کاش از سهامداران هم مردمنگاری میکردید
این کار را دیروز یکی از نمایندههای مجلس شورای اسلامی در صفحه توییترش انجام داد. او عکسهایی از حضورش در ورزشگاهی در اسپانیا را منتشر و بیان کرد که علاقه داشته است که مردمنگاری طرفداران تیم فوتبال رئال را انجام میداده است. در تمام فضای توییتر فارسی کم و بیش به استفاده این نماینده مجلس و علاقهاش به مردمنگاری مردم حاضر در ورزشگاه اشاره شد و بیشتر کاربران به چرایی حضور او و همراهانش در ورزشگاه پرداختند اما در جمع سهامداران و بورسیها، مساله این بود که چرا نمایندههای مجلس علاقهای به مردمنگاری سهامدارانی که در بورس سرمایهگذاری کردهاند، ندارند.
این دست پرسشها و گلایهها دیروز در جمع توییتری بورسیها و سهامداران کم نبود. آنها گلایه میکردند که نمایندههای مجلس و مسوولان، مردم کشور را نادیده گرفتهاند و به فکر وضعیت آنها نیستند. حرف آنها در یک کلام این بود که چرا همانطور که به مردمنگاری مردم اسپانیا علاقه دارید، به مردم ایران اهمیت نمیدهید. اگر سرمایهگذاران خارجی را به حضور در بورس دعوت میکنید، چرا وضعیت سهامداران داخلی اینچنین است. حتی برخی از کاربران به شوخی مینوشتند که باید کمپینی راهاندازی کنیم تا از وضعیت دیروز و امروز سهامداران مردمنگاری شود. پیام الیاسکردی، فعال حوزه بورس در صفحه توییتر خود در رابطه با این موضوع نوشت: «خدا به نمایندگان مجلس و دولتمردان بنز، سفر خارجی، ویلای لواسان و اصلا دیدن بازی رئال-بارسا دهد. فقط کاری کنید ما مردم هم احساس رضایت کنیم. به خدا قسم برای ما مهم نیست در زندگی شخصیتان چه میکنید؛ نان خشک میخورید یا لاکچری زندگی میکنید. مدیریت شما برای ما مهم است نه شوی ساده زیستی!»
نکته دیگری که برخی از فعالان حوزه اقتصاد و بورس به آن اشاره میکردند این بود که حضور یک مسوول در ورزشگاه و در حاشیه سفر کاری، ایرادی ندارد اما اینکه در چنین شرایط بدی که مردم از لحاظ گرانی و معیشتی در تنگنا هستند و خیلیها حسرت یک سفر ساده به دلشان مانده است، این اقدام صورت بگیرد، انگار یک لجبازی با وضعیت مردم است.
ماجرای سوژه مردمنگاری از جایی شروع شد که حضور دو نماینده مجلس و یک سفیر در ورزشگاه سانتیاگوبرنابئو اسپانیا، سوژه اصلی کاربران نهتنها در شبکهاجتماعی توییتر بلکه در اینستاگرام هم شد. یکی از نمایندههای مجلس در صفحه توییتر خود با انتشار عکسهایی از خودش و همراهانش در این ورزشگاه نوشت که «مدتهای مدیدی بود که ورزشگاه نرفته بودم. کاش وقت بود تا مردمنگاری طرفداران رئال را انجام میدادم...» این توییت باعث شد که در مدت زمان کوتاهی به سوژهای داغ برای کاربران توییتر و اینستاگرام تبدیل شود و توجه آنها را به خود جلب کند. اظهارنظرهایی که اکثرشان انتقادی بود و توجه چهرهها را هم با گذشت زمان به خود جلب کرد. محور اصلی انتقادها به حضور این دو نماینده مجلس در این ورزشگاه و همراهی سفیر در چند پرسش خلاصه میشد؛ آیا با خودروی سفارت به این ورزشگاه رفتهاید؟ آیا برای این سفر حقماموریت هم گرفتهاید؟ آیا از هزینه شخصی بلیتها را خریداری کردهاید؟ آیا به مردمنگاری وضعیت مردم کشور خودتان هم علاقه نشان میدهید؟ نظرتان درباره حضور زنان در ورزشگاههای ایران چیست؟ چطور است که در شرایط وخیم اقتصادی کشور و صدها مشکلی که گریبان ملت گرفتار و درمانده را گرفته به مادرید سفر کردهاید؟
اگر به مردمنگاری علاقه دارید، بد نیست درباره مشکلات فراوان و کمبودهای آموزشی و رفاهی شهروندان ایرانی هم مردمنگاری کنید یا درباره مصرف لبنیات و گوشت که از سبد غذایی مردم حذف شده است، مردمنگاری کنید. حتی برخیها با انتشار لیستی از میزان درصد مشارکت نمایندههای مجلس در رایگیری به این مساله اشاره میکردند که درصد رایگیری نمایندهای که این عکسها را منتشر کرده است، ۵۰درصد بوده است. آنها برای این نماینده مجلس در قسمت نظرات توییتر مینوشتند که بهتر است به وظیفه اصلی خود بهعنوان نماینده برسد تا اینکه بخواهد طرفداران یک تیم فوتبال خارجی را مردمنگاری کند. در نهایت سیل انتقادها به جایی رسید که این نماینده مجلس در توییتر خود مجبور به پاسخگویی شد و در رشته توییتی نوشت که بهعنوان رئیس شورای اجرایی اتحادیه جهانی بینالمجالس مجلس در این سفر «هر روز ساعت هشت صبح تا هشت شب در پنلها و نشستهای مختلف حضور» داشته است که «دیشب ساعت ۹شب و بعد از اتمام جلسات باتوجه به اینکه در دوره دانشجویی هم بعضا بازیهای لیگ اروپا را باتوجه به رویکردهای مردمشناختی دنبال میکردم، از این فرصت در پایان برنامه کاری روزانه استفاده کردم.» با این حال این آبی بر آتش انتقادهای کاربران در شبکههای اجتماعی نشد و تا بعدازظهر دیروز همچنان کاربران درباره رفتار دوگانه مسوولان کشور مطالبی را در صفحههای خود منتشر میکردند. آنها همچنین به موضوع اعتبار پاسپورت کشورمان در نوشتههایشان میپرداختند و به این موضوع اشاره میکردند که سیاستهای مسوولان و راه و روش آنها باعث شده که فقط خودشان در اکثر موارد بتوانند به سفر خارج از کشور بروند و این حق از مردم عادی دریغ شده است چون پاسپورتشان در رده کماعتبارترین پاسپورتها است. کار حتی به مقایسه هم رسید. یکی از کاربران در توییتر با اشاره به پرویز ناتلخانلری نوشت که «خانلری با ۴۷ سال تدریس و کار علمی و پژوهشی و انتشار کتاب و مجله سخن، بعد از انقلاب در فقر و تنگدستی بدون حتی حقوق بازنشستگی مرد.» او سپس در ادامه به این نماینده مجلس و همراهانش اشاره کرد و نوشت که امروز امثال او «جای خانلریها را در دانشگاه تهران گرفتهاند» و بعد از مطرح کردن انتقادهای تند و تیزی به او نوشتهاش را اینطور ادامه داد که با این وجود «به دنبال مردمنگاری طرفداران رئال هستند!»
داود سوری هم در صفحه توییتر نوشت: «زمانی الگور معاون کلینتون برای شرکت در جلسهای در سازمان ملل با هواپیمای دولتی از واشنگتن به نیویورک رفته بود و بعد از جلسه نیز از موزهای در شهر بازدید کرده بود؛ بلوائی شد که مبادا جلسه سازمان ملل بهانه دیدار از موزه قرار گرفته باشد...»