«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
خلأ مدیریت سرمایه مدرن
در ایران نیز شرکتهای سرمایهگذاری و سبدگردانها چندین سال است که وجود داشته و به مدیریت دارایی سرمایهگذاران میپردازند. این شرکتها با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف تلاش میکنند همواره سودآوری قابل قبولی برای صاحبان سرمایه داشته باشند. اما این حوزه مانند دیگر حوزهها همواره درحال پیشرفت بوده است. چند سالی بود جای خالی استفاده جدی از تکنولوژی این حوزه در ایران احساس میشد. اما مدتی است کسبوکارها و استارتآپهای نوپایی در این حوزه به وجود آمده که البته فعلا چندان مورد توجه مردم قرار نگرفتهاند. Robo investment platforms یا Robo advisor از اصلیترین گروههایی هستند که به کمک تکنولوژی، به مدیریت داراییها میپردازند. «دنیای اقتصاد» در مصاحبه با رضا خانکی، مدیرعامل داران اینوست که یکی از استارتآپهای این حوزه به حساب میآید، تلاش کرده به مزایای استفاده از شرکتهای مدیریت سرمایه و سرمایهگذاری به کمک Robo Advisor بپردازد.
استارتآپها، راهی برای مقیاسپذیری
یکی از بزرگترین مشکلات کسبوکارهای سنتی، مشکل مقیاسپذیری یا Scalability است. کسبوکارهای سنتی معمولا نیازمند حضور فیزیکی کاربر یا مشتری در محل بوده و علاوه بر این، به دلیل استفاده از برخی روشهای سنتی، بسیار زمانبر هستند. استارتآپهایی که امروزه به کمک بستر تکنولوژیهای روز شکل میگیرند، راهکاری برای افزایش مقیاس خدمات کسبوکارهای سنتی بوده و میتوانند دامنه خدمات آنها را افزایش داده و همچنین زمان ارائه خدمات را کاهش دهند.
به عقیده خانکی، در حوزه پولی و مالی کشور دو دسته استارتآپ شکل گرفته است. دسته اول نئوبانکها بوده که در حوزه پولی شکل گرفتهاند و هدف آنها، افزایش مقیاسپذیری خدمات بانکهاست. عمده خدمات این استارتآپها مربوط به امور بانکی است و خدماتی مانند افتتاح حساب، نقلوانتقال وجوه و غیره را سریعتر و راحتتر کردهاند. خدمات حوزه مالی از جمله بخشهایی است که در فضای استارتآپی ایران تقریبا مغفول مانده و بهجز عده اندکی، افراد دیگری به سراغ این حوزه نرفتهاند. Robo Advisorها از جمله گروههایی هستند که در این دسته جای میگیرند و در بخش امور مالی مانند سرمایهگذاری، به این حوزه کمک میکنند تا خدمات خود را گسترش داده و افراد بیشتری از این موضوع بهرهمند شوند.
Robo Advisor چیست؟
این پلتفرمها درواقع برای مدیریت دارایی و سرمایه به کمک الگوریتمهای معاملاتی مختلف به وجود آمدهاند. در این پلتفرمها از طریق بررسی روندهای گذشته قیمت، استراتژیهای معاملاتی گوناگون سنجیده شده و استراتژی مناسب و با بازده خوب انتخاب میشود. سپس شروط خاصی برای برای رایانه تعریف شده و سپس رایانه مطابق این شروط به انجام معاملات میپردازد.
از جمله مزایای معاملات الگوریتمیک، جلوگیری از هیجانات انسانی است. مشکل اصلی اکثر معاملهگران انسانی، کنترل احساسات است. انسانها معمولا تحتتاثیر اخبار و جو بازار قرار گرفته و همین موضوع معمولا موجب میشود به استراتژی معاملاتی خود پایبند نباشند. معمولا نتیجه این اتفاق، زیان معاملهگران انسانی خواهد بود. اما یک ربات معاملهگر، تحتتاثیر این احساسات قرار ندارد و همین موضوع موجب میشود صرفا طبق اصولی که پیش از این نیز جوابگو بوده، معاملات را انجام دهد. علاوهبر این موضوع، انسانها باید برخی نیازهای حیاتی خود را رفع کنند و همین رخداد گاهی موجب از دست دادن زمان مناسب انجام معاملات میشود. اما رباتها تحتتاثیر این نیازها قرار نداشته و میتوانند در هر ساعت از شبانهروز به انجام معاملات بپردازند. علاوه بر این رباتها در لحظه میتوانند تعداد بالای معاملات را با حجم بالایی انجام دهند که این موضوع کمک میکند هیچ فرصت معاملهای سوخت نشده و از حداکثر فرصتها استفاده شود.
علت عدم استقبال از استارتآپهای سرمایهگذاری
به عقیده خانکی، عدم گسترش فرهنگ سرمایهگذاری را میتوان یکی از دلایل عدم استقبال از استارتآپهای سرمایهگذاری در نظر گرفت. او معتقد است مفهوم حساب سرمایهگذاری در ایران چندان جاافتاده نیست. به طور معمول در بسیاری از کشورها، مردم از دو دسته حساب استفاده میکنند. یکی از این دستهها حساب پسانداز و دیگری حساب سرمایهگذاری نام دارد. حساب سرمایهگذاری از جمله حسابهایی است که به واسطه آن، افراد بخشی از سرمایه خود را صرف سرمایهگذاری در بازارهای مختلف میکنند. این به طور عمده در دست شرکتهای سرمایهگذاری قرار گرفته و توسط آنان مدیریت میشود.
موانع رشد حوزه مدیریت سرمایه
خانکی درباره عدم رشد مناسب استارتآپها در حوزه مالی معتقد است دخالت سازمانهای دولتی، یکی از بزرگترین مشکلات این حوزه است. به عقیده او، قیمتگذاری دستوری یکی از مشکلات این حوزه است. کارمزد پایین معاملات موجب شده میل افراد به ترید افزایش پیدا کرده و از سرمایهگذاری دور شوند. از طرف دیگر کارمزد سبدگردانی هم پایین بوده و برای برخی انجام این کار در ابعاد متوسط و کوچک صرفه اقتصادی ندارد. در نتیجه افراد ترجیح میدهند به سمت ترید کردن حرکت کرده به جای آنکه سرمایهگذاری کنند. ولی در برخی کشورها، برای خرید و فروش سهام و داراییهای مختلف، مالیاتها و کارمزدهای گوناگونی در نظر گرفته شده، بهطوریکه برای مثال با افزایش مدت زمان سرمایهگذاری در یک دارایی، مالیات معاملاتی آن کاهش مییابد.
از دیگر دلایل عدم رشد این حوزه به عقیده خانکی، دخالت دولت در چینش پرتفوی برخی شرکتها و ابزارهای این حوزه مانند صندوقهاست. دولت عموما برای صندوقها تعیین میکند که به چه میزان در چه دارایی سرمایهگذاری کنند. بدین شکل عملا شکل پرتفوی صندوق توسط دولت مشخص شده و این موضوع موجب میشود مدیر یک صندوق بیشتر مانند یک اپراتور ساده خرید و فروش عمل کند و مشخصا نتواند به شکل صحیح، از سودها و ریسکهای این بازار بهرهمند شود. از مشکلات این مورد میتوان به اجبار دولت در اختصاص ۱۵ درصد از دارایی صندوقهای درآمد ثابت به خرید سهام اشاره کرد. این موضوع گرچه نکته مثبتی برای بازار سهام است ولی عملا ریسک سنگینی را به صندوقهایی که قرار است بدون ریسک باشند تحمیل میکند.
از دیگر مشکلات این حوزه که بیشتر موجب عدم توسعه استارتآپها شده، عدم چابکی سرویسدهندگان کلان این حوزه است. این موضوع موجب شده کیفیت سرویسها کاهش یابد. به عقیده خانکی، بروکراسی اداری هم کماکان گریبانگیر این بخش است. او در این خصوص بحث مجوزها را مطرح کرد. وی در خصوص پروژهداران افزود برای چنین پروژهای نیاز به مجوز متولیگری خصوصی هستیم تا بتوان تنوع سبدهای تحت پوشش را سریعتر و راحت افزایش داد.
در حال حاضر برای اضافه کردن یک صندوق، باید این مراحل طی شود. اول باید با صندوق مذکور نامهنگاری شود. سپس این صندوق باید با بازرسی سازمان بورس نامهنگاری کند. سپس بازرسی سازمان بورس باید به داران اجازه دهد در یک فضای آزمایشی به کمک ارائهدهنده سرویسهای مربوط صندوق، خدمت خود را توسعه میدهد. پس از گذراندن مراحل آزمایشی، دوباره بازرسی سازمان بورس باید تایید کند این اپلیکیشن فاقد خطرات احتمالی است. پس از آن پروژه باید از اداره امنیت سازمان بورس تاییدیه دریافت کند و در این مرحله چالشهایی مانند مجوز مکنا وجود دارد. از مشکلات این بخش این است که استانداردها به قدری سختگیرانه طراحی شده که شاید هر استارتآپی نتواند از این مرحله عبور کند. پس از آن امنیت سازمان بورس نامه تاییدیه را به صندوق مربوطه ارسال کرده و پس از آن صندوق باید با ارائهدهنده سرویس نامهنگاری کرده تا پروژه تعریفشده از فضای آزمایشی به فضای اجرایی منتقل شده و عملیاتی شود. این روند باید برای تکتک صندوقهایی که نیاز است به این کسبوکار اضافه شود، طی شود.
اما اگر به جای این کار برای مثال مجوز متولیگری خصوصی (Private custodian) ارائه شود، دیگر برای ارائه سرویسهای مربوط به هر صندوق نیاز نیست این مراحل طی شود. بلکه پروژه بهراحتی میتواند حسابی به نام خود در صندوق مربوطه ایجاد کرده و به کمک آن به خرید و فروش بپردازد. این موجب افزایش سرعت مقیاسپذیری کسبوکار میشود. در نهایت میتوان گفت مسیر کسبوکارهای حوزه مالی بهتازگی در کشور درحال رشد بوده و نیاز است توجه بیشتری هم از سمت مردم و هم از سمت دولت به این دسته از کسبوکارها شود. قوانین دستوپاگیر موجب شده سرعت رشد این گروه از استارتآپها در کشور کاهش داشته باشد. این درحالی است که بیزینسهای سنتی بهدلیل استفاده از روشهای قدیمی توانایی ارائه خدمات با کیفیت مناسب را ندارند. در نتیجه در صورت رفع مشکلهای این بخش میتوان کیفیت خدمات مالی در کشور را بالا برد.