مقصر ریزش فرسایشی بورس چه کسی است؟
در زمانی که بازار انتظار صعود یا نزول شدیدی ندارد، نوسان در یک رنج مشخص طبیعی ارزیابی میشود. اغلب کارشناسان بازار سرمایه انتظار رشد قیمت سهام را در بورس تهران و فرابورس ایران حداقل برای سال۱۴۰۱ دارند اما اتفاقنظر روی زمان این مهم وجود ندارد؛ بهعبارتی برای اینکه بازار بتواند در مسیر رو به صعود قرار گیرد نیازمند منابع تازه است، منتها تا زمانی که اعتماد مردم بهطور مجدد جلب نشود منابع پایدار وارد بازار سرمایه نخواهد شد. هر چند ممکن است یک سرمایهگذار جهت کسب سود در بازه زمانی کوتاهمدت وارد بازار شود اما چنین رفت و آمدهایی یقینا در بازار سهام روندساز نخواهد بود. در عین حال یکی از شروط روندسازی در بورس میتواند ورود و ماندگاری پول در بخش مولد اقتصاد در نظر گرفته شود. صاحبنظران و کارشناسان بازار سرمایه سالهاست که درخصوص چگونگی بازگشت اعتماد سرمایهگذاران به بازار سرمایه راهکارهای متفاوت و کاربردی ارائه میکنند اما واقعیت اینجاست که اکنون برای خیلی از اقدامات دیر شده است. اجرای راهکارهای ارائهشده میتواند در بازگشایی گره بورس مثمرثمر واقع شود، منتها تفاوت حالحاضر با سالهای گذشته در این است که مسیر سختی پیشروی سیاستگذاران قرار گرفته است. متاسفانه اکنون ناامیدیها در فضای اقتصادی نسبت به گذشته بیشتر شده است. اظهارنظرها و وعدههایی سیاستگذاران درخصوص برونرفت از شرایط نابسامان بازار سهام دادهاند که عملی نشده است. بهنظر میرسد که فضای کسبوکار و بهطور کلی اقتصاد کشور نیازمند ثبات و پیشبینیپذیری است. بهنظر میرسد که بزرگترین ریسک در بازار سرمایه ایران ریسک دولت است. موضوع دولت فعلی، قبلی یا بعدی نیست. متاسفانه هر روز شاهد تصمیمگیری جدید از سوی سیاستگذاران هستیم. در صورتیکه یکسری تصمیمات مشخص، پیشروی سرمایهگذاران وجود داشته باشد و از طرفی اطمینان از ثبات در تصمیمگیریهای دولتی نیز حداقل برای ۲ تا ۴ سال آینده ایجاد شود یقینا میتوان در این حالت از موضوع امنیت سرمایهگذاری صحبت کرد. در بازهای از زمان (اواخر تابستان و اوایل پاییز ۱۳۹۹) به جامعه سهامداران توصیه میشد که در جریان معاملاتی خود حد ضرر را رعایت کنند. در چنین زمانی توصیه به سهامداران از جایگاه مشخصی برخوردار بود اما اکنون توصیه به سرمایهگذارانی که متحمل زیانهای شدیدی شدند و در مواردی هم مقصر نبودند بیانصافی است.
سهامدارانی که ۶۰ تا ۷۰درصد در ضرر هستند تمام ذهن خود را معطوف به جبران زیان میکنند. این قشر از سرمایهگذاران مقصر نیستند و اکنون نیز نمیتوان توصیه به فروش یا عدمفروش سهام موجود در سبد سرمایهگذاری کرد؛ چراکه زیان قابلتوجهی را در پی گذر زمان طولانی متحمل شدهاند. تحلیل سهام و رفتار سنجیده برای افرادی کاربرد خواهد داشت که تصمیم به سرمایهگذاری در یک شرایط نرمال در بازار سهام گرفتهاند. به زیاندیدگان نمیتوان توصیه کرد. باید به مسوولان توصیه داشت که سیاستگذاریها بهنحوی صورت پذیرد تا مردم متحمل ضرر و زیان اینچنینی نشوند. ورود قیمتهای جهانی بهصورتهای مالی مستلزم گذر زمان است. این فاصله زمانی توام با پایداری قیمتهای جهانی از نکات مهم در محاسبات فعالان محسوب میشود. اما گاه نگاه تنگنظرانهای در سیاستگذاری داخلی کشور بروز میکند که با اظهاراتی که طی چندماه اخیر برخی از مسوولان داشتند متاسفانه تشدید هم شده است. مردم احساس میکنند در صورتیکه سود یک شرکت تحت هر دلیلی افزایش پیدا کند، سریعا مسوولی درخصوص چرایی این رویداد اظهارنظر میکند و در پی این اقدام، قانونی در راستای کاهش سود صنعت یا شرکت مورد نظر تصویب میشود. پس از تمام کشوقوسها بهطور مجدد قیمت گاز در ایران با ایالاتمتحده آمریکا برابر است. در صورتیکه قاعدتا دولت نمیتواند گاز را با قیمتی حتی نصف قیمت فعلی به یک کشور دیگر به فروش برساند اما در نقطه مقابلمشاهده میشود که گاز به تولیدکننده داخلی با این استدلال که شرکت داخلی میتواند به سودآوری برسد، گرانتر به فروش میرسد. مادامی که نظام تعریف هزینه بر اساس حاشیه سود و ارزشافزوده باشد یقینا از بهرهوری جلوگیری میشود. همیشه هدردادن منابع و بد عملکردن از صرفه اقتصادی بیشتری برخوردار است. تا زمانی که قیمت گاز سوخت از گاز خوراک ارزانتر محاسبه شود، مصرف خانگی نیز با مصرف صنعتی در ارقامی غیر قابلمقایسه باشد، یقینا با مشکلاتی مواجه هستیم اعم از اینکه سرمایهگذار دیگر اعتمادی ندارد که در اثر فعالیت شرکت یا قیمتهای جهانی بتواند سود دریافت کند. بهطور کلی شرایط قیمتی سهام در حالحاضر نامطلوب نیست و در سال۱۴۰۱ سال بهتری برای بورس تهران پیشبینی میشود. در عین حال به دلیل نامشخصبودن تصمیمات سیاستگذاران نمیتوان زمان مشخصی را برای بازگشت بازار اعلام کرد. کسب سودی بیشتر از تورم و سود بانکی برای بازارسرمایه در سال آینده دور از انتظار نیست. به نظر میرسد حوزههای مالی رفتاری و فاندامنتالی خیلی از یکدیگر دور نیستند. در فاندامنتال همزمانی که اقدام به ارزشگذاری میشود بهعنوان مثال پارامتر (بازده مورد انتظار سرمایهگذاری) که در نظر میگیریم، این مهم بسیار به ذهنیت افراد نسبت به آینده و ریسکی که پیشبینی میکنند بستگی خواهد داشت، درحالیکه اغلب ریسکها، ریسک رفتاری و ریسک انتظاری محسوب میشوند، بنابراین فضای دو حوزه مذکور جدا از هم نیستند. نکته قابلتامل اینجاست که ۲ سال اعتماد به دولت در بازار سهام تضعیف شده است و این بزرگترین سرمایه دولت است که اگر قصد انجام اقدامی دارد مردم نیز در مقابل همراهی کنند.