دوسال قبل ناشران عمدتا با ایجاد صندوق بازارگردانی با هدف کمک به نقدشوندگی سهام و حمایت نسبی از این بازار اقدام کردند، اما طی دو سال‌اخیر با توجه به اصلاح شدید قیمت سهام و قرارگرفتن شاخص‌کل در مدار نزولی اکثر صندوق‌های بازارگردانی متحمل افت ارزش دارایی شدند. از سویی دیگر ناشران با توجه به ماهیتی که دارند، بیش از هر چیز نیازمند سرمایه درگردش هستند، از این‌رو افزایش تخصیص بخشی از سرمایه‌درگردش به صندوق‌های بازارگردانی با اما و اگرهای فراوانی مواجه شد اما از آنجا که شرکت‌های تولیدی به دلیل افزایش بهای تمام‌شده تولیدات به منابع نامحدود دسترسی ندارند، این مهم می‌تواند منجر به عدم‌مشارکت شرکت‌ها در تخصیص منابع بیشتر به صندوق‌های مذکور شود.

در این میان برخی کارشناسان معتقدند عملکرد صندوق‌های بازارگردانی نیازمند بازبینی است. مباحث مرتبط با معاملات، نحوه استفاده از الگوریتم‌ها و مباحث مدیریتی مختص به صندوق‌های بازارگردانی از جمله مواردی است که باید مورد بازبینی قرار بگیرد. به‌عنوان مثال ناشرانی وجود دارند که در صندوق‌های بازارگردانی حضور دارند اما در مباحث مرتبط با مدیریت صندوق‌ها نه‌تنها نقشی ایفا نمی‌کنند، حتی مستقل نیز عمل نمی‌کنند به‌طوری‌که مدیریت صندوق به عهده افراد دیگری قرار دارد. این وضعیت درمیان سهامداران و سرمایه‌گذاران از لحاظ معاملات صندوق‌های بازارگردانی منجر به تضاد منافع میان اهالی بازارسرمایه شده‌است. برای حل این مشکل که حواشی مختلفی را نیز به‌وجود آورده است، متولیان مربوطه باید تغییراتی را در نحوه اجرای دستورالعمل‌های کنونی ایجاد کنند. 

بحث بازارگردانی عمدتا باید توسط سهامداران عمده مطرح شود. با این اوصاف اگر سهامداران عمده (که شامل سهامداران با دید بلندمدت محسوب می‌شوند) در شرایط بحرانی و در شرایطی که بازار با ریسک‌های متعدد مواجه می‌شود، در نقش حامی از سهامداران خرد وارد عمل شوند، به بهترین شکل ممکن می‌توانند از بازار در مقابل نوسان‌ها منفی محافظت به‌عمل آورند. معمولا بازارهای مالی متحمل ریسک‌های متعددی هستند و با انواع ریسک‌های بزرگ و کوچک دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در چنین وضعیتی بازارسرمایه نیز با عنایت به اینکه تحت‌تاثیر متغیرهای داخلی و خارجی با نوسان‌ها بسیاری روبه‌رو می‌شود، بازارگردانان می‌توانند در مواقع بحرانی وارد عمل شده و تا حدودی از التهابات شدید بازار یادشده بکاهند.