بررسی استراتژی معاملاتی سهامداران بورسی حاکی از آن است که از نیمه‌های اردیبهشت «احتیاط» جای خود را به رونق معاملاتی بخشیده است. اما حضور مستمر سهامداران عمدتا خرد به سمت خروج از تالار شیشه‌ای زنگ خطر بورس را به صدا درآورده است. در بررسی ریشه به وجود آمدن این روند در بازار سهام می‌توان عوامل متعددی را مطرح کرد. در بعد داخلی شاید مهم‌ترین متغیرهای اثرگذار بر روند نزولی بورس، ابهام در سیاست خارجی و چشم‌انداز ناپیدا از قیمت ارز و تحریم‌های بین‌المللی است که بازارمذکور را به‌‌‌شدت تحریک کرده و سمت‌‌‌وسوی ریزشی به آن بخشیده است.در مرحله بعد برخی از سیاستگذاری‌‌‌های اقتصادی و اصرار بر ثبات نرخ ارز در محدوده ۲۸۵۰۰تومان و صادرات بر این اساس سبب شده تا بازار سهام از همه جوانب تحت فشار قرار بگیرد.

سیاستگذار با اتخاذ تدابیر دستوری سعی در کنترل بازار ارز در این مسیر کرده است تا به نوعی از محل این سیاست بتواند دست به اقدامات کنترلی در پیشروی تورم بزند. اگرچه این امر در بلندمدت سبب شکل‌‌‌گیری «فنر ارزی» خواهد شد اما اثرات آن در کوتاه‌مدت بازار سهام را می‌تواند وارد چرخه نامتعادل قیمتی کند. یکی از نکات قابل مشهود پشت هر موج ریزشی در بورس این است که سیاستگذار با ورود به این بازار عملا سبب افت‌های پی در پی و خروج پول حقیقی شده است. به همین دلیل وجود ریسک‌‌‌های متعدد از این ناحیه حتی می‌تواند نماگرها را به سطوح پایین‌تر نیز هدایت کند. از این‌رو در بورس تهران بررسی‌های تکنیکال عمدتا به دلیل وجود ریسک‌های فراوان جایگاه ویژه‌ای ندارد.

در حالی که ممکن است تکنیکالیست‌ها وضعیت خاصی را برای بازار پیش‌بینی کنند ممکن است یک مصوبه بر بررسی‌‌‌های تکنیکالی، خط بطلان بکشد. با توجه به اینکه بازار سهام برخلاف ذات خود در حرکت است، تحلیل تکنیکال نمی‌تواند انتظارات سرمایه‌گذاران را برآورده سازد. سوابق بررسی‌های تکنیکال در ۵ماه گذشته به وضوح بر این نکته تاکید می‌کند. به نظر می‌رسد اراده‌‌‌ای از سوی سیاستگذار مبنی بر کنترل بورس وجود دارد که این متغیر مخرب سبب به وجود آمدن شرایط کنونی در بورس شده است.علاوه بر این موضوع برآورده نشدن نسبی انتظارات سهامداران از سودهای تقسیمی در فصل مجامع نیز باعث شده تا شاهد کم‌رمقی در جریان داد و ستدهای سهامی باشیم.