بازار داغ توصیه و پیشنهاد بورسیها
آنها از نگرانیها و انتظاراتشان نسبت به بودجه مینویسند. در همین رابطه علی سعدوندی، اقتصاددان در توییتر خود نوشت: «دولت همچون ۵۰سال گذشته ادعا کرده در بودجه۱۴۰۱ کسری ندارد، درحالیکه استفاده از پایهپولی برای تامین کسری همچنان ادامه دارد: فروش روزانه ۲/ ۱میلیون بشکه به قیمت هر بشکه ۶۰ دلار و نرخ تسعیر ۲۳ هزار تومان یعنی افزایش ۶۰۴همت در پایه پولی. هنوز تفکیک بودجه ارزی از ریالی را نبلدند!»
یکی دیگر از افرادی که در این جمع از بودجه نوشت، محمدرضا حسینا، عضو اتاق بازرگانی خراسانرضوی بود. او در توییتر خود نوشت: «در بودجه ۱۴۰۱ قیمت نفت ۶۰ دلار و صادرات روزانه ۲/ ۱میلیون بشکه نفت پیشبینی شده و این یعنی درآمدی حدود ۲۵ میلیارد دلار. حتی با وجود لغو تحریم، چگونه میتوان نرخ دلار کمتر از ۳۰ هزار تومان را متصور شد؟»
از توییتهای مسوولان دولت هم در آخرهفتهای که گذشت میتوانیم به توییت علی باقریکنی، معاون سیاسی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران اشاره کنیم. توییت او از این جهت موردتوجه کاربران توییتر قرار گرفت که در آخرهفتهای که گذشت در فضای توییتر فارسی صحبت از مذاکرات برجام و تاثیر تحریمها بر زندگی روزمره شهروندان بود. باقریکنی در صفحه توییتر خود با انتشار عکس خود در کنار مدیرکل آژانش بینالمللی انرژی اتمی نوشت: «با رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتوگوهای مثمرثمری با هدف تداوم همکاریهای فنی میان ایران و آژانس داشتم. تاکید کردم که ایران مصمم است که به مشارکت فعالانه و مثبت در گفتوگوها در وین ادامه دهد. آژانس میتواند نقش فنی مثبتی ایفا کند.»
خب، این نوشته به مذاق اکثر کاربران توییتر خوش نیامد و آنها در نوشتههایشان به این موضوع میپرداختند که سالهاست از این لبخندها و عکسهای یادگاری گرفته شده است. یا به این موضوع میپرداختند که دیگر مردم از حرفدرمانی و شعار و وعده خسته شدهاند و انتظار دارند دولتی که قبل از رویکارآمدن مدام وعده بهبود معیشت و رفع تحریمها و تنگناها را سر میداد، امروز با اقدامی عملی به حرفها و وعدههای خود رنگ واقعیت بدهد. کاربران همچنین در آخرهفته بار دیگر از تاثیر تحریمها در زندگی روزمره خود نوشتند. سوژهای که در روزهای گذشته بارها در این ستون اشاره کردیم و همچنان در شبکهاجتماعی توییتر مخاطبان خود را حفظ کرده است و بهطور روزانه عدهای؛ چه از مردم عادی و چه از فعالان بخش صنعت و اقتصاد درباره تاثیر تحریمها بر زندگی و کارشان نوشتهاند. آنها با این نوشتهها که بیشتر بیان تجربیاتشان است، سعی دارند با زبان بیزبانی به این مساله بپردازند که تحریمها بر اوضاع اقتصادی کشور و مردم بیتاثیر نبوده است. در حاشیه موضوعهای گرانی، اوضاع نابسامان بورس، آینده مبهم مذاکرات، نبود چشمانداز نسبت به آینده اقتصاد، فضای یخزده در فعالیتهای اقتصادی و مسائلی از این دست، برخی از کاربران به دره ایجادشده بین مردم و مسوولان پرداختند. به اعتقاد آنها در سالهای گذشته این دره، یک شکاف بود که با ایجاد اعتماد و گوشسپردن به خواستهها و مطالبات مردم میشد از عمیقتر شدن آن جلوگیری کرد، اما نهتنها این کار صورت نگرفت بلکه با وجود هشدار دلسوزان و کارشناسان و فعالان سیاسی و اقتصادی، گوش شنوایی در میان مسوولان؛ حالا چه در دولت گذشته و چه این دولت وجود نداشت و به قولی پایشان را در یک کفش کرده بودند که راهی که میروند، راه درستی است اما حالا نه با یک شکاف میان مردم و مسوولان بلکه با یک دره میان آنان روبهرو شدهایم که این میوه، محصول سیاستهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سالهای گذشته است. آنها برای مثال به اوضاع بورس اشاره میکردند که در دولت دوازدهم این اتفاق افتاد و باعث شد که مردم زیادی به واسطه صحبتهای مسوولان، وعدهها و تشویقهایشان و حتی تبلیغات صداوسیما وارد بازار سرمایه شوند اما در نهایت از این اعتماد ضربه شدیدی خوردند. در ادامه این بحث، پای اعتراضات مردم اصفهان به بیآبی هم به میان آمد و کاربرانی با مطرحکردن این سوال که شهر اصفهان که در صف اول اعتراضات علیه رژیم پهلوی بود، چه شده که امروز نسبت به سیاستهای اقتصادی مسوولان معترض است. یا درباره این موضوع مینوشتند که چرا باید در شهری که احمد متوسلیان، حسین خرازی و ابراهیم همت داشته است و اسطوره شدهاند؛ چنین اتفاقاتی بیفتد؟ در حاشیه این نوشتهها، محمد فاضلی، جامعهشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی در صفحه توییتر خود نوشت: «حکومتها در کلیترین طبقهبندی دو کار میکنند: اعتمادزایی یا اعتمادزدایی. یک دال با هم فرق دارند اما توسعه و شادکامی همزاد اعتمادزایی؛ و فساد، خشونت و بدبختی محصول اعتمادزدایی است. سازوکار تولید اعتماد هم شاید مهمترین ابداع سیاسی و سیاستی بشر است.»
از دیگر توییتهای که توجه کاربران توییتر را به خود جلب کرده بود و حتی کم و بیش سر از اینستاگرام هم درآورد، نوشته ولید هلالت، فعال حوزه بورس بود. او چند روز پیش در صفحه توییتر خود خبر داده بود که «طبق آنچه در خبرها آمده، برای جلوگیری از افزایش قیمت سیمان به دلیل قطعی گاز... به تمامی سیمانیها، مازوت به قیمت گاز و به میزان درخواستی، بهصورت اعتباری داده خواهد شد. این مساله باعث میشود سود سیمانیها در نیمه دوم بسیار مطلوب باشد البته به شرط تحقق این خبر.» با وجود باد و باران در آخرهفته گذشته در شهر تهران اما کاربران با بازنشر این توییت در آخرهفتهای که گذشت، از افزایش آلودگی هوا با این اقدامات مسوولان مینوشتند و تهران را به یک اتاق گاز تشبیه میکردند که سلامت شهروندان را به خطر انداخته و آینده بدی در انتظارشان است.در کل فضای توییتر فارسی در آخرهفتهای که گذشت، پر بود از توصیه و پیشنهاد به مسوولان؛ از انتقاد و گلایه نسبت به سیاستهای آنها، از خواستهها و مطالباتی که بخش زیادی از آنها به مذاکرات برجام گره خورده است و کاربران در همین جهت از مسوولان درخواست میکردند که پرونده مذاکرات را با وجود تمام سنگاندازیها به نتیجهای مثبت برسانند که تاثیری ملموس در زندگی روزمره شهروندان داشته باشد.