با این وجود به نظر نمی‌رسد این رشد از این مقطع به بعد پایدار باشد. شهریور را می‌توان ماه پرخطری برای بورس دانست چرا که در این ماه کارگزاری‌ها تسویه می‌کنند. علاوه بر این ورود به نیمه دوم سال و انتشار صورت‌های مالی شش‌ماهه و ... را در پیش داریم و بر این اساس می‌توان گفت این ماه نمی‌تواند ماه پربرکتی باشد. البته این یک پیش‌بینی بر اساس تحلیل‌های تقویمی است به این معنی که در سال‌های گذشته نیز شهریور و مهر خوبی در بورس تجربه نکردیم. طی هفته گذشته شاخص کل به یک‌باره ۱۰ کندل منفی را که در دو هفته اتفاق افتاده بود با چهار کندل مثبت جبران کرد. این حرکت شارپی خیلی منطقی نیست اما با ورود نقدینگی همراه بوده است.

هرچند به‌مرور از ورود حجم نقدینگی کاسته شد. این موضوع نشان می‌دهد که این رشد در جهت احیای موقت بازار بوده است. چنین رشدی را می‌توان به شوکی برای احیای بازار در حدی که زنده بماند تشبیه کرد. چنین رشدی نمی‌تواند مقدمه‌ای برای یک روند مثبت و حرکت رو به بالای ماندگار باشد. هر چند که برای نیمه دوم سال می‌توان رشدهای چشمگیری را متصور بود اما در این ماه‌ها اگر کارگزاری‌ها بخواهند تسویه کنند نیاز به بازاری مثبت است تا بتوانند فروشی از سمت کدهای بزرگ ثبت کنند. نباید زیاد بدبین بود چرا که هفته گذشته هفته‌ای بود که امید را به بازار برگرداند و چنین رشدی قابل‌تصور نبود. امیدواریم این رشد در بازار سرمایه ادامه یابد، اما شخصا زیاد امیدی ندارم که تا پایان شهریور چنین روندی ادامه‌دار باشد. احتمالا روندی متعادل بر بازار حکم‌فرما خواهد بود.

از این نقطه به بعد احتمالا خرید و فروش‌ها زیاد شود و حجم معاملات افزایش یابد و به دنبال آن با شدت عرضه مواجه باشیم؛ اما می‌توان نهایتا از اواخر مهرماه به شروع روند رو به رشد امیدوار بود و در آن نقطه همه سهامداران منتفع خواهند شد. باید توجه داشت که رشدهای چشمگیر برای شاخص کل در ادامه مسیر متصور است. فتح قله سه‌میلیون واحد برای شاخص کل نیز تا پایان سال ممکن به نظر می‌رسد و امکان دارد سهم های جدیدی را در بازار ببینیم. در این خصوص نرخ دلار و پیوستگی آن با بازار سرمایه یکی از فاکتورهای بسیار مهم است و باید آن را مدنظر داشت، چرا که با افزایش یا کاهش قیمت دلار، بازار با یک گپ زمانی به این موضوع واکنش نشان می‌دهد.