در نقطه مقابل شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران برای سهام شرکت‌های بزرگ ضریب بالاتری را در‌نظر می‌گیرد، بنابراین زمانی‌که سهام شرکت‌های لیدر‌‌‌‌‌‌‌ بازار تغییر محسوسی در مدار صعود نداشته‌‌‌‌‌‌‌اند، نمی‌توان انتظار تغییر قابل‌ملاحظه‌‌‌‌‌‌‌ای را از این نماگر بورسی داشت.  بر این اساس، عدم‌رشد سهام شرکت‌های بزرگ و در عین‌حال حرکت سهام شرکت‌های کوچک در مدار صعود موجبات افت کمتر شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل هم‌‌‌‌‌‌‌وزن نسبت به شاخص‌کل بازار سهام از ابتدای سال‌جاری تاکنون را فراهم کرده است.  آن‌طور که به‌نظر می‌رسد دستکاری شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل بورس تهران با ایجاد تغییر در روند حرکت سهام چند شرکت بزرگ اقدامی شدنی است اما دستکاری در روند شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل هم‌‌‌‌‌‌‌وزن در بازار سهام شدنی نیست.  پارامتر‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی کشور در وضعیت فعلی از ارزنده‌بودن قیمت سهام در بازار حکایت دارند اما رشد شاخص‌های سهامی منوط به ورود پول به بازار بوده تا شرایط برای رشد فراهم شود. مادامی‌که ارزش معاملات در بهترین حالت در محدوده ۲ تا ۳‌هزار‌ میلیارد‌تومان نوسان دارد، یقینا رویکرد سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران به سمت سهام شرکت‌های کوچک خواهد بود، چراکه برای حرکت شرکت‌های سنگین‌وزن نیاز به پول بیشتری است، بنابراین زمانی‌که پول در بازار نیست و لید‌‌‌‌‌‌‌ر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بازار غالبا قادر به حرکت نیستند قطعا رویکرد معامله‌گران نیز تغییر می‌کند.

در این میان هستند شرکت‌های کوچک‌تری که در بورس تهران مسیر معاملاتی مشخصی را سپری می‌کنند اما اینکه گفته می‌شود سهام شرکت‌های کوچک به‌طور کلی مورد اقبال قرار نمی‌گیرند، تنها به دلیل ترس از بازار و نشات گرفته از عدم‌اطمینان نسبت به چشم‌‌‌‌‌‌‌انداز آتی معاملات است.  بیش از ۲‌سالی می‌شود که حدود ۶۰‌درصد از سرمایه معامله‌گران در بازار سرمایه سوخته است؛ اقبالی به بازار نیست و با توجه به میزان نقدینگی موجود سهام موقعیتی برای رشد ندارند.  در این میان سرمایه‌گذاری که دچار ترس شده است، در عین اینکه ۶۰‌درصد از سرمایه خود را از دست داده، انتظار دارد ۲۰‌درصد دیگر هم از سرمایه خود را در این میان از دست بدهد، بنابراین ترجیح می‌دهد پول را در مامنی همانند صندوق‌های درآمد ثابت، بانک و غیره سرمایه‌گذاری کند. این قشر از معامله‌گران ترجیح می‌دهند در شرایط فعلی در جریان دادوستد‌‌‌‌‌‌‌های بازار سهام مرتکب ریسک بزرگ‌تری نشوند. به‌رغم وضعیت حاکم در معاملات اما سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران از نماد‌‌‌‌‌‌‌های معاملاتی کوچک ناامید نشده‌‌‌‌‌‌‌اند و صرفا ترس مانع ورود پول به این قبیل سهام می‌شود.

در حال‌حاضر باید قشر سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار را به دو بخش تقسیم کرد. نخست نوسان‌‌‌‌‌‌‌گیر‌‌‌‌‌‌‌ها که به‌دنبال کسب سود کوتاه‌مدت هستند و دیگری سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران بلندمدت. در صورتی‌که بازار سهام به‌شدت جذاب است و هیچ بازاری ارزان‌تر از بازار سرمایه در بازار‌‌‌‌‌‌‌های مالی کشور وجود ندارد.  به هر روی در شرایط فعلی دارایی را باید در یک بازاری سرمایه‌گذاری کرد. بانک، بازاری کم‌ریسک و بورس بازاری پرریسک‌‌‌‌‌‌‌تر در نظر گرفته می‌شود.

در اینکه بازار سهام ارزنده است، هیچ شکی وجود ندارد. در این میان اما نگرش و تایم سرمایه‌گذاری معامله‌گران مهم ارزیابی می‌شود. اگر فعال بازار قصد نوسان‌‌‌‌‌‌‌گیری دارد، در شرایط فعلی موقعیت مناسبی برای نوسان‌‌‌‌‌‌‌گیری در بازار سهام وجود ندارد، در صورتی‌که فعال بازار قصد سرمایه‌گذاری دارد، به‌شدت بخش مولد برای سرمایه‌گذاری با دید بلندمدت، ۳‌ساله ارزنده ارزیابی می‌شود.

در صورت تداوم وضعیت فعلی طی حداقل ۱۰ تا ۱۵ روز آینده برای کف شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل بورس اوراق‌بهادار، رقم یک‌میلیون و ۲۵۰‌هزار واحدی پیش‌بینی می‌شود. زمانی‌که قیمت سهام و به‌طور کلی شاخص با کاهش قابل‌توجه به رقمی مشخص بازمی‌‌‌‌‌‌‌گردند، برای یک‌سری از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران ایجاد جذابیت می‌کند. (ارقام یک‌میلیون و ۲۵۰‌هزار و یک‌میلیون و ۲۷۰‌هزار واحد) پس از این مهم نیز به‌طور مجدد رشد بازار سهام می‌تواند تا محدوده یک‌میلیون و ۴۰۰‌هزار واحدی ادامه پیدا کند.

از منظر سقف شاخص بورس به‌نظر می‌رسد در پی حرکت قیمت سهام به محدوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جذاب، بنابراین تقاضا باعث می‌شود که قیمت‌ها افزایشی شود و شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل بتواند محدوده یک‌میلیون و ۴۷۰ تا یک‌میلیون و ۴۸۰‌هزار واحدی را تا پایان سال‌ (در بهترین حالت) از آن خود کند.  اکنون شرکت‌های سرمایه‌گذاری و تامین سرمایه فعال در بازار از منابع مالی قابل‌ملاحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برخوردار هستند. اینکه گفته می‌شود پول چندانی در اختیار ندارند، پذیرفتنی نیست. کار‌گزاری‌‌‌‌‌‌‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های سبد‌‌‌‌‌‌‌گردانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اتفاقا در مقاطع جذاب نیز اقدام به خرید سهام می‌کنند.  منابع مالی در شرایط کنونی در صندوق‌های درآمد ثابت، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سبدگردانی‌‌‌‌‌‌‌ها و تامین سرمایه‌‌‌‌‌‌‌ها موجود است. فارغ از حاکمیت ترس در کلیت جریان معاملات بازار سهام اما برخی از شرکت‌ها در صنعت بیمه آرایش صعودی دارند، در مقابل صنعتی همانند قندی‌‌‌‌‌‌‌ها از پتانسیل افزایشی برخوردار هستند و آرایش صعودی دارند اما غلبه جو معاملاتی بازار سهام مانع از رشد این صنعت شده است.

هیچ شکی در اینکه بازار به برجام گره خورده است، وجود ندارد اما با فرض تثبیت پارامتر‌‌‌‌‌‌‌های فعلی به‌نظر می‌رسد بازار سهام بتواند در بهترین حالت بازدهی ۲۵‌درصدی را تا پایان سال ‌به‌ارمغان آورد.  ارقام مطرح‌شده صرفا نوسان است و به مثابه روند در بازار نیست. روند زمانی شکل‌‌‌‌‌‌‌ می‌گیرد که پول‌های پارک‌شده افراد حقیقی وارد گردونه معاملات شوند. مادامی که پول‌های پارک‌شده به سمت بازار سهام تغییر مسیر ندهند، فقط شاهد نوسان‌‌‌‌‌‌‌های متعدد در جریان معاملاتی خواهیم بود.  به نظر می‌رسد در اواخر سال‌۱۴۰۲ بتوان در بورس تهران شاهد شکل‌‌‌‌‌‌‌گیری روند بود و صرفا اکنون هر رشدی به مثابه نوسان تلقی می‌شود. عمر نوسان‌‌‌‌‌‌‌ها به لحاظ زمانی یک‌ماه و نهایت ۱۰ تا ۱۵‌درصد در نظر گرفته می‌شود.