌شود که پول‌های سرگردان به سمت خرید یک ملک یا سرمایه‌گذاری در بخش سهام (که با دورنمایی غبار‌آلود دست به گریبانند) هدایت شوند. موضوع نقدشوندگی باعث می‌شود در زمان‌های مختلف فعالان بازار تغییر استراتژی دهند. در حال‌ حاضر بررسی تکنیکال نمودار شاخص‌کل بورس تهران نشان می‌دهد ناتوانی شاخص‌کل برای ارائه شواهدی قوی از رشد طی ماه‌های گذشته سبب‌ شده حتی سرمایه‌گذاران خود را برای افت قیمت بیشتر در روزهای پیش رو آماده کنند. این وضعیت نه‌تنها به انجماد معاملات در بورس منجر شده، حتی کاهش نقدشوندگی سهام برای فعالان بورسی را به دنبال داشته است. افزون بر آن، با توجه به تداوم خروج پول و کمرنگ شدن نقش بازیگران بورسی، خطر از دست رفتن سطوح بیشتر اکنون به یکی از سناریوهای محتمل تبدیل شده است. این شرایط در حالی رو به پیشروی است که در بازار سهام برخی از محدودیت‌ها، از جمله دامنه نوسان، بر وضعیت نقدشوندگی بازار مذکور نیز سایه افکنده است. اما کناره‌گیری بازار سهام از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با سایر بازارها، شرایطی را پدید آورده که در آن سهامدارانی هم که تاکنون مجاب به فروش دارایی خود در این بازار نشده‌اند، با کوله‌باری از تردید، به رفت‌و‌برگشت‌های بی‌پایان شاخص‌ها می‌نگرند و هر لحظه ممکن است به جمع عرضه‌کنندگان بپیوندند. اما عوامل دیگری را نیز می‌توان برای انزوای بورس مطرح کرد.

به گفته این کارشناس، دومین متغیر اثرگذار بر رفتار متمایز بازار سهام در روزهای اخیر به یک متغیر مهم باز‌می‌گردد و آن هم روند رو به نزولی است که نماگرهای سهامی قبل از آغاز جنگ درگیر آن بودند، اما بلافاصله پس از آغاز تنش‌های خاورمیانه، پشت نقاب فضای جنگی حاکم بر بازار پنهان شدند. بازار سهام در ماه‌های قبل در شرایط مساعدی نبود و وضعیت متغیرهای پیرامونی، به‌ویژه روند نزولی نرخ آزاد ارز و سیاست‌های دستوری، کماکان سایه سنگین خود بر فضای معاملات را حفظ کرده بود. نوسانات مستمر در کف کانال ۲میلیون واحد گویای آن است که بازار از فقدان محرک قدرتمند برای آغاز روند صعودی تهی بوده است. در ماه‌های اخیر در مورد نبود پول در این بازار و احتمال از دست رفتن سطوح بیشتر هشدارهایی داده شده بود. به همین دلیل نباید نمایش ضعیف این روزهای بورس را صرفا به فضای متشنج خاورمیانه گره زد. شاید بتوان این‌طور بیان کرد که جنگ بهترین بهانه برای از دست رفتن کانال ۲میلیون واحدی شده است اما سابقه نماگرها از واقعیت دیگری حکایت می‌کند.

به‌هر‌حال اکنون در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ هستیم و بیش از ۵ ماه از آغاز ریزش بازار می‌گذرد. اما یکی از نکات قابل‌تامل در مورد این بازار این است که سرمایه‌ گذاران با هیچ سیگنال حمایتی از سوی سیاستگذار روبه‌رو نبود‌ه‌اند. مثلا بعد از ریزش ۹۹، شاهد برخی وعده‌ها در قالب بسته‌های حمایتی از بازار بودیم. اما بعد از اردیبهشت سال جاری هیچ سیگنالی مبنی بر حمایت از بازار مخابره نشد. حتی می‌توان ریزش اردیبهشت را هم به برخی سیاستگذاری‌های اقتصادی نسبت داد که دوباره ورق بازار برگشت و روند نزولی در این بازار شاخص را تا یک‌میلیون و ۹۵۰هزار واحد کاهش داده است.

به نظر می‌رسد سومین متغیر اثرگذار بر روند رو به افول بازار سهام را باید به این مورد اختصاص داد. در این روزهای بی‌ثبات بازار، هیچ حرفی از حمایت و تقویت بازار مذکور به گوش نمی‌رسد؛ این در حالی است که در دوره‌های گذشته شاهد چنین رویکردی از سوی سیاستگذاران نبودیم. اینکه دولت علاقه‌ای به متعادل ساختن بازار سهام ندارد، نشانه‌ای متقن از تداوم ناامیدی و روند نزولی شاخص‌هاست. اکنون بازار از مدار تعادلی خارج شده و پیشروی جنگ در کنار این دو عامل سبب شده بیش از قبل بر طبل بی‌پولی در این بازار کوبیده شود. در بازاری که به دلایل متعدد با فقر پول دست‌وپنجه نرم می‌کند، هیچ دست حمایتگری به سمت این بازار دراز نشده تا روند کاهشی متوقف شود.

شاید بتوان این‌طور بیان کرد که با توجه به اینکه برنامه‌های جدیدی برای بهبود شرایط بازار وجود ندارد، شاید سیاستگذار از وضعیت موجود راضی به نظر برسد. با خروج بورس از وضعیت تعادلی و رخنه ناامیدی در این بازار، وضعیت بازار اوراق بدهی به‌مراتب بهتر از این بازار خواهد شد. طولانی شدن روند فرسایشی نماگرهای بورسی در حالی به قوت خود باقی است که بازار گزارش‌های مطلوب و ارزندگی قیمتی را با خود یدک می‌کشد. اما در این میان یک پرسش مهم مطرح می‌شود: چه بازاری از روند فرسایشی تالار شیشه‌ای بهره می‌برد؟ برخی گمانه‌زنی‌ها از یک سناریوی جدید رونمایی می‌کنند. با رصد مسیریابی پول‌های خارج‌شده از بورس و کوچ نکردن آن به سمت بازارهای موازی، می‌توان دریافت که در آن سوی این بازارها، بازار اوراق بدهی می‌تواند یکی از گزینه‌های جدی برای ورود پول محسوب شود. با توجه به اینکه ۹۰درصد اوراق بدهی که در بازار سرمایه معامله می‌شود، محلی برای تامین مالی دولت است، بعید نیست رضایت دولت از وضعیت مذکور جلب شود. در نهایت دولتی که با کسری منابع مواجه است، تعمیق رکود در بازارهای دارایی، پول را به سمت اوراق بدهی سوق می‌دهد. بنابراین منتفع اصلی بازار اوراق بدهی فقط دولت است. اینکه اراده‌ای مبنی بر حمایت از بازار سهام وجود ندارد، نیز می‌تواند موید همین موضوع باشد.

وضعیت کنونی بازار سهام نشان ‌می‌دهد اگر شاخص به کانال ۲میلیون واحد بازنگردد، احتمال اصلاح بیشتر وجود دارد. در بازار سهام حفظ نقاط تعادلی یکی از موضوعاتی است که اگر دچار وقفه و فرسایش شود، سبب سقوط‌های پی‌در‌پی می‌شود. بازار سهام در غیر‌قابل‌پیش‌‌بینی‌ترین حاکت ممکن به سر می‌برد اما این قابلیت نیز وجود دارد که لمس کانال ۲میلیون واحدی با سرعت بیشتری صورت گیرد. حبس دلار مورد معامله صنایع در قیمت‌های کنونی نیز وضعیتی را فراهم آورده که سرمایه‌گذار انگیزه‌ای برای ورود به بازار سهام ندارد. در این شرایط وضعیت به نفع اوراق است که هم کم‌ریسک است و هم از تصمیمات خلق‌الساعه سیاستگذار در امان مانده است. به نظر می‌رسد با دید میان‌مدت جریان پول به این سمت ترغیب شود.