از سادهسازی اقتصادی تا تورم افسارگسیخته
سناریوی دوم این است که مذاکرت روندی فرسایشی بهخود بگیرد و در نتیجه این اتفاق بازار ارز با فشار همراه میشود. بازارهایی همانند بازار سرمایه، طلا، خودرو و مسکن نیز تحتتاثیر مستقیم این سناریو قرار خواهند گرفت (اکنون در این سناریو قرارداریم) .
در بازار سرمایه کشور باید رویکرد ذینفعانه را نیز مورد توجه قرار داد و اینامر طبیعی است. شاخص از کانال ۳/ ۱ میلیون واحدی بهرقمی بیش از ۵/ ۱میلیون واحدی رسیده است اما در این میان آیا عوامل بنیادی تغییر کرده است؟ خیر. آیا چشمانداز نسبت بهنرخ دلار تغییر پیدا کرده است؟ بله. خیلی از سهامداران دلار را در ارقامی در محدودههایی بالاتر از ارقام فعلی در نظر میگیرند.
بهاعتقاد بنده شانس مذاکرات ۳۰ درصد و در نقطه مقابل عدممذاکرات ۷۰ درصد خواهد بود اما این مهم قابل تغییر است. هر چند این ارقام در ابتدای فروردینماه سالجاری ۵۰ – ۵۰ بود.
بنابراین حرکت بهسوی مذاکرات در حالحاضر کمرنگ شده است، هرچند هنوز دولت تشکیل نشده و رای اعتماد تا این لحظه گرفته نشده است اما در این میان باید توجه داشت که وزرای پیشنهادی (در حوزههایی همانند وزارت اقتصاد، رفاه و اجتماعی، صمت) با اتفاقی که در اذهان عمومی برای تغییر وجود داشت خیلی فاصله دارند. بنابراین چنین اتفاقی این سیگنال را بهسرمایهگذاران میدهد که احتمالا این افراد بدون اینکه مذاکرات به نتیجه برسد، نتوانند وضعیت اقتصادی را مدیریت کنند.
چنین اتفاقی باعث میشود که در بازار سرمایه شاهد یک روند رو بهرشد باشیم. طبیعی است در این شرایط، بازدهی بیشتر بین سهام شرکتهای بزرگ و غالبا دولتی دست بهدست خواهد شد.
با این حال بررسی کلان بازار نشان از این دارد که چشمانداز بهسمت دلار با ارقامی بالاست. عدمتوانایی دولت در حل این مشکلات و حرکت بهسمت سناریوی بدبینانه (سناریوی دوم) که در ابتدا مطرح شد، در حالحاضر حاکم بر اقتصاد است. با این حال چیزی که فعالان بازار سرمایه مورد تاکید قرار میدهند حذف اقتصاد دستوری و قیمتگذاری دستوری از کل اقتصاد کشور است.
قیمتگذاری دستوری و زنجیرههایی که وزارت صمت تحت هر عنوانی ایجاد کرده است با قید و بند و قیمتگذاریهای روزانه در صورتیکه حذف شود قسمتی از مشکلات اقتصاد ایران بهراحتی حل خواهد شد و آن چیزی نیست جز پیشبینیپذیری. نمیتوان قیمت کنجاله را افزایش داد اما قیمت شیر را نادیده گرفت.
نمیتوان قیمت انرژی و یا کلیت چرخه را تغییر داد اما فولاد با قیمت فعلی مورد معامله قرار گیرد. تمکین بهبازار خواسته فعالان اقتصادی است. هرچند تاکنون اقتصاد ذینفعانه، قیمتگذاری و دستدرازی دولت در قیمتها حاکم بوده اما باید بهمکانیزم استاندارد در دنیا بازگردیم. با اینکه منظور حرکت بهسمت اقتصاد سنگاپور و هنگکنگ نیست چراکه فاصله زیادی با آنها داریم و زیرساختها یقینا متفاوت است اما میتوان همانند ترکیه در زمینه قیمتها رفتاری
مشابه داشت. دولتها همیشه در حال قیمتگذاری هستند چراکه فکر میکند با سادهسازی و حضور در قیمتگذاری میتوانند اقدام بهکنترل بازار کنند. در صورتیکه اقتصاد یک اکوسیستم است. بهاعتقاد بنده کتاب پیچیدگی در اقتصاد را آقایان سیاستگذار تورقی کنند مشاهده خواهند کرد که هر دخل و تصرفی در اقتصاد الزاما دو دوتا را تبدیل بهچهار در حوزه مورد نظر نخواهد کرد. مشکل اینجاست که دیدگاه اکوسیستمی نسبت بهاقتصاد کشور وجود ندارد و با قیمتگذاری دستوری هر وزارتخانهای (اقتصاد- صمت- نفت- راه و شهرسازی- نیرو- رفاه وامور اجتماعی) اهداف مشخص خود را دنبال میکنند.
بهاعتقاد بنده هراندازه که از مذاکرات دورتر و بهروندی فرسایشی متمایل شویم نرخ دلار بهصورت طبیعی با افزایش همراه میشود. با توجه به آمار منتشر شده اکنون تقاضایی که برای دلار در بازار وجود دارد احتمالا برای خرید منزل در نقاط مختلف جهان است. این رفتار سرمایهگذاران بهدلار فشار مضاعفی وارد میکند که افزایش قیمت این ارز یکی از پیامدهای آن خواهد بود.
فارغ از این موارد بازارهای جهانی نیز با پیچیدگیهای خاصی همراه هستند. اتفاقی که اکنون در این بازارها در حال روی دادن بوده، این است که دنیا در انتظار تغییر نرخ بهره در آمریکا است. از طرفی پکیج بیش از یک هزار میلیارد دلاری زیرساخت این کشور یک نوید تورمی را به بازارهای جهانی میدهد. در حالحاضر بازار کامادیتی شانگهای رو بهپایین و بازار S&P رو بهبالا است. خروجی این اتفاقات نیز در قیمت طلا که در روندی کاهشی قراردارد بهوضوح قابل مشاهده است، گرچه این مهم مقطعی ارزیابی میشود چراکه در ۳ماه آینده احتمالا تغییر نرخ بهواسطه فدرالرزرو را خواهیم داشت.
بههر روی تا زمانیکه رویکرد و چشمانداز تورمی وجود داشته باشد بازار سهام کشور افزایشی خواهد بود. بهنظر میرسد تداوم روند فعلی، تورم ۷۰درصدی را در پیش خواهد داشت.