ریزش بورس و اما و اگر دامنه نوسان
خیلی از فعالان حوزه بورس بهاین موضوع میپرداختند که بورس تحتتاثیر قیمت دلار است و با کاهش قیمت آن، افت داشته است. در حاشیه این موضوع برخی از افراد هم در نوشتههایشان اینطور ادعا میکردند که گویا توافقهایی در حال انجام است و همین موضوع باعث شده است که دلار روند کاهشی بهخود بگیرد. اما در فضای صحبت درباره موضوع دلار در توییتر فارسی، پیمان مولوی، فعال حوزه اقتصاد در صفحه خود با انتشار عکسی از صف طولانی در جلوی یک صرافی از این موضوع نوشت که دلالها بهآدمهایی که نیازمند هستند، پول میدهند تا با کارت ملی آنها دلار بخرند؛ «مردم در صف! صف دلار ! نه اینکه بخواهند بروند سفر… خیر! مردم را که نیازمند هستند میآورند تا با کارت ملی آنها دلار بخرند و بخشی از سود را به آنها بدهند. مشکل در دلالها نیست! مشکل در بانک مرکزی ماست… همین سطح کارها را در کُند کردن واردات و صادرات کردند.»
اما در رابطه با ریزش شاخصبورس، کاربران زیادی در صفحههایشان بهاین مساله پرداخته بودند طوریکه در ساعت ۱۱ دیروز، نزدیک به چهار هزار نفر با استفاده از هشتگ بورس، نظراتشان را درباره ریزش بورس با دیگر کاربران بهاشتراک میگذاشتند. در همین رابطه مهدی رباطی، مدیرعامل کارگزاری بورس بیمه ایران در توییتر خود نوشت: «این اصلاح بازار موقتی و قابل پیشبینی بود و احتمالا فرصت بهینهسازی سبدهای سرمایهگذاری است بهسمت گروههای کمتر رشد کرده. زمان اصلاح اصلی بازار هنوز نرسیده است و احتمال زیاد موج صعودی جدید از یکی دو هفته آینده در انتظار بورس خواهد بود.» در حاشیه پرداختن کاربران بهریزش بورس و علت آن، برخی از افراد هم از محمدعلی دهقاندهنوی، رییس سازمان بورس مینوشتند و از او حمایت میکردند. بهاعتقاد این افراد که تعدادشان در فضای توییتر فارسی زیاد هم نبود، وزیر اقتصاد برای ثابتکردن صحبتهایش در رابطه با شایستهسالاری بهترین کاری که میتواند انجام بدهد، ابقای دهقاندهنوی بهریاست سازمان بورس است تا ثبات بهاین بازار بازگردد.
اقتصاد دستوری و دخالتها در این حوزه، همچنان از جمله سوژههای جمع اقتصادیها و بورسیها در توییتر است. سیامک قاسمی از فعالان حوزه اقتصاد دیروز در صفحه خود نوشت: «اگر قرار بود اقتصاد دستوری یا Normative Economics کار بکند، الان قیمت دلار هزار تومان و پراید هفت میلیون و خانه متری یک میلیون تومان بود!»
در همین رابطه هم داود منظور، دانشیار دانشگاه در صفحه خود نوشت: «سیاست تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی با توجه بهافزایش شدید قیمت کالاهای ضروری و مصرفی مهم برای مردم مانند مواد پروتئینی و لبنیات در عمل شکست خورده است. حاصل این سیاست، تخصیص ارز ارزان بهدلالانی بود که توانستند با قیمتگذاری کالاهای اساسی با نرخ نیمایی بهسودهای کلان دست یابند.»
از دیگر سوژههای دیروز در فضای توییتر فارسی و گروههای تلگرامی، صحبتهای وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم بود. رستم قاسمی ادعا کرده است که دولت ابراهیم رئیسی توانایی ساخت یک میلیون مسکن در سال را دارد و در چهار سال آینده میتوان «چهار میلیون» مسکن ساخت. برخی از کاربران با بازنشر این صحبتها درباره مسکنمهر در دولتهای نهم و دهم مینوشتند که تبدیل به آواری برای دولتهای بعدی شد. با این انتقادها و مقایسهها مهرشاد احمدیان، از مدیرانعامل یک شرکت فولادی در صفحه توییتر خود در واکنش بهاین موضوع نوشت: «از سناریو دولت جدید براى تولید مسکن و وعده کاهش قیمت، باید عرض کنم که ۳۰ درصد هزینه ساخت مسکن را آهن تشکیل میدهد. آهنى که فرمول قیمتگذارى آن در بورس همین دولت، میشود حاصلضرب نرخ دلار در قیمت جهانى فولاد.» و در پایان نوشتهاش این پرسش را مطرح کرد که چطور میخواهند با افزایش قیمت ارز، مسکن را ارزان کنند؟ نوشتهها اما درباره اظهارات وزیر راه و شهرسازی و تولید مسکن بههمینجا ختم نشد. حسین صبوریکارخانه، پژوهشگر اقتصاد هم در توییتر خود با اشاره بهطرح ساخت سالانه یک میلیون مسکن، نوشت: «تمام مساله توسعه و توسعهنیافتگی رو میشه در یک مفهوم بسیار مهم بنام «شکستهماهنگی» خلاصه کرد...»
او همچنین در توییت دیگری نوشت: «تحولات سیاسی اخیر در کشور و نوع انتصابات صورتگرفته، برخلاف باور عمومی، نشان از عزم مجموعه حاکمیت برای تغییر وضع موجود از کانال غلبه بر عامل بسیار مهم «شکستهماهنگی» است که در صورت نهادسازی مناسب، یقینا بهنتایج موثر و قابلتوجهی دست خواهیم یافت.»
با این حال ماجرای ساخت مسکن و ادعای وزیر راه و شهرسازی خیلی مورد توجه توییتریها قرار نگرفت و بیشتر بحثها درباره ریزش بورس و دلار و آینده مذاکرات بینالمللی برجام بود.
اما بحث دو روز پیش درباره توقف نمادها و دخالت در بورس که انتقادهای زیادی را روانه دولت سیزدهم کرد، همچنان در فضای توییتر فارسی ادامهدار است. در همین رابطه علی سعدوندی، اقتصاددان در توییتر خود نوشت: «امیدوارم ریاست محترم سازمان بورس اوراق بهادار ارزش این روزها را دانسته، شهامت بهخرج داده و قوانین محدودکننده و مخرب مانند توقف نمادها در رشدهای ۲۰ و ۵۰ درصدی و نیز حجم مبنا و دامنهنوسان را بردارد.»
اما در قسمت نظرات نوشته سعدوندی بحثی بین او و یکی از کاربران توییتر درگرفت مبنی بر اینکه؛ چه زمانی باید دامنه نوسان برداشته شود. علی سعدوندی با بیان اینکه باید دامنهنوسان برای همیشه حذف شود بهاین موضوع اشاره کرد که در کدام بورس جهانی از «این روشها برای جلوگیری از سقوط بازار استفاده» شده است. این اقتصاددان همچنین در ادامه توضیحات خود بهاین مساله پرداخت که اگر دامنهنوسان نداشتیم، بازار یکپارچه قرمز نمیشد. دیروز هشتگ دامنهنوسان هم تا حدودی مخاطب بهخود جلب کرد و تا ساعت ۱۲ ظهر تقریبا ۹۰۰ نفر با استفاده از این هشتگ درباره دامنهنوسان مطالبی را منتشر میکردند.