nasirzadeh -1

واقعیت این است که هنوز پالس موثر و مثبتی نداریم تا به وسیله آن بازار سرمایه به این سطح واکنش مثبت نشان دهد و این سطح به عنوان یک کف حمایتی قوی شناخته شود. از این جهت احتمال شکست این سطح وجود دارد و سطح حمایت بعدی بازار می‌تواند محدوده یک‌میلیون و 900هزار و یک‌میلیون و 884هزار واحد باشد. احتمال اینکه این آخرین سطح حمایتی بازار باشد وجود دارد و بازار باید مدتی در محدوده یک‌میلیون و 880هزار تا دو‌میلیون واحد نوسان کند، تا احتمالا مهر و آبان‌ماه که با گزارش‌های عملکرد 6ماهه شرکت‌های بورسی تلاقی می‌کند و احتمالا بخش عمده‌ای از اوراق دولتی نیز تا این زمان فروخته شده باشد. در این زمان شاهد یک کف حمایتی خواهیم بود و بعد در یک باکس قیمتی در نوسان خواهیم بود تا اتفاقات عادی در بازار بیفتد.

نکاتی که می‌تواند به بازار سرمایه کمک کند تا وضعیت بهتری از نظر اعتمادی داشته باشد، یکی مشخص شدن وضعیت عرضه خودرو در بورس کالاست که در این موضوع متاسفانه همچنان شاهد ابهام هستیم. علاوه بر این، موضوع نرخ خوراک است که البته به نظر می‌رسد در این موضوع تغییری رخ ندهد. تغییر نرخ ارز سامانه نیما به مبادله از دیگر اتفاقات است که تغییر این سیاست برای مثال برای گروه پالایشی و بانکی موضوع بسیار مهمی است. نرخ دلار به عنوان پیشران اصلی بازار از دیگر محرک‌های مهم است. شاهدیم که با تمام رخدادهای به‌اصطلاح مثبت سیاسی، نرخ دلار در بازار آزاد تغییر خاصی نکرده است. در مجموع در کوتاه‌مدت انتظار مثبت آنچنانی در بازار سرمایه نداریم، روند فرسایشی باعث کاهش قیمت‌ها می‌شود و سطح حمایتی یادشده را فعال می‌کند. باید منتظر تحولات آتی بود که خوشبین هستیم در بازه مهر و آبان رخ دهد و بازار از آن سطح احتمالا به بالا برمی‌گردد.

هر یک از اتفاقاتی که به آنها اشاره شد چنانچه به نفع بازار سرمایه رقم بخورد، می‌تواند کف بازار را محکم‌تر کند و اعتمادی به بازار سرمایه بدهد. در‌حال‌حاضر بازار از نظر اعتمادبخشی دچار تزلزل شده و به تحولات آتی با ناامیدی نگاه می‌کند. در ادامه باید دید اتفاقات به چه سمتی خواهد رفت.

از نظر زمان اتفاق تحقق رشد شاخص کل تا محدوده سه‌میلیون واحدی یا اعداد بیشتر به محرک‌هایی نیاز دارد. در ابتدای سال که این محدوده برای شاخص کل در میانه‌های سال پیش‌بینی می‌شد هنوز شاهد سیاست‌هایی از قبیل موضوع خودرو، نرخ خوراک، عوارض صادراتی و ... نبودیم. برای سطح سه‌میلیون‌واحدی آلترناتیوی در نظر گرفته شد و پیش‌بینی می‌شد مهم‌ترین ریسک بازار برای رسیدن به این سطح تصمیمات سیاستگذار باشد. اما این ریسک‌ها به بازار تحمیل شد. در ادامه باید این ریسک‌ها کمتر شود، یعنی یا سیاستگذار سیاست‌های خود را تعدیل کند یا نرخ دلار روند افزایشی به خود بگیرد. آنچه در تحولات حال حاضر مشاهده می‌شود به ما می‌گوید در میان‌مدت این مسیر محقق می‌شود، اثر تورمی مجددا روی بازار تاثیر می‌گذارد و بی‌اثر شدن تصمیماتی مانند خوراک 7هزار تومان با دلار 50هزار تومان جبران خواهد شد. یعنی اگر شرکت‌های اوره و متانول با خوراک 7هزار تومان متضرر می‌شوند، این ضرر با دلار 50هزار تومان تعدیل می‌شود و مجددا P/ E این سهم‌ها جذاب خواهد شد.

به نظر می‌رسد فعلا باید در درجه اول رد دلار در بازار آزاد و در درجه دوم سیاست‌های دولت را بگیریم. در مورد دولت باید به این نکته توجه کرد که تابستان زمان انتشار اوراق است و دولت تعهداتی را از سال‌های گذشته بر دوش خود دارد. راهکارش هم این بوده که همه بازارها را به خواب مصنوعی ببرد تا بتواند از این محل با جذب منابع برای اوراق بیشترین استفاده را بکند. اگر این سیاست انقباضی کند شود، سایر بازارها می‌توانند نفس بگیرند و بیدار شوند. باید دید سیاست‌ها تغییر می‌کند یا خیر. اما امیدوارم در نیمه دوم سال تحولاتی در بازارهای جهانی داشته باشیم و هزینه انرژی در نیمه دوم سال در بازارهای جهانی افزایش پیدا کند و قیمت‌های کامودیتی‌ها هم بهتر شود.

از طرفی باید امیدوار باشیم که دولت نیز پای خود را از گلوی سرمایه‌گذار و سهامدار بردارد و اجازه دهد بازارها نفس بکشند. بنابراین بی‌راه نیست که در سه‌ماهه انتهای سال انتظار وضعیت بهتری داشته باشیم. بنابراین کف چرخش بازار احتمالا از مهر و آبان آغاز خواهد شد و حرکتی را تا بهار 1403 خواهیم داشت و حداقل کف بازار را تا نهایتا دو ماه آینده شاهد خواهیم بود. طول زمانی حرکت بعدی بازار بین 6 تا 9 ماه خواهد بود؛ یعنی اگر شروع آن را آبان‌ماه در نظر بگیریم، اوج این حرکت در سه ماه پایانی سال و سه‌ماهه ابتدایی سال بعد خواهد بود.

تنها بازاری که تصمیمات دولتی، تحولات سیاسی و اقتصادی و هر مداخله‌ای به‌سرعت و مستقیما روی آن اثرگذار است بازار سهام است؛ به همین دلیل هم هست که بازار سهام ارزان‌ترین و ز‌یرقیمت‌ترین بازار بین تمام بازارهای دیگر است. شما حاضر نیستید کالای ارزانی را بخرید که قیمت آن همیشه درگیر مداخلات و ریسک‌های زیاد است و در واقع ارزان بودن بازار سهام به دلیل تاثیرپذیری از ریسک‌های شدید است. به همین دلیل هر زمان بازار در شرایط تعادلی و ثبات قرار داشته، عملکرد مطلوبی نیز داشته است. در نگاه میان‌مدت بازار سهام در شرایط تعادلی می‌تواند مجددا وضعیت بهتری پیدا کند. به نظرم افراد باید سبدی را به وجود آورند که بخشی از آن بازار سهام و سهام پرپتانسیل باشد و بخش دیگر سایر بازارها مانند طلا و ملک قرار بگیرد. اما در این مقطع و با نگاه سرمایه‌گذاری 6 ماه تا یک سال سهام را نباید فروخت، چرا که بازار دیر یا زود حرکت خود را آغاز خواهد کرد و باید در این شرایط از بازار سرمایه به عنوان ارزان‌ترین بازار ممکن استفاده کرد.