تاریخ تکرار میشود؟
نکته مهمی که لازم است، به تناوب به آن اشاره کرد، این است که در زمانهایی که فراخوان عمومی برای جذب سرمایههای عموم مردم جامعه اعلام میشود، باید ابتدا اطلاعات لازم به مردم داده شود و آشنایی و فرهنگسازی مناسب در میان عموم جامعه صورت گیرد تا ضرر و زیانی از نبود اطلاعات و دانش کافی به مردم وارد نشود. اینکه فرد بازنشستهای پس از ۳۰ سال خدمت، تصمیم میگیرد اندوخته خود را برای سرمایهگذاری در بازارهای سرمایهگذاری و بهخصوص بازار سرمایه و بورس وارد کند، باید دانش کافی و لازم را در این زمینه داشته باشد. در واقع، بهترین و مناسبترین راه برای ورود چنین افرادی به بازار سرمایه، سرمایهگذاری غیرمستقیم است. این افراد باید ابتدا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار یا صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، از تجربه و تحلیل کارشناسان خبره بازار بهرهمند شوند و سپس خود بهطور مستقیم به خرید و فروش بپردازند؛ چرا که ورود غیرمستقیم به بورس و در کنار آن، دستیابی به آموزش درست و همچنین آگاهی سرمایهگذار از ریسکهای موجود در بازار، یکی از مهمترین عواملی است که میتواند از بروز ریسکهای آتی جلوگیری کند.
حال اگر بخواهیم در خصوص رشد بازار سرمایه در آینده دور و نزدیک صحبت کنیم، باید مولفههای مهم و تاثیرگذاری را که میتواند در این بازار مورد توجه قرار گیرد، بررسی کنیم. بر مبنای مولفههای بنیادی تعیینشده برای بررسی وضعیت بلندمدت بازار سرمایه، باید به مولفههای بنیادی اقتصاد کلان نگاه دقیقتر و آیندهنگر داشته باشیم تا از دریچه آن بتوانیم تحلیل جامعی از شرایط شاخص بازار داشته باشیم.
با نگاهی به گذشته و بررسی چرخههای رشد و ریزش بازار سرمایه، بهسادگی به اهمیت اثر تورم بر رشد و صعود شاخص بازار پی میبریم. در گام اول با نگاهی به نرخ تورم ماهانه اعلامی بانک مرکزی که در چهار ماه فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر سال جاری ارقامی بین ۴۴ تا ۵۱ درصد بوده است، میتوان به فصای کلی بازار سرمایه تا انتهای سال جاری رسید. در اینجا، بررسی تورم تولیدکننده بهعنوان یک نماگر پیشرو که تورم مصرفکننده را به صورت تقریبی پیشبینی میکند، به ترسیم این فصای کلی کمک شایانی میکند. طبق اطلاعات و بررسیهای انجامشده، این نرخ برای فصل بهار ارقام بالاتری محاسبه شده است که متاسفانه به نظر میرسد، در پاییز و زمستان پیشرو این نرخ به مصرفکننده منتقل میشود.
از سوی دیگر، رقم کل نقدینگی طبق اعلام بانک مرکزی در پایان بهار ۱۴۰۰ با رشد بسیار زیاد ۵۰ درصدی طی سال گذشته به رقم بیسابقه ۳.۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در شرایطی است که طی سال گذشته، یعنی از ۲۰ مرداد سال گذشته تا امروز، شاخص کل بورس اوراق بهادار حدود ۳۰ درصد کاهش داشته است. این ریزش در برخی سهمها تا حدود ۷۰ درصد نیز دیده شده است.
حال با توجه به سیاستهای حمایتی دولت جدید و همچنین وزیر اقتصاد پیشنهادی جناب آقای دکتر خاندوزی و نگاه ویژه ایشان به جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد، میتوان انتظار داشت که شاخص بازار، نهتنها ریزش اخیر خود را پس بگیرد، بلکه از سقفهای قبلی نیز عبور کند و شاهد اتفاقهای خوشایندی برای بازار سرمایه، با رشد متناسب با سوددهی شرکتها و غیرهیجانی باشیم؛ بهویژه آنکه صحبتهای مهمی در خصوص حذف قیمتگذاری دستوری شده و در این مسیر با آزادسازی قیمتها و حذف ارز ترجیحی بهزودی شاهد واقعی شدن نرخ کالاها و خدمات شرکتهای پذیرفتهشده در بورس خواهیم بود.
باید به این نکته هم توجه کرد که شاخص کل توانست با بازدهی پنج درصدی و از همه مهمتر، ادامهدار بودن روند افزایشی حجم معاملات در بورس که به بیش از ۹ هزار میلیارد تومان رسیده است، جذابیت بازار سرمایه را نسبت به بازارهای موازی خود ارتقا دهد. از سوی دیگر، در روزهای گذشته، ارائه گزارشهای تیرماه شرکتها این سیگنال مثبت را به بازار میدهد که روند رو به رشدی خواهد داشت.
در همین راستا باید عنوان کرد که بازار سرمایه بازاری است مانند تمامی بازارها، اما با پتانسیلهای بیشتر و سازوکارهای مختلف که اگر بهعنوان بازاری بلندمدت به آن نگاه کنیم، همگام با بازاری تحلیلی و دور از هیجانات، میتوان گفت که این بازار جایگاه بسیار امنی برای سرمایهگذاران خواهد بود، ولی اگر برای دورههای کوتاهمدت و مسائل سوداگرایانه و سودهای هیجانی، تصمیمات عجولانه گرفته شود، شاید گاهی اتفاقات مثبتی رقم بخورد، ولی در طول زمان ثابت میکند که متضرر اصلی این اتفاق، سرمایهگذار خواهد بود.