واکاوی معاملات الگوریتمی در ایران و جهان
بر این اساس چنین مقایسهای به هیچعنوان مقایسه درستی نیست که بتوان اظهار کرد به دلیل اینکه برخی از ابزارهای معاملاتی در بورسهای بزرگ مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، در نتیجه در بورس تهران و فرابورس ایران هم میتوان چنین ابزارهایی را مورداستفاده قرار داد. از طرفی در بازارهای جهانی بسترهایی وجود دارد که میتوان با توجه به راهبرد معاملاتی سرمایهگذاران که بهدنبال نقطهای بهینه در جریان دادوستدهای خود هستند، در داخل کشور نیز بهنوعی آن را بومیسازی کنند. باید یک استراتژی را روی چارت (راهبرد روی نمودار) پیادهسازی کنیم تا بتوان مشاهده کرد که روند عملکرد در بازههای متفاوت زمانی در گذشته به چه صورتی بودهاست، اما نمیتوان، زیرا بکتست (شبیهسازی مجدد از بازخورد در گذشته و اثرات احتمالی آینده) یا بومیسازیشده آن وجود ندارد. بهعبارتی نمیتوان مورد ارزیابی قرار داد که ابزار معاملاتی در گذشته چه بازدهی داشته است که بتوان اکنون آن را برای آینده نیز اعمال کرد. هرچند میتوان چنین ابزاری را در حالحاضر در بازار سرمایه پیادهسازی کرد اما نتیجه آن را برای ۲سالآینده میتوان ارزیابی کرد. حال موضوع اصلی مربوط به شناسایی نقطه توقف زیان یا نقطه تشخیص حداکثری سودی است که برخی اعمال میکنند. نکته اینجاست برخی از شرکتهای کارگزاری در یکسری از سهمها از چنین ابزاری بهره میبرند، بهگونهای که اکنون اقدام به خرید سهام میکنند و در ادامه بهعنوان مثال با ۲درصد بالاتر از قیمت خریداریشده اقدام بهفروش همان سهم میکنند. این موضوعی است که در بازار وجود دارد و طبیعتا مطلوب ارزیابی میشود اما برای بازاری که از عمق کافی برخوردار باشد. در نمادی همانند «پالایش» چنین موضوعی صدق میکند، چراکه معاملات الگوریم در ایننماد اجرایی میشود، اما باید در نظر گرفت که چه بلایی بر سر پالایش در جریان دادوستدهای بازار سهام آمده است. تمام این رویدادها به دلیل نبود ارزش معاملات است. مشکل اینجاست که مثلا یک موضوعی برای چارت (نمودار) تعریف میشود مبنیبر اینکه حد زیان و حد سود در یک سطح تعریفشده قرار بگیرد. اکنون باید بررسی کرد که در گذشته آیا خروجی چنین چارت عملکردی مطلوب بودهاست یا خیر. باید ارزیابی کرد الگوریتمی که در حال پیادهسازی است، الگوریتمی سودده خواهد بود یا خیر، بنابراین به دلیل اینکه از چنین ابزاری برخوردار نیستیم (صرفنمودار) نمیتوان میزان بازدهی را از گذشته مورد بررسی قرار داد. بهطور کلی بومیسازی ابزارهای معاملاتی همانند تعیین نقطه توقف زیان یا مشخصکردن حداکثر سود رویدادی یقینا مطلوب در بازار سرمایه خواهد بود، اما نه در شرایط فعلی. هر زمان که بازار سرمایه با ارزش معاملات بالا تبدیل به بازاری بزرگ شد شاید بتوان اقدام به پیادهسازی کرد، اما تنها این مهم کافی نیست، زیرا پیادهسازی ابزارهای معاملاتی مستلزم بازگشایی دامنهنوسان و عبور از محدودبودن ساعات معاملات است. بازار فارکس و بازار کریپتو که مورد مقایسه قرار میگیرند، هر دو ۲۴ ساعته هستند. در چنین بازاری سرمایهگذار علاوهبر اینکه از دیتای بیشتری برخوردار بوده، کلیت بازار نیز پویاست. بورس تهران؛ در واقع بازاری است که از ۹صبح تا ۱۲:۳۰ فعالیت میکند. حال چه الگوریتمی میتوان در بازه زمانی کوتاه بازار با وجود دامنهنوسان محدود اعمال کرد؟ با استفاده از الگوریتم؛ در واقع یکسری از نمادهای معاملاتی مورد سرکوب قرار میگیرند؛ بهعبارتی از رشد قیمت جلوگیری میشود. زمانی که حجم معاملات در ارقامی بالا درنظر گرفته شود، اعمال این قبیل از الگوریتمها منجر به سرکوب رشد نماد معاملاتی نخواهد شد.
در اینکه بازار سرمایه کشور با بورسهای بزرگ دنیا قابلمقایسه نیست شکی وجود ندارد. بازار سرمایه ایران یکطرفه (در بازار یکطرفه سهامدار از رشد قیمت سود میکند) است. بورسهای جهانی اما الگوریتم پیاده میکنند و در بازاری دوطرفه چنین مهمی را انجام میدهند. سرمایهگذار علاوهبر رشد قیمت از افت قیمت نیز بهنوعی منفعت کسب میکند (بهعبارتی تصور و تحلیل سرمایهگذار بدین صورت است؛ بازار جهانی در موعدی مشخص افت خواهد کرد، در این حالت معاملهگر از فروش استقراضی میتواند کسب منفعت کند، درحالیکه چنین امکانی در بازار سرمایه وجود ندارد). متاسفانه از الگوریتمهایی که در بورسهای جهانی مورداستفاده قرار میگیرند در بازار سهام کشور نمیتوان بهره برد. اختیار فروش و اختیار معاملههایی که دوطرفه است با درنظرگرفتن حجم معاملات ۳۰۰ تا ۴۰۰میلیونی نیز دیگر جایی برای الگوریتم وجود ندارد. اکنون بازار سرمایه از توانایی لازم برای نزدیکشدن به بازارهای جهانی (بینالمللی شدن) برخوردار نیست. با توجه به اینکه الگوریتم هم در بازارهای جهانی جوابگو است، حال ضرورت اینکه الگوریتم وارد جریان معاملاتی بازار سرمایه شود در چیست؟ بهنظر میرسد در ابتدا باید بازار سهام ایران شبیه بورسهای جهانی شود و در ادامه از ابزارهای معاملاتی بهروز دنیا استفاده کند. زمانیکه عمق بازار افزایش یافت، دامنهنوسان حذف شد و از بسترهایی که بتوان از طریق آن اقدام به گرفتن بکتست کرد بهره برد، میتوان به سمت الگوریتمها حرکت کرد. زمانیکه در بازار تقاضا و بهنوعی حجم معاملات در ارقامی مطلوب وجود داشته باشد، هچ نوع الگوریتمی نمیتواند قیمتها را سرکوب کند. باید الگوریتم بر اساس نگرش هر سرمایهگذار بهطور مجزا چینش شود. برخی تکنیکالی و برخی دیگر بنیادی اقدام به چینش پرتفوی میکنند. باید تمام سرمایهگذاران بتوانند از الگوریتم اینچنینی بهره ببرند، نه عده خاص و کارگزاریهای خاص. باید در ادامه بسترهایی مهیا شود که امکان سنجش و پیادهسازی هر نوع راهبرد شخصی در نمودارها وجود داشته باشد. در دسترسبودن و همهگیربودن تعیین نقطهتوقف زیان و تشخیص حداکثر سود باعث تنوع در انتخاب حد ضرر و حد سود خواهد شد. در این شرایط عرضه روی قیمتی خاص، تقاضا ایجاد نمیکند. در این شرایط حداکثر سود را برخی از معاملهگران در سهمی ۳ درصد، دیگری ۵درصد و سرمایهگذاری ۱۰درصد تعیین میکند؛ در واقع تنوع انتخاب در راهبرد سرمایهگذاری باعث میشود که قیمت روی عددی سرکوب نشود، یا روی عددی خاص به یکباره تقاضایی عجیب وارد نشود. سازمان بورس و اوراقبهادار در حالحاضر مجوز بهرهبرداری از الگوریتم را به یکسری شرکتهای خاص که با کارگزاریها در تعامل هستند، داده است. در صورتیکه از این نوع الگوریتم تمام سرمایهگذاران بتوانند استفاده کنند، مفید است اما اگر عدهای خاص دسترسی داشته باشند چیزی جز ضرر برای بازار در پی ندارد. در واقع در این نوع بهرهبرداری از الگوریتم موضوعی تحتعنوان حجم و عمق معاملات بازار کمرنگ خواهد شد. باید پیش از پیادهسازی اصلی، راهبرد در بستر الگوریتم پیادهسازی شود. سرمایهگذار در چنین شرایطی میتواند از بازدهی راهبرد معاملاتی در بازه زمانی مشابه در گذشته و اینکه بازدهی مناسبی داشته است یا خیر مطلع شود.