دومین افت متوالی شاخص سهام در مقیاس هفته رقم خورد
نیمنگاه بورس به مذاکرات جدید
یکی از مهمترین عوامل موثر بر وضعیت بورس تهران و سایر حوزههای سرمایهگذاری در حالحاضر، سرنوشت مذاکرات رفع تحریمها و امکان انتفاع اقتصاد کشور از تبعات مثبت آن است. در اینخصوص، برگزاری مذاکرات جدید با واسطه اروپایی بین ایران و آمریکا باعث احیای مقطعی خوشبینی بازارها نسبت به امکان حصول توافق پس از یک دوره تقابل نسبی در این حوزه شد؛ وضعیتی که در صورت رسیدن به نتیجه نهایی نهتنها موجب بازگشت آرامش به بازار داراییهای غیرمولد نظیر ارز و سکه خواهد بود، بلکه با ایجاد فضای پیشبینیپذیری و ثبات نسبی در حوزه سرمایهگذاری، برای اهالی بورس تهران نیز نویدبخش یک دوران جدید از منظر کاهش هزینه مبادلاتی صادرکنندگان، تعدیل حساسیتهای دولت بر قیمتگذاری کالاها، تکنرخی شدن ارز و در نهایت تسریع در اجرای پروژههای توسعهای شرکتها خواهد بود.
با شایعه بفروشید، با خبر بخرید!
در ادبیات مالی سخن مشهوری وجود دارد که به سرمایهگذاران توصیه میکند تا با طرح شایعه در مورد یک تحول مثبت یا منفی، پوزیشن معاملاتی خود را تنظیم کنند و پس از تایید خبر قطعی، پوزیشن معکوس بگیرند! این توصیه که بهصورت خلاصه به شکل عبارت «با شایعه بخرید و با خبر بفروشید» ترجمهشده، دلالت بر این نکته ظریف دارد که بازارهای مالی معمولا قبل از تحقق رویدادها به آنها واکنش نشان میدهند و آثار احتمالی را اصطلاحا پیشخور میکنند و با انتشار خبر واقعی، تاثیر جدیدی از تحول مزبور نمیپذیرند. این وضعیت هر چند در بازار سرمایه ایران نیز مصادیقی داشته اما موضوع مذاکرات هستهای و نتیجه آن از شمول این قاعده مستثنی است. بهعبارت دیگر، در طول ۱۸ماه اخیر، آنقدر شایعه و خبر متناقض در این حیطه منتشرشده و آنقدر سیر تحولات درمیان دو طیف خوشبینی و بدبینی نوسان کرده که فعالان بازار حساسیت خود نسبت به گمانهزنی درخصوص نتیجه نهایی را از دست دادهاند و حالا دیگر ترجیح میدهند که برای نشاندادن واکنش نهایی، تا زمان انتشار خبر قطعی صبرکنند. مصداق اخیر موضوع در بازار ارز و سکه به واکنش ملایم قیمتها به انتشار خبر غیرمترقبه مذاکرات قطر بازمیگشت که ابعاد کاهشی آن، چه در بازار ارز و چه در زمینه حباب سکه با احتیاط همراه بود و البته در روز پنجشنبه مسیر معکوس به خود گرفت. در بورس هم شاهد واکنش خفیف و دستبهعصای معاملهگران به تحولات مذاکراتی هستیم که در نوع خود از سابقه شایعات متناقض در این حوزه در ماههای اخیر ناشی میشود. در هر حال، آنچه بهعنوان پیامد نهایی برای سرمایهگذاران مهم است عبارت است از احتمال تحقق عکس سخن مشهور «با شایعه بخرید و باخبر بفروشید» در مورد مذاکرات هستهای؛ وضعیتی که همه بازارها از جمله بورس تهران را مستعد واکنش بزرگتر به این رویداد پس از تحقق خبر رسمی توافق احتمالی در زمان وقوع میکند.
امید بنیادیکاران به پالایشگاهها
اگر از فعالان بازار و مدیران سرمایهگذاری در بورس تهران درخصوص صنعت برتر فصل بهار ۱۴۰۱ بر اساس عملکرد احتمالی نظرسنجی شود، احتمالا نام صنعت پالایشگاه پرتکرارتر از بقیه رقبا خواهد بود. علت این مساله به رشد قابلملاحظه قیمت فرآوردههای پالایشی نسبت به خوراک نفتخام بازمیگردد که در ادبیات فنی به «کرکاسپرد» مشهور است. یک مطالعه اولیه نشان میدهد که نسبت مزبور برای پالایشگاههای بورسی در فصل گذشته بهطور متوسط به بیش از دوبرابر زمستان ۱۴۰۰ رسیده است؛ شرایطی که زمینه جهش معنادار سودآوری شرکتهای این صنعت در گزارشهای فصل اول ۱۴۰۱ را در تئوری ایجاد میکند. در این میان، سوابق موضوع از جمله دخالتهای سلیقهای شرکت پخش و پالایش در نحوه محاسبه قیمت خوراک و محصولات و نیز اثر موجودیها بر حاشیه سود موجبشده تا سرمایهگذاران نسبت به سهام این گروه تا قبل از انتشار گزارشهای رسمی با احتیاط مواجه شوند، با این حال بر اساس برخی اخبار موجود، ابلاغیه نهایی نحوه محاسبه قیمت خوراک و فرآوردههای اصلی (منتشرشده در مهرماه ۱۴۰۰) احتمالا برای سالجاری نیز پابرجاست؛ وضعیتی که میتواند صنعت پالایشگاهی را به لحاظ بنیادی یک سر و گردن بالاتر از سایر صنایع در زمینه ارقام سودآوری طی فصل اخیر قرار دهد.
نمک رمزارزها بر زخم سرمایهگذاران ایرانی
ترکیدن حباب بورس تهران در سال۹۹ دقیقا مقارن با زمانی است که بازار رمزارزها در سطح جهانی در حال داغشدن بود و زمزمههای هجوم سرمایهگذاران غیرحرفهای به آن نیز شنیده میشد. رونق فزاینده این بازار از نیمه سال۲۰۲۰ آغاز شد و تا پاییز سالگذشته منجر به ۱۰برابر شدن ارزش کل بازار در مدتزمان کوتاهی شد. ستاره بخت بازار مزبور اما بعد از آن رو به افول گذاشت و از نقطه اوج تا به اینجای کار حدود دو سوم از ارزش این بازار از دست رفته است. به این ترتیب، استدلال اسطورههای سرمایهگذاری نظیر وارن بافت که در دوران اوج شیدایی رونق کرپیتو مورد استهزا قرار میگرفت، بار دیگر پررنگ شده است.
از نظر این افراد، رمزارزها به دلیل فقدان جریانات نقدی، عدمامکان مصرف (نظیر مسکن، خودرو و...) و کاربرد (نظیر فلزات اساسی، طلا و...) فاقد ارزش ذاتی بوده و در نهایت قیمت آنها به سمت صفر میل میکند. درهر حال، بر اساس برآوردهای غیررسمی، چندهزار میلیاردتومان از منابع افراد عمدتا جوان ایرانی، پس از سقوط بورس تهران و در طول دوران شکلگیری حباب رمزارزها وارد پرریسکترین و آسیبپذیرترین رمزارزها (نظیر دوجکوین، شیبا و...) شده که سقوط آنها حتی از متوسط بازار نیز شدیدتر بوده است.
از این منظر، بخشی از افرادی که به سودای جبران زیان بورس راهی بازار کریپتو شدند احتمالا بهجای رسیدن به هدف خود، بخش دیگری از سرمایه اولیه را هم از دست دادهاند؛ رویدادی که بار دیگر ضرورت اجتناب از وسوسه کسب سودهای رویایی در کوتاهمدت و التزام به اصول سرمایهگذاری بلندمدت و محاسبات اقتصادی جهت موفقیت در این حوزه را یادآوری میکند.