به‌نظر می‌رسد دولت در مسیر جبران اشتباهات گذشته اعم از دخالت در بهای تمام‌شده شرکت‌ها قرار گرفته است.  بازار در حال‌حاضر شرایط معقولی را سپری می‌کند اما نیاز به ثبات در ابعاد مختلف نیز وجود دارد؛ در واقع توام با بازگشت ثبات می‌توان امیدوار بود که پایین‌ترین نقاط میانگین سال‌های گذشته که اکنون مشاهده می‌شود، می‌تواند منطقه‌ای برای شروع حرکت افزایشی محسوب شود. در اینجا بازگشت ثبات موارد متعددی را شامل می‌شود. در حوزه بین‌المللی در حال‌حاضر چشم‌‌‌‌‌‌‌‌انداز مبهمی برای آینده مذاکرات برجامی وجود دارد و به‌طور مرتب پالس‌‌‌‌‌‌‌‌های مثبت و منفی متعددی به معامله‌گران مخابره می‌شود. در پی ایجاد فضای مثبت، قیمت ارز با کاهش همراه شده و در ادامه با غلبه تردید بر فضای مذاکرات شرایط بازار‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی دستخوش تغییر می‌شود.

نا‌آرامی‌‌‌‌‌‌‌‌های داخلی نیز به بی‌‌‌‌‌‌‌‌ثباتی‌‌‌‌‌‌‌‌ها دامن می‌‌‌‌‌‌‌‌زند، هرچند در گذشته نیز مشابه چنین شرایطی تجربه شده و گاهی بازار سهام بی‌اعتنا از آن عبور کرده است. آن‌طور که به‌نظر می‌رسد به دلیل اینکه نقدینگی کافی در بازار سهام وجود ندارد و ارزش معاملات در سطوح پایینی قرار گرفته؛ از این‌رو در چنین شرایطی معامله‌گران وزن بیشتری را به موضوعات منفی اختصاص می‌دهند.  تورم، ارز و جاماندگی بیش از ۲ سال ‌بورس نسبت به سایر بازار‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی را می‌توان به‌عنوان محرک‌های مثبت بازار سهام محسوب کرد. در صورتی‌که سیکل بازار در مقاطع مختلف ۳۰سال‌ گذشته بررسی شود مشاهده می‌شود که بازار سرمایه به‌صورت عام و سهام بنیادی به‌صورت خاص (گروه‌هایی نظیر فولادی، پتروشیمی، پالایشگاه، روانکارها و غیره) گاهی ۴ تا ۵‌برابر تورمی که میانگین قیمت آپارتمان در تهران داشت، برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بازدهی ایجاد کرده است.  در عین حال جبران فاصله بورس با تورم نیز به لحاظ زمانی مشخص نیست، با اینکه بازار سرمایه در پایین‌ترین نقاط قیمتی قرار دارد اما آیا تغییر روند معاملات و بازگشت به صعود در فصل مجامع است، بهار سال‌۱۴۰۲ خواهد بود یا زمان دیگر، اصلا مشخص نیست. به باور فعالان بازار ملک دادوستد خاصی در بازار صورت نمی‌گیرد و رکود در فضای معاملات حاکم است. در چنین وضعیتی انتشار آمار ماهانه از افزایش قیمت آپارتمان حکایت دارد؛ در واقع نه خریداری وجود دارد و نه فروشنده، بنابراین قیمت‌ها نه‌تنها افت چندانی ندارند، بلکه در مواردی با رشد همراه می‌شوند.

در عین حال در بازار سهام به محض اینکه خریداری وجود نداشته باشد، اتفاقا معامله‌گران اقدام به‌فروش سهام می‌کنند. رویدادی که به کرات در جریان دادوستد‌‌‌‌‌‌‌‌های بورس تهران مشاهده شده است.  تشدید و تداوم ریسک‌های سیاسی دیگر موضوعی است که می‌تواند فاصله تورم با بورس را افزایش دهد؛ در واقع این قبیل ریسک‌ها در عدم‌رشد ارزش معاملات نمایان می‌شود و به سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران به نوعی هشدار صبر ارسال می‌کند.

در موقعیت کنونی پیشنهاد می‌شود سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران به سمت شرکت‌هایی متمایل شوند که دارای سود شفافی هستند، از بهای تمام‌شده مشخصی برخوردارند و غالبا خرید و فروش‌ها محصولات آنها در بورس‌کالای ایران انجام می‌شود. از طرفی توجه ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌ای به سود‌‌‌‌‌‌‌‌های تقسیمی شرکت‌ها نیز داشته باشند. شرکت‌هایی که سود‌‌‌‌‌‌‌‌های تقسیمی مطلوبی برای مجامع سال‌آینده دارند نیز جذاب ارزیابی می‌شوند.