مورد بعدی که می‌تواند نشانه‌ای برای خروج بازار از شرایط تحلیلی باشد و نمونه آن در سال‌۹۹ مشاهده شد، اقبال به افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی است.  در رشد ۹۹ نیز بازار شرکت‌هایی که از این نوع افزایش سرمایه استفاده می‌کردند را جذاب ارزیابی می‌کرد و امسال نیز کم‌کم شاهد ارزش پیدا‌کردن این نوع افزایش سرمایه‌ها هستیم، اما نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد و برای بسیاری از تحلیلگران و فعالان قدیمی بازار طعم تلخ جاماندگی را تداعی می‌کند؛ این است که بسیاری از این فعالان بازار در اواسط رشد سال‌۹۹ به دلایلی همچون عدم‌ارزندگی قیمت سهام از بازار خارج شدند اما بازار به راه خودش ادامه داد و این نشان‌دهنده برتری قدرت ورود پول به بازار نسبت به تحلیل‌ها بود، هرچند که در انتها منجر به تشکیل حباب بزرگی شد و ریزش شدیدی را در پی داشت اما همین تجربه برای فعالان قدیمی بازار کافی بود تا در شرایط فعلی به معیار‌های دیگری همچون ارزش معاملات خرد و ورود و خروج پول اشخاص حقیقی به صندوق‌های درآمد ثابت و سهام بیشتر توجه کنند.

شاید اگر بازار برای عموم مردم همچون سال‌۹۹ جذاب شود می‌توان انتظار داشت تحلیل تحلیلگران بازار به در بسته برخورد کند و بازار برخلاف میل آنها از محدوده‌های ارزنده بسیار فاصله بگیرد. به‌نظر در شرایط فعلی از نگاه به نسبت قیمت و سودآوری شرکت‌ها می‌توانیم متوجه شویم که بازار هنوز با نسبت‌هایی که در سال‌۹۹ رویت شده‌بود فاصله زیادی دارد. انتظار می‌رود حضور دوباره عموم مردم در بورس این‌بار حتی محکم‌تر و جدی‌تر باشد. تجربه تورمی شدید‌تر و کاهش قدرت خرید بیشتر مردم، باعث‌شده همگی به‌دنبال راهی برای حفظ ارزش پول خود باشند و رشد‌های حتی چند صد‌درصدی در بازار نیز آنچنان‌که باید به چشم نیاید، همین موضوع می‌تواند نشانگر این باشد که اگر ورود پول عموم جامعه به بازار بورس رخ دهد برخلاف تصورات این‌بار حتی جدی‌تر و شدید‌تر باشد.