البته نباید فراموش کرد که این عوامل را نمی‌‌توان بدون درنظر‌گرفتن سایر فاکتورها بررسی کرد زیرا تاثیر مستقیمی بر روی یکدیگر دارند. به‌طور مثال نمی‌‌توان نرخ دلار را بدون در‌نظر‌گرفتن نتیجه مذاکرات مورد بررسی قرار داد.  نحوه تامین کسری‌بودجه دولت: اینطور که به‌نظر می‌رسد دولت قصد دارد بخش عمده‌‌ای از کسری‌بودجه خود را از طریق انتشار اوراق با درآمد ثابت جبران کند که این موضوع ریسک مهمی برای سهام است؛ زیرا زمانی این اوراق از لحاظ بازدهی جذاب هستند و خریدار دارند که بازدهی سهام پایین باشد. ابهام در نتیجه مذاکرات هسته‌‌ای: روند مذاکرات، بسیار کندتر از چیزی که پیش‌‌بینی می‌‌شد، به جلو می‌رود و دو طرف تمایل چندانی برای به نتیجه رسیدن این مذاکرات از خود نشان نمی‌دهند. این موضوع نیز به نوبه خود ریسک سرمایه‌‌‌گذاری را افزایش می‌دهد. نرخ دلار: این عامل همبستگی بالایی با شاخص‌کل دارد زیرا بخش بزرگی از بازار سرمایه را سهم‌‌هایی تشکیل می‌دهند که به‌طور مستقیم از افزایش نرخ دلار تاثیر می‌‌پذیرند و درآمدشان افزایش می‌‌یابد. قیمت‌های جهانی کامودیتی‌‌ها: با رشد اخیر قیمت‌های جهانی، بسیاری از کامودیتی‌‌ها در سقف قیمتی تاریخی خود قرار دارند و این موضوع سبب‌شده تا نگرانی‌‌ها نسبت به ریزش این بازارها بیش از پیش باشد. تمامی این موارد باعث شده‌‌اند که عدم‌اطمینان در بازار سرمایه در حد بالایی قرار داشته باشد. از طرفی همچنان شرکت‌‌هایی وجود دارند که با توجه به شرایط فعلی، ارزنده هستند و در قیمت‌های خوبی قرار دارند. دلیلی بر این مدعا این است که درآمدهای شرکت‌ها نسبت به سال گذشته رشد خوبی داشته است. در بخش تولیدی درآمد ۶ ماهه شرکت‌ها در سال ۱۴۰۰، نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از ۱۰۰درصد رشد داشته و در بخش خدمات نیز‌ در حدود ۵۰درصد رشد داشته است.